بخشی از مقاله
چکیده:
دستور به عفو اگر چه شامل عفو در روابط خصوصی نیز می شود، اما اختصاصی به آن ندارد و به استناد آیات و روایات ، عفو از جرائم مربوط به حق الناس و نیز عفو عمومی و خصوصی از سوی حاکم اسلامی را نیز شامل می گردد. باتوجه به تأکید آموزه های دینی برعفو، اینک به تحلیل آثار جرم شناختی این نوع واکنش در برابر انسان های مجرم و بزهکار می پردازیم
در این مقاله به بررسی و تحلیل جرم شناختی عفو، اهداف و ثمرات آن در پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی از منظر آموزههای اسلامی از جمله، آثار و ثمرات عفو در قرآن از قبیل آثار فردی، شامل آرامش روحی، متخلّق شدن به اخلاق الهی، افزایش عزت و... و آثار اجتماعی شامل؛ اصلاح خطاکار، خنثی سازی جهالت و تقلیل فساد، امنیت و... و آثار اخروی عفو شامل؛ بخشش، آمرزش و پاداش الهی پرداخته شده است.
مقدمه :
باتوجه به اینکه مجرم با ارتکاب جرم استحقاق مجازات شدن و جامعه و یا افراد حق مجازات کردن او را پیدا می کنند، صرف نظر کردن از این حق با وجود قدرت بر اعمال آن، که نوعی احسان و نیکی به مجرم است، موجب می شود مجرم از رفتار خصمانه خود در قبال جامعه و افراد، پشیمان شود و با تغییر رفتار خود، آن را جبران کند. در واقع، واکنش مثبت جامعه در برابر مجرم، اصلاح رفتار او در برابر جامعه و افراد را به دنبال دارد. این تأثیر مثبت عفو بر رفتار مجرمان و بزهکاران در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است.
قرآن پس از بیان اینکه رفتار نادرست را می توان با رفتاری مشابه آن پاسخ داد به این نکته اشاره می کند که اگر کسی عفو کند و با عفو خود موجب اصلاح رفتار طرف مقابل شود، اجر و پاداش او بر خداوند خواهد بود؛«شوری، - 40
در این راستا مقاله حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی و روش جمع آوری مطالب آن به صورت کتابخانه ای است درصدد پاسخ به این سوال می باشد که تحلیل جرم شناختی عفو، اهداف وثمرات آن در پیشگیری از وقوع جرم و آسیب های اجتماعی ازمنظر آموزه های اسلامی چه نقشی دارد؟
مفهوم شناسی:
در ابتدا به تبین واژهی عفو و واژگان قریب المعنای آن ،تعریف پیشگیری از وقوع جرم وآسیبهای اجتماعی میپردازیم. دانشمندان علم لغت درکتب خود، مبانی مختلف و متنوعی را برای عفو ذکر کرده اند. علاوه بر این، نویسندگان حقوق و مفسران و مترجمان قرآن نیز هر کدام، معنی یا معانی خاص از عفو را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین، به تفکیک و به نحو اختصار، هریک را مورد بررسی قرار می دهیم.
معنای لغوی عفو :
عفو در لغت به معنای گذشت از گناه و ترک مجازات ، بخشیدن از گناه، قصد گرفتن چیزی
به عبارت دیگر : عفو یعنی صرف نظر کردن از حق قصاص و غرامت
یا اینکه عفو آن است که برای شخص حقی از قبیل قصاص یا جریمه گرفتن ثابت شود و این شخص از حق خود بگذرد و از آن صرف نظر کند.
عفو در اصل به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است از این رو برای بیان صرف نظر کردن از عقوبت گناه »عفا عنه« به کار میرود.
کلمه ی عفو بنا به گفته راغب به معنای قصد است، عفو یعنی قصد گرفتن چیزی نمودن، »عفاء و اعتفاء« قصد گرفتن هر چه نزد اوست را نمود. »عفوت عنه« قصد از بین بردن گناهش را نمودم که از انجام آن برگردد، عفودورشدن از گناه است.
در تفسیر المیزان ذیل آیهی 219 بقره، علامه طباطبایی پس از نقل قول راغب میفرماید: سپس عنایات کلامی باعث شده که این لفظ به معنای گوناگونی بیاید از قبیل : بخشودن گناه، محو اثر و واسطه شدن در انفاق.
پیشگیری ازوقوع جرم:
پیشگیری از لحاظ لغوی به معنای - پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلوی چیزی رفتن - ونیز به معنای - آگاه کردن،خبر چیزی را دادن و هشدار دادن - است. - ذوالقدر و توکل پور، - 23:1394 درجرم شناسی پیشگیرانه معنای نخست مد نظر بوده است؛ یعنی با به کار گیری فنون مختلف به منظور جلوگیری از بزهکاری به استقبال جرم رفته و از آن پیشی گرفت
بنابرین پیشگیری از جرم در تعریف عام، کلیه عوامل و روشهایی است که برای ممانعت از وقوع یا تکرارجرم صورت می گیرد، اعم از مجازاتها و اقدامات تأمینی وجبران زیان حاصله یا ابزارهای فکری و فرهنگی و آموزههای مذهبی باز دارنده، که میتوان به نوعی سیاست جنایی را به آنها اطلاق کرد. این مفاهیم هر دو گونه پیشگیری کیفری و غیر کیفری را دربرمیگیرد واما در تعریف خاص، به عوامل و روش های غیر کیفری اطلاق می گردد که اصولاً با راهکارهای اخلاقی، انسانی، سیاسی و اقتصادی به کار گرفته می شوند و شامل پیشگیری های اجتماعی، وضعی زودرس می باشند.
آسیب اجتماعی:
هررفتار و پدیده ای که ساز و کار نظام و ارگانیسم اجتماعی را مختل کند آسیب اجتماعی محسوب می شود.
البته این تعریف آسیب اجتماعی، تعریفی عام بوده و می تواند سایر موارد ناهنجاری ها چون جرائم، انحرافات و تخلفات رانیز در برگیرد. به طور خاص و در عرض سایر گونههای ناهنجاری میتوان تعریف مذکور را منحصر به سایر مواردی دانست که ناهنجاری نبوده بلکه رویداد ها و اتفاقاتی باشند که می توانند ساز و کار نظام و ارگانیسم اجتماعی را مختل کرده و خود، زمینه ساز بروز ناهنجاری های اجتماعی شوند. به طور مثال ، طلاق یک امر مشروع و پذیرفته شده در جامعه است؛ چرا که ممکن است زوجین، به علل مختلف، توانایی ادامه زندگی مشترک خود را نداشته باشند و مجبور به طلاق شوند.