بخشی از مقاله
چکیده
پژوهشهای زیادی بر ارتباط محتوای درسی و واقعیتهای حرفه ای و زمینه اجتماعی تأکید کرده اند. با توجه به رواج بحث پایداری، در دانشگاههای ایران، این نوشتار به این بحث می پردازد که آیا محتوای درسی دانشگاهی مرتبط با پایداری، درس تنظیم شرایط محیطی، به مسائل اجتماعی حساس می باشد؟ این نوشتار با مقایسه گفتمانهای رایج در زمینه پایداری نشان می دهد که بخش کوچکی از این گفتمانها به صورت ناقص در این محتوای درسی ارائه می شوند که سبب نا کارآمدی این درس می گردد ،به ویژه عدم توجه به گفتمان اجتماعی، این درس را به درسی غیر مؤثر در آینده حرفه ای دانشجویان مبدل می سازد.
مقدمه
شرط موفقیت پژوهشهای دانشگاهی، هماهنگی با زمینه جامعه، و معنادار بودن مفاهیم آن، برای مردم جامعه است. از این مفهوم با واژه های مختلفی، مانند ملازم بودن نظرو عمل و یا توجه به زمینه، یاد شده است. هر طراحی که مدتی، در کار حرفه ای معماری در ایران، اشتغال داشته باشد، می داند که جزییات ساختمانی و راهکارهای صرفه جویی در انرژی، یا آنچه معماری سبز، خوانده می شود، در عمل، در اکثر ساختمانهای ایران، رعایت نمی گردد. در ساختمانهای مسکونی روزمره، این مفهوم برای مردم معنادار نیست.
به ندرت، کارفرمای خصوصی برای رعایت استانداردهای معماری سبز، از خود علاقه نشان می دهد. می توان این امر را نتیجه ناآگاهی مردم دانست یا آن را نشانه ناکارآمدی رویکرد متداول معماری سبز در ایران دانست. در ساختمانهایی که کارفرما یا ناظر آنها، سیستمهای دولتی است، توجه معماری سبز، ضروری شمرده شده است. هر چند که محصول، تنها با رعایت چند شرط معماری سبز، در عمل با مفهوم پایداری در تضاد است.
به عنوان مثال، در پروژه مسکن مهر کرمان، استفاده از عایق حرارتی و پنجره دوجداره مورد توجه بوده است. اما مسکنهای مهر، در حالی ساخته شده اند که بسیاری از آپارتمانهای نوساز، در شهر کرمان، خالی از سکنه هستند : یعنی سرمایه های کشور، دوباره برای ساخت آنچه موجود بوده، هدررفته اند. اضافه برآن، سایت مسکن مهر در مکانی انتخاب شده است که هزینه زیادی برای انتقال تأسیسات شهری به آنجا مورد نیاز است و برای رساندن این تجهیزات در بستر طبیعی شهر مداخله خواهد شد.
پروژه تلاش میکند چند قاعده ساده را در معماری سبز، رعایت کند، اما در حقیقت، با معماری پایدار، در تضاد است. در اینجا به نظر می رسد علاوه بر فرآیند آگاه سازی که سیاست فعلی، نهادهای مربوط است، واقعی کردن، توجه به گفتمانهای متنوع و تطبیق رویکردهای معماری سبز با واقعیتهای جامعه ایران، نیز، حائز اهمیت است. یکی از نقاطی که تغییر نگاه در آن ضروری است، درسهای دانشگاهی است. درس تنظیم شرایط محیطی به صورت سنتی در دانشگاههای ایران، وظیفه رشد دانشجویان در زمینه معماری سبز را به عهده داشته است. در گذشته ، در دوره کارشناسی ارشد پیوسته معماری، در دانشکده هنرهای زیبا، یکی از طرحهای فنی، به طراحی اقلیمی اختصاص یافته بود که قصد پر کردن فاصله میان نظرو عمل را به عهده داشت.
هر چند که این درس، نیز، به دلیل تمرکز برطراحی بر اساس انرژی خورشیدی، با واقعیت جامعه فاصله بسیاری داشت. در درس انسان، طبیعت و معماری، نیز، برخی استادان نحوه تغییرنگرش به طبیعت در دوران متجدد را که منجر به تخریب طبیعت گشت، مورد بحث قرار می دهند که البته فاقد جنبه عملی است و رویکرد عمومی در این درس نیست. در این نوشتار، یکی از دروس، تنظیم شرایط محیطی را مورد بحث قرار می دهیم.
توجه به جنبه های فرهنگی پایداری، از سوی کسانی چون بویل - . - 2005 فلوریدس و همکاران - - 2001، - صالح، - 2001و... مورد بحث قرار گرفته است. گای - 1997 - به دسته بندی گفتمانهای مختلف پایداری پرداخته است و رویکرد مبتنی برآسایش را تنها بخش کوچکی از مفهوم پایداری دانسته است. در زمینه ارتباط محتوای آموزشی با زمینه واقعی، نیز،پژوهشهای گسترده ای انجام شده است - نگاه کنید به - پرینس و فلور و دیگران، - 2001 و بسیاری دیگر - که رمز موفقیت آموزش را شباهت به کار واقعی و رشد ذهنی می دانند. با توجه به این زمینه نظری، این نوشتار به این نکته می پردازد که محتوای آموزشی درس تنظیم شرایط محیطی، چه میزان به گستردگی مفهوم پایداری و نحوه آموزش آن توجه دارد.
.2دسته بندی گفتمانها در معماری پایدار
مفهوم معماری سبز، در دهه 60 میلادی، با جریان باز گشت به طبیعت i، در طراحی خانه های مسکونی، آغاز گشت و در دهه 70 میلادی، طراحی ساختمانهای اداری با صرفه جویی در مصرف انرژی، مورد توجه طراحان قرار گرفت - بویل، . - 2005 اکنون مفهوم معماری سبز، بسیار گسترده شده است. گای - 1997 - گفتمانهای متفاوت در پایداری را دسته بندی نموده است: بومی، خردمندانه، مبتنی بر آسایش، زیبا شناسانه و رویکردی که به رواج عمومی مفهوم پایداری بها می دهد. این گفتمانها هر یک مقوله هایی را مورد توجه قرار می دهند که در جدول ذیل، قابل مشاهده است. این دسته بندی معیاری برای سنجش، در این نوشتار فراهم می آورد.
.3مقایسه و بحث محتوای آموزشی با گفتمانهای پایداری
همان گونه که مشاهده می شود برای ادراک و مطاله گفتمانها، مقولات رمز، تصویر ساختمان، تهدید، دوره زمانی مورد بحث، بیان، راهبرد طراحی، مقیاس شهری، نحوه حمل و نقل، شبکه ]ی اقدام[، تکنولوژی، ارزیابی ذکر شده است. در برنامه درسی این دسته بندی مقولات به چشم نمی خورد و به برخی نیز پرداخته نمی شود. اگر بپذیریم که ساختار پیشینه این علم دارای چنین دسته بندی است، به نظر می رسد ارائه این مقولات و ارائه درس در چهارچوب آن مناسب به نظر می رسد. آن گونه که در جدول 1 مشاهده می شود، تنها، دوگفتمان مبتنی بر آسایش و خردمندانه، در محتوای درسی گنجانده شده است. که آنها ، نیز به طور کامل بحث نمی شوند و مبانی نظری و فلسفی آنها، ارائه نمی گردد.هرچند که در درس تنظیم شرایط ، برخی از بناهای معماری ایران، از نظر اقلیمی مورد بحث قرار می گیرند،