بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و از آزمون فریدمن ،که معادل آنالیز واریانس با اندازه های تکراری - درون گروهی - است و برای مقایسه میانگین رتبه ها در بین K متغیر - گروه - استفاده شده است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران است که 132 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول کوکران، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دوپرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می باشد وپایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/87 و 0/85به دست آمده است.
پس از گردآوری داده ها به منظور تجزیه وتحلیل آماری از روش های آمار توصیفی و استنباطی میانگین،انحراف معیار،آزمون کلومگروف- اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسونو آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه وضعیت مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکیتهران در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد. بر اساس آزمون کلومگروف-اسمیرنف، وضعیت مولفه های مدیریت دانش نرمال بوده و رابطه بینمدیریت دانش و نوآوری سازمانی با استفاده از ضریب همبستگیپیرسون 0/679 می باشد و در سطح 1 معنی دار است. بین مولفه هایمدیریت دانش - خلق دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش وخلق دانش - با نوآوری سازمانی همبستگی مستقیم و معناداری وجوددارد و براساس آزمون فریدمن مولفه خلق دانش بیشترین تاثیر را بر نوآوری سازمانی دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت دانش، خلق دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش ، خلق دانش، نوآوری سازمانی.
مقدمه
یکی از بزرگترین مشکلات قرن 21 بکارگیری مدیریت دانش در سازمانها می باشد. مدیریت دانش از طریق فرآیندهای یکپارچه و اصولی به سازمانها به منظور خلق دانش،کسب دانش،ذخیره ،تقسیم و انتشار و بکارگیری دانش کمک و یاری میرساند، ازاین رو مدیریت، مقوله ای مهم محسوب می شود که درسازمانهابه دنبال آن است تا نحوه تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به دانش و مهارتهای فردی و گروهی تبیین و روشن سازد - مومنی،. - 1391 سازمانها باید برای پاسخگویی به چالشهای موجود، راههایی برای تقویت پژوهش و توسعه دانش جستجو کنند. دلیل و منشأ ایجاد دانش ایستا و تجارب منسوخ شده گذشته در نتیجه استفاده از همین راه حلهای تکراری و رویکردهای قدیمی است - لیو1،. - 2008 امروزه نوآوری در فضای تکنولوژیکی سازمان ها الزامی بوده و اکثرسازمانها در جستجوی خلق ایده های جدیدند .
در این راستا متخصصان سازمان در تلاش اند تا از دانش برای عرضه تولیدات یا خدمات جدیدی که مشتریان می خواهند،گام بردارند و زیرساختی ایجاد کنند که نوآوری همانند یادگیری، فرایندی مستمر شود ، زیرا هدف مدیریت دانش و راز بقای سازمان های امروزی در نوآوری نهفته است. متخصصان مدیریت دانش بر این عقیده هستند که مکانیزم های نوآوری و فرایندهای مدیریت دانش قابل انطباق هستند - دهقان نجم، . - 1388نوآوری در سازمانها به تناسب موقعیت و شرای از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز یکی از قطب های پر اهمیت در سطح کشور می باشد که نیازمند خلاقیت و نوآوری در سازمان متناسب با شرای خود است، و یکی از عوامل موثر در این زمینه اعمال مدیریت دانش می باشد. به طور طبیعی در این سازمان شرای خاص یا بحرانی و اضطراری وجود خواهد داشت، که لزوما باید شرایطی را فراهم سازد تا خلاقیت و نوآوری به شکل مداوم و پیوسته ظهور یابد و ایجاد چنین شرایطی یکی از وظایف مدیریت دانش است.
مدیریت سازمان می تواند با مدیریت صحیح خلاقیت و نوآوری کارکنان دانشی خود، این امکان را برای آنها به وجود آورد که در مسائل سازمانی که نیاز به راه حل های جدید دارند، از این افراد بهره بگیرد.لذا با توجه به مطالب مطرح شده ، چنانچه دانشگاه علوم پزشکی تهران بخواهد نوآور باشد و خود را با تغییرات فزاینده عصر حاضر سازگار سازد باید توسعه و گسترش مدیریت دانش در سازمان را جزء اولویتهای خود قرار دهد و ضمن شناسایی مولفه های مدیریت دانش در جهت بهبود و توسعه آنها برای ارتقا و سطح نوآوری سازمانی تلاش کند.پژوهش حاضر سعی دارد که رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران را بررسی کند و پس از تجزیه و تحلیل آنها به نتایجی برسد که بتواند راهگشای مدیریت بهتر دانش و افزایش نوآوری باشد .
با توجه به مواردی که ذکر گردید سوال اصلی این تحقیق عبارت است از این است که آیا بین مدیریت دانش و مولفه های آن با نوآوری سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران رابطه وجود دارد؟سازمانهای امروزی باید توانایی تطابق با دگرگونی مدام را برای نیل به موافقت داشته باشند. گسترش روز افزون علوم و فنون و پیچیده تر شدن شرای اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه، مطرح شدن اندیشه های نو و گوناگون، عدم قطعیت و تغییرات چالشهای زیاد دنیا ، بازار داغ رقابت و انفلاب نوآوری ها و جهانی شدن و اثرات آن بر ساختار اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی ایجاب می کند که سازمانها خود را به فنون و استراتژیهای لازم مجهز سازند تا بتوانند با تحولات سریع هماهنگ شده و به موقع به محرکهای محیطی پاسخ گویند و با کسب دانش و آگاهی