بخشی از مقاله

چکیده

توسعه صنعتی و پیشرفت اقتصادي در گرو آموزش مهارتها و دانشهایی است که در مجموع موجب ارتقاء نیروي انسانی میشود و در عین حال بین آموختهها و مدارج تحصیلی با میزان درآمد و حضور اجتماعی ارتباط تنگاتنگی برقرار میکنند؛ که در نهایت به افزایش درخواست عمومی براي آموزش منجر میشود. برابري آموزش زنان و مردان سبب شده در اکثر کشورها آموزش زنان در قالب هایی مشابه با الگوي آموزش مردان توسعه یابد و برنامههاي آموزشی فارغ از جنسیت بر یادگیري اطلاعات و مهارتهایی متمرکز شود که براي فعالیت در مراکز تولیدي، تحقیقاتی، خدماتی و سیاسی ضرورت دارد. ولی اشباع فرصتهاي شغلی و افزایش رقابتهاي مربوط به آن، توسعه آموزش زنان را به لحاظ کیفی و کمی با تهدیدهاي جدي روبهرو ساخته و بنابراین با زندگی در برنامهها و تغییر اصول سیاستگذاري در حوزة آموزش زنان بسیار ضروري است. از منظر اسلامی لازم است برنامهریزي براي آموزش زنان بر اصولی نظیر غایتمندي، عدالت، سلامت و مزیت نسبی استوار شود، زیرا

.1 تبیین دقیق غایت حیات انسانی که در تعالیم دینی با تعبیراتی همچون »حیاه

2:    مناسب سازي سیاستهاي آموزشی با نیازها و استعدادهاي زنان و مردان به برقراري عدالت جنسیتی کمک میکند.

3:    تعیین اولویتهاي آموزش زنان با توجه به نقش عمومی و خاص آنها در ارتقاي سلامت اخلاقی و تامین بهداشت، نرخ سلامت روانی و ضریب امنیت را در جامعه افزایش میدهد.

4:    برابري فرصتهاي مشارکت اجتماعی مقتضی است سیاستهاي آموزشی ناظر به توسعهي مزیت هاي نسبی زنان و مردان باشد.

واژههاي کلیدي: آموزش، زنان، توسعه، خانواده

مقدمه

اگرچه تعلیم و تربیت زنان که در شکل گیري و پیشرفت جامعه و پرورش نسل هاي تازه بطور موثر مداخله دارند، همیشه و همه جا مهم تلقی شده است، ولی در عصر جدید و در اروپا، آموزش زنان با رواج اندیشه هاي آزادیخواهی و عدالت طلبی گره خورده و بدنبال افزایش نیاز به نیروي کار ماهر، مورد توجه گروه هایی از روشنفکران سرمایه گذاران، قرار گرفته است. پس از جنگ جهانی دوم که زیرساختهاي تولیدي خدماتی در کشورهاي در گیر جنگ، نابود شد و فقر، بیماري، مشکلات سرسام آوراجتماعی و رکود اقتصادي شایع گردید، آموزش زنان به منظور تکمیل نیروي انسانی مورد نیاز، اهمیت بسزایی یافت و بهعنوان بخشی از راهکار توسعه توجه سیاستگذاران را جلب نمود. شرایط تاریخی پس از دو جنگ جهانی سبب شد برنامهریزي براي آموزش زنان در دستور کار دولت ها قرار گیرد و الگوي این برنامه ها بر اشتغال زنان در بخش هاي تولیدي و خدماتی، متمرکز شود.

همچنین نهادهاي سیاسی ملی و بین المللی علاوه بر آموزش هاي عمومی که به سواد پایه و مهارت هاي شهروندي اختصاص دارد، از توسعه آموزش زنان حمایت و به تدریج آن را در زمره ملاك هاي عدالت و پیشرفت جوامع لحاظ نمودند. - کینگ و هیل، - 1953 امروزه هدف از آموزش زنان، برخلاف دوره هاي قبل، کسب مهارت هاي خانگی یا افزایش آمادگی براي نگهداري از فرزندان نیست؛ بلکه ارتقاي مهارتهایی است که به 66 کتاب اندیشههاي راهبردي، زن و خانواده کسب استقلال اقتصادي، حضور و مشارکت اجتماعی، افزایش دانش، تحصیل هویت و غیره کمک می کند - سوبارائو،. - 1377 با توجه به این اهداف، در اکثر کشورها آموزش زنان در قالب هایی مشابه با الگوي آموزش مردان در کشورهاي صنعتی، طراحی و توسعه یافته است که بطور کلی بر آموزش اطلاعات و همچنین مهارتهاي لازم براي فعالیت در مراکز تولیدي، تحقیقاتی، خدماتی و سیاسی متمرکز میباشد.

استقبال گستردة جوامع گوناگون از آموزش زنان و این الگو احتمالا دلایل متعددي دارد، ولی در اینجا صرفاً به سه دلیل احتمالی و مهم آن اشاره میشود: دلیل اول نفرت و انزجار عمومی از ستم جنسیتی که درتجربه تاریخی تمام ملتها کمابیش وجود دارد. دلیل دوم رواج سنتهاي ستمآلودي که همچنان زمینه تداوم خشونت و پایمال شدن حقوق و آزاديهاي زنان را تقویت مینمود و دلیل سوم، هژمونی فرهنگی که با معرفی آموزش واشتغال در زمرة استانداردهاي زندگی، زنان و مردان را بطور یکسان مشتاق دریافت دانشهاي رسمی و شغلهاي شهري میکند.

یادآور می شود مداخلات سودجویانه صاحبان قدرت و ثروت که به منظور تسهیل روند تولید، توزیع و مصرف کالا، به تغییر ارزشها و ملاكهاي زندگی خوب براي زنان و مردان دست میزنند و در عین حال، شاخص هاي عینی پیشرفت را در قالب مدارج تحصیلی، تعداد محصلان، تعداد شاغلین، نوع مناصب، پستها وغیره تعریف میکنند، از عوامل بسیار مهم یکسانسازي و هژمونی فرهنگی است که در مطالبات آموزشی و شغلی یکسان از سوي زنان و مردان در جوامع مختلف و به رغم تفاوتهاي فرهنگی و جغرافیایی آنها منعکس میگردد. چون اشتغال و آموزش زنان از ملاكهاي مهم پیشرفت یک جامعه تلقی می شود، به سیاستگذاري و برنامهریزي دقیق نیاز دارد. ولی علاوه بر ارزیابیهاي بینالمللی، نقش زنان در توزیع ارزشهاي مسلط و انتقال آن به نسلهاي تازه، میتواند اهمیت سیاستگذاري در حوزه آموزش زنان را آشکار سازد.

.1 زمینه هاي شکلگیري سیاستهاي آموزشی

مبانی، اصول و روش هاي سیاستگذاري آموزشی، همچون سایر حوزههاي سیاستگذاري در ارتباط با فرهنگ غالب و براساس نیازهایی شکل میگیرد که باتوجه به ارزشهاي پذیرفته شده در این فرهنگ، تعریف شود. بدون شک نیازهاي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید