بخشی از مقاله

چکیده

مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها و تعریف قانونگذار از جرم در ماده 2 قانون مجازات اسلامی به عنوان هر فعل یا ترک فعلی که قانون برای آن مجازات تعیین کرده است. تنها عملی را می توان جرم دانست که قانون آن را جرم اعلام کرده و برای آن مجازات تعیین کند. اما تخلف، تصریح قانونی همانند جرم را نداشته و تخلف از مقررات و قوانین به طور صریح پیش بینی نشده است که این حاکی از اختلاف اساسی جرم با تخلف است، گرچه در برخی موارد وجوه تشابهی میان این دو وجود دارد و ممکن است یک عمل واحد، منشا تخلف و جرم هردو باشد، مانند اختلاس که هم جرم است هم تخلف، یا اینکه برای هر دو مجازات های مقرر شده است یا در برخی با وجود این، تفاوت های زیادی بین حقوق جزا و مقررات انضباطی وجود دارد. از آنجا که کاربرد بیشتر تخلف، در حوزه ی حقوق اداری و اصناف که همان تخلفات اداری و انضباطی است می باشد. در این مقاله، سعی شده است ضمن تبیین ماهیت جرم و تخلف به موارد اختلافی بین جرایم و تخلفات اداری و انضباطی وفساد اداری با تخلفات اداری پرداخته می شود.

مقدمه

شاید در فرهنگ عامیانه میان جرم وتخلف - تخلف اداری - تفاوتی قائل نشوند و هر گونه تخلف و از آن جمله تخلف اداری جرم به حساب آید. اگرچه این تصور علمی وحقوقی نیست اما رنگ هایی از واقعیت درآن مشاهده می شود. در قوانین کیفری، قبل از انقلاب اسلامی ایران جرایم به سه عنوان جنایت ، جنحه و خلاف تقسیم می شدند. بنابراین خلاف و تخلف یکی از مصادیق جرایم محسوب می شد. اما از نظر اثر زیان بخش عمل ارتکابی این سه با هم متفاوت بودند و به همین سبب نیز مجازات های آن ها متفاوت بود اما به طور کلی تخلف از هر نوع آن یکی از مظاهر و مصادیق جرم به حساب می آمد. پس از پیروزی انقلاب و تغییرات عمده ای که در قوانین کیفری به وقوع پیوست این تقسیم بندی نیز تغییر کرد و جرایم بر اساس مجازات های آن ها به حدود، دیات، قصاص و تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده تقسیم گردید. در این تقسیم بندی جای برای تخلف به طور عام تعیین نشد و معلوم نگردید که تخلفات در کدامیک از تقسیمات قانون جای دارند.

تخلفات اداری، اگرچه ممکن است در مقایسه باجرایم دیگر، نظیر قتل و سرقت رعب انگیز نباشند، اما به لحاظ تاثیر گذار بودن در تخریب اجتماع و انحراف عمومی جامعهبش از خطاهای دیگر باید مورد ملاحضه و توجه قرار گیرند. به تعبیر دیگر، بارزترین نشانه انحراف دولت وجامعه از قانون، زیادتر از حد طبیعی بودن تخلفات اداری است .بنابراین به نظر می رسد که تخلف به عنوان زیر مجموعه ای از جرم مطرح نبوده و مستفلا با شخصیت جداگانه ای در اعمال ضد اجتماعی قرار گرفته است. برای رسیدن به موارد تمایز و تفاوت بین جرم وتخلف ابتدا باید ماهیت هر یک از این دو به طور جداگانه مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. حال سوالاتی که اینجا مطرح است این است که:-1 ماهیت جرم و احکام قانونی راجع به آن و مفاهیم مختلف آن چیست؟ -2 ماهیت تخلف و احکام قانونی راجع به آن و مفاهیم مختلف آن چیست؟ -3 آیا بین جرم وتخلف نسبت ورابطه ی وجود دارد؟-4موارد اختلافی و افتراقی بین جرم و تخلف کدامند؟در این مقاله سعی شده است در سه گفتار به سوالات مطرح شده پاسخ داده شود.

گفتار اول:ماهیت جرم

-1معنای لغوی جرم
جرم در اصل معنای لغوی به معنای جدا کردن میوه از درخت است و این واژه برای اکتساب هر کار ناپسند استعاره گرفته شده است

-2 معنای اصطلاحی جرم

-1-2 تعریف جرم از نقطه نظر اجتماعی

تعریف دقیق جرم از نظر اجتماعی باید در چهار چوب شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان و جامعه ی مورد تظر صورت گیرد تا منطبق با نظرها و اندیشه های افراد آن جامعه که بر مبنای معیارها و کیفیت مایه های فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی آنان قرار دارد، منطبق باشد

بنابراین جرم از نقطه نظر اجتماعی عملی است که نظم اجتماعی را نقض نموده و این نظم در هرعصری متناسب با تمدن، افکار و عقاید متعارف همان عصر می باشد. تعریفی که رافائل گاروفالو از بانیان مکتب تحققی در کتاب جرم شناسی از جرم می دهد متوجه همین نقطه نظر است: - - جرم هر نوع اهانتی است که در هر زمان و هرکشور نسبت به احساسات و سجایای احسان و امانت و درستکاری انجام شود - - - باهری،تقریرات حقوق جزا،ص - 68 عده ای می گویند:

جرم یک پدیده ای اجتماعی است، یعنی عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی در بروز رفتار مجرمانه موثر است. بنا براین باید در شناخت و تبیین جرم، از روش های جامعه شناسی سود جست و از مشاهده وقایع، ملاحضات آماری، شرایط زندگی، رابطه بین جرم وسایر عوامل غفلت نکرد. این گروه جرم را چنین تعریف کرده اند: جرم عبارت از نقض نظام اجتماعی و رفتاری که با ضوابط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه مغایرت دارد و احساسات عمومی را جریحه دار می سازد. چنان چه امیل دورکیم جامعه شناس معروف فرانسوی معتقد است جرم یک پدیده ی طبیعی و اجتماعی است که از شرایط فرهنگی و تمدن هر جامعه ناشی می شود و شامل هر عملی است که وجدان عمومی را جریحه دار می کند

-2-2تعریف جرم از نقطه نظر مذهبی
آقای دکتر فیض می گویندفقها جرم را چنین تعریف کرده اند: جرم عبارت است از انجام دادن فعل، یا گفتن قول که قانون اسلام آن را حرام شمرده و بر فعل آن کیفری مقرر داشته است، یا ترک فعل یا قول، که قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترک، کیفری مقرر داشته است. و این از آنجا نشات گرفته که هرکس از اوامر و نواهی خدای تعالی سرپیچی کند، برای او کیفر و مجازاتی معین شده است و آن کیفر یا در دنیا گریبان گیر مجرم می شود و در این صورت بوسیله امام علیه السلام، یا نایب او یعنی حاکم شرع و ولی امر و فقیه جامع الشرایط، یا قضات منصوب از طرف او به اجرا در آید، و یا کیفر تکلیفی است دینی که مجرم برای اینکه گناهش پوشیده و محو گردد انجام می دهد، تا کفاره گناه او گردد، یا اینکه کیفر، در آخرت مجرم را معذب خواهد داشت و گناهکار در سرای دیگر به جزای عمل زشت و ناهنجار خود خواهد رسید، مگر آن که توبه ی مجرم طبق شرایطی مورد پذیرش خدایتعالی قرار گیرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید