بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله، به بررسی سیاستگذاری برای اعتبارسنجی، که توسط انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها- کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی - WASC-ACSCU - تعریف شده است، میپردازیم. شایان ذکر است انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی سیاستگذاری در خصوص هر یک از استانداردهای اعتبارسنجی را با عنایت به ارزش افزودهشان در فرایند اعتبارسنجی و با توجه به پیامد یادگیری دانشجویان تدوین کرده است. این استانداردها عبارتاند از:
استاندارد :1 سیاستگذاری برای تعریف اهداف سازمانی و اطمینانیابی از تحقق اهداف آموزشی؛
استاندارد :2 سیاستگذاری برای دستیابی به اهداف آموزشی از طریق کارکردهای هستهای؛
استاندارد :3 سیاستگذاری برای تدوین و کاربست منابع و ساختار سازمانی برای اطمینان از دوام و قوام آن؛
استاندارد :4 سیاستگذاری برای ایجاد سازمانی متعهد به آموزش و بهسازی.
پیشزمینه
استاندارد و استانداردسازی از جمله پیش شرطهای اساسی دستیابی به کیفیت مطلوب و تحقق اهداف در سازمانهای مختلف و از جمله نظامهای آموزشی است و مشخص نمودن آن در ابعاد گوناگونی نظیر برنامه، فضا، منابع انسانی، حقوق، ارزشیابی و...میتواند موجبات افزایش بهرهوری سازمان را فراهم آورد. در فرهنگ آکسفورد، استاندارد عبارت است از: چیزی که برای آزمایش سنجش وزن، طول، کیفیت سالم و مانند آن به کار میرود. در واقع سطح مورد نظر و مقبول یک چیز از حیث کیفیت، استاندارد نامیده میشود. استاندارد مفهومی است که میتواند نشانگر انسجام و انضباط فعالیتهای فکری، علمی، فنی و فرهنگی جامعه باشد و در معنای اعم مترادف با نظم است.
بنابراین، استاندارد اولاً مبنایی برای داوری است و ثانًی بر مبنای قوانین یا نظر افراد صاحب صلاحیت تدوین میشود، از این رو استانداردها را میتوان یک سنجه یا خط کش برای قضاوت دانست. در حوزه آموزش استانداردها بیاناتی هستند که نشان دهنده سطح انتظارات صاحبنظران آموزشی از ملزومات برنامههای آموزشی و شرایط این برنامهها میباشند و کیفیت بر اساس آنها سنجیده میشود. همچنین، »کمیته اروپایی استانداردسازی« استانداردسازی را به عنوان حصول توافق درباره معیارهای دقیقی میداند که؛ باید به طور مداوم در قالب قوانین، رهنمودها یا ضوابط کلی به کار رود، تا فرایندها، محصولات یا خدمات به بهترین وجه با اهداف هماهنگ باشند.
در آموزش نیز، به هنگام و به روز نمودن تعلیم و تربیت و ارتقاء کیفیت آن را با استفاده از مکانیزمهای بازاندیشی، بازسازی و بازآفرینی به گونهای که پاسخگوی نیازهای متحول و مختلف افراد و جامعه باشد استاندارد کردن میگویند - عیدی و بیدختی .[1] - 1393 همانطور که پیش از این گفتیم، انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی سیاستگذاری برای هر یک از استانداردهای اعتبارسنجی را با عنایت به ارزش افزودهشان در فرایند اعتبارسنجی و با توجه به پیامد یادگیری دانشجویان تدوین کرده است. این استانداردها عبارتاند از:
استاندارد :1 سیاستگذاری برای تعریف اهداف سازمانی و اطمینانیابی از تحقق اهداف آموزشی؛
استاندارد :2 سیاستگذاری برای دستیابی به اهداف آموزشی از طریق کارکردهای هستهای؛
استاندارد :3 سیاستگذاری برای تدوین و کاربست منابع و ساختار سازمانی برای اطمینان از دوام و قوام آن؛
استاندارد :4 سیاستگذاری برای ایجاد سازمانی متعهد به آموزش و بهسازی - انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی، . - 2013 در قلب هر استاندارد مجموعهای از تعهدات هستهای قرار دارد. این تعهدات هستهای همان چیزی هستند که هر یک از این استانداردها را به یک الگوی منسجم اعتبارسنجی پیوند میدهند.
تعهدات هستهای
هر یک از چهار استاندارد، در قالب دو تعهد هستهای بیان شده است، که عبارتاند از: "ظرفیت مؤسسهای و اثربخشی آموزشی - "1انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی، .[6] - 2013 به این ترتیب، تمام مؤسساتی که از سوی انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی - WASC-ACSCU - اعتبارسنجی شدهاند، خواستار "بسترسازی برای تحقق این دو تعهد هستند.
تا بدین طریق، هر مؤسسه ویژگی متمایز خود را در معرض عموم قرار داده و در قبال ذینفعان خویش پاسخگو باشد" - انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی، .[6] - 2013 مطالعه و بررسی فلسفه زیربنایی الگوی اعتبارسنجی انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی WASC- - - ACSCU از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که ضمن تأکید بر باور منحصر به فرد بودن، استقلال و تنوع دانشگاه، پایبند به استانداردها و تعهدات هستهای است.
ظرفیت مؤسسهای
ظرفیت مؤسسهای عبارت است از:"طیف گستردهای از ویژگیهای لازم برای مؤسسه آموزشی جهت داشتن عملکرد موفقیتآمیز" - دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در فرزنو، 2014a، بخش آموزش، ص..[4] - 2 انجمن غربی اعتبارسنجی مدارس و کالجها-کمیسیون اعتبارسنجی کالجها و دانشگاههای دورههای آموزشی عالی - WASC-ACSCU - ظرفیت مؤسسهای را بدین گونه تعریف میکند:"ظرفیت کشف راههای میانبر برای مسائلی چون، آیا منابع، ساختارها و فرایندها با مأموریتها و اولویتهای مؤسسه هماهنگ و متناسب است؟، و این که آیا این مؤسسه از ظرفیت اندازهگیری، تفسیر و استفاده از مستندات در مورد اثربخشی خود برخوردار است؟" از منظر هر دو تعریف، ظرفیت مؤسسهای مربوط به توان ارائه آموزش با کیفیت است.
اثربخشی آموزشی
اثربخشی آموزشی بر کاربستِ اثربخشی مؤسسهای تأکید دارد و تعریف آن عبارت است از: مؤسسه، اهداف آموزشی را به صورت شفاف و مناسب احصاء کرده و در سطح مؤسسهای و برنامهای به طراحی هدفهای آموزشی میپردازد. همچنین، فرایندهای بررسی، همانند جمعآوری و استفاده از دادهها را به کار میگیرد، تا بدین طریق، اطمینان یابد که برنامهها در سطح مناسب عملکردی ارائه شدهاند و موفقیت فراگیران جهت دریافت درجه علمی و یا گواهینامه حاصل شده است. - دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در فرزنو، 2014b، تعهد هستهای دوم، ص..[5] - 5 اثربخشی آموزشی، بر اساس چشمانداز کلنگرانه2 مورد بحث و غور قرار میگیرد. بدین معنی که یک دانشگاه یا مؤسسه آموزشعالی، تا چه میزان و از چه نوع سیستمهای اثربخشی آموزشی برخوردار است.
