بخشی از مقاله
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادي کلاس درس، رویکردي انتفادي در حوزه زبان شناسی کاربردي است؛ رویکردي که در سال 1999 با انتشار مقالهاي از سوي مبدع آن به جامعه زبان شناسی کاربردي معرفی گردید. این رویکرد در ابتداي امر با ارایه چارچوبی پیشنهادي، به ارزیابی و تقد الگوهاي رایج در تحلیل تعاملات رایج در کلاس درس پرداخت. اما از یک سو بهواسطه غلبه جنبههاي نظري خود و از سویی دیگر همزمانی طرح آ ن با ظهور دیگر جریانهاي انتقادي و در راس آن آموزش انتقادي، با وجود ظرفیت هاي نظري و کاربردي بالقوه خود، در سالهاي آغازین مطرحشدن به نحوي بایسته مورد توجه قرار نگرفت.
مروري بر آثار بعدي مبدع این رویکرد نشان میدهد که وي با ارایه برخی پیشتهادهاي کاربردي به نحوي در پی گسترش ابعاد دامته دیدگاههاي خود و کاربردي ساختن مجموعه جهتگیريهاي انتفادي خود است . از این رو، با هدف معرفی این رویکرد کمتر شناخته شده در جامعه زبان شناسی در ایران، این مقاله ضمن معرفی و تبیین این رویکرد، با هدف نشان دادن جنبههاي کاربردي بالقوه آن و بهطور خاص در حوزه تهیه و تدوین منابع آموزشی، با ارایه پیشنهادهایی به بسط ابعاد آن پرداخته شده است.
.1 مقدمه
بررسی سنت نوپاي مطالعات تحلیل گفتمان انتقادي در ایران مبین آن است که عمده پژوهشهاي موجود، متاثر از طرح اولیه این رویکرد در آثاري شاخص چون آقاگل زاده 1381 - ؛ - 1385 و سلطانی 1383 - ؛ - 1384 به تحلیل آثار سیاسی، خبري و مطبوعاتی پرداخته و یا حول موضوعات سیاسی رایج در فضاي رسانهاي کشور تداوم یافته و حجم این دسته از آثار در مقایسه با آثاري که مشخصا در سالهاي اخیر درباره موضوعاتی چون تحلیل گفتمان انتقادي و مطالعات ترجمه و تحلیل گفتمان انتقادي و مطالعات ادبی دنبال شده است، بسیار گستردهتر و قابلتوجهتر میباشد.
اما بررسی آثار موجود آشکارا مبین آن است که حوزه آموزش زبان انگلیسی به عنوان یکی از شاخصترین حوزههاي مطرح در حوزه زبانشناسی کاربردي که میتواند در ابعاد مختلف خود، مظاهري گویا و عینی از مقوله گفتمان و تحلیل و تبیین آن باشد - کوتس1، - 2006، جایگاهی مناسب در پژوهشهاي داخلی ندارد؛ موضوعی که ﻣﯽ تواند به عنوان یکی از کاستیها و آسیبها در این عرصه شناخته شود.
از این رو در این مقاله ابتدا ضمن پرداختن به منطق بهرهگیري از تحلیل گفتمان انتقادي در حوزه آموزش زبان، به طور مشخص به معرفی و بررسی یکی از رویکردهاي مطرح و چندوجهی اما مغفول در مطالعات زبان شناسی کاربردي در ایران پرداخته میشود؛ رویکردي که بسط آن میتواند به نحوي کاربردي به محملی براي مطالعات تحلیل گفتمان انتقادي در این حوزه تبدیل شود و به طور خاص با توجه به فضاي جامعه ایران و حساسیت هاي رو به گسترشِ درخصوص آموزش زبان انگلیسی، موضوعاتی درخور پژوهش به شمار آیند.
.2 منطق بهرهگیري از تحلیل گفتمان انتقادي در حوزه آموزش زبان
کاناگاراجا و سعید - 2012 - 2، گفتمان را تجلی ایدئولوژي در زبان معرفی می نمایند. در این نگاه اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژي به مثابه اندیشهها، فروض، نگرشها و ارزشهایی برشمرده میشود که مبین جایگاه نابرابر افراد و گروهها در عرصه جامعه است. از چنین منظري است که تحلیل ﮔﻔﺘﻤﺎن انتقادي به گفتمان به مثابه یک کارکرد اجتماعی3 می نگرد که در آن کاربرد زبان در عین واحد هم به مثابه مقولهاي متاثر از فضاي اجتماعی و هم تاثیرگذار بر فضاي اجتماعی برشمرده می شود .
از این روست که تحلیل گفتمان انتقادي به مثابه رویکردي میان رشته اي، به استناد کوتس - 2006 - بر آن است تا روابط بین کاربرد زبان، قدرت و ایدئولوژي را در عرصههاي خرد و کلان اجتماعی آشکار سازد. بنابراین اين رویکرد در حوزه آموزش زبان به طور عام و آموزش زبان انگلیسی به طور خاص براي شکل دادن و تقویت توانایی هاي فراگیران به اولویتهایی هدفمند قایل است تا در این گذر بتواند جهان خارج را به دقت ارزیابی نموده و در صورت امکان و ضرورت، در راه تغییر و بهبود آن گام بردارد.
در ضرورت و اهمیت ﭼﻨﯿﻦ رویکرد انتقادي در حوزه آموزش زبان است که پنی کوك - 2001 - 4 مراد از انتقادي را نه تغییر بنیادین در شیوههاي آموزش بلکه مواجهه با مقوله آموزش زبان با تجهیز به نوعی نگرش برمی شمارد؛ نگرشی که در آن به استناد کوتس - 2006 - ، تحلیل گفتمان انتقادي چشم اندازي به زبان خلق نموده و آموزش آن را موضوعی پیچیده و پرمساله برمیشمارد که هم تاثیرگذار بر و هم تاثیرپذیر از رویدادهاي اجتماعی و فرآیندهاي ایدئولوژیکی است.
حال با توجه به موضوع پردامنه و بحث برانگیز آموزش زبان انگلیسی که مشخصا از دهه 1990 به بعد در عرصه زبانشناسی ﮐﺎرﺑﺮدي و متاثر از رویکردها و نگرشهاي انتقادي و در راس آن دیدگاه امپریالیسم زبانی1 به موضوعی مهم و پرمساله تبدیل شده - ر.ك. جانستون، - 2002، ضروري می نماید تا ابعاد این موضوع یعنی معرفی کاربردهاي تحلیل گفتمان انتقادي در حوزه آموزش زبان انگلیسی به عنوان حوزه اي شاخص و البته کاربردي براي برنامهریزان، مدرسان و مولفان کتابهاي آموزشی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
3 تحلیل گفتمان انتقادي کلاس درس
این رویکرد انتقادي که با نام کوماراوادیولو2 زبانشناس برجسته هندي عجین ﺷﺪه است، نخستین بار در سال 1999 طی مقالهاي به جامعه زبان شناسی کاربردي معرفی گردید . وي در این مقاله با ارایه چارچوب پیشنهادي خود، به تحلیل متفاوتی از تعاملات رایج و گفتمان حاکم بر کلاس درس در مقایسه با الگوهاي مطرح پیشین پرداخته است . این چارچوب که در واقع متاثر از علایق وي به سه حوزه آموزش فرهنگ، روش هاي تدریس و تربیت مدرس زبان میباشد، به طور خاص ریشه در تجارب شخصی وي به عنوان یک استاد با سابقه زبان انگلیسی در دانشگاه هاي ایالات متحده دارد . این چارچوب پیشنهادي، با صحنهپردازياي از یک تجربه شخصی واقعی وي اینگونه ارایه شده است:
سالها پیش مدرس دوره ارشد آﻣﻮزش زبان انگلیسی به غیرانگلیسی زبانان 3 در یکی از دانشگاههاي جنوب شرقی ایالات متحده بودم. در آن دوره کلاسهایی هم براي دانشجویان خارجی در سطح پیشرفته با هدف تقویت دو مهارت خواندن و نوشتن ارایه میشد. به عنوان مسئول دوره، موظف به ارزیابی کلاسها بودم. در اواسط دوره بود که براي نظارت و ارزیابی در کلاسی متشکل از 20 دانشجوي عمدتا از خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا حاضر شدم . مدرس آن کلاس منبعی با عنوان قهرمانان آمریکایی 4 براي دانشجویان مهیا نموده بود.
متون و تمارین مناسب به نظر میرسید. موضوع متن آن جلسه سفر به ماه بود. در آغاز درس، مدرس سوالاتی مرتبط با متن را مطرح نمود که با پاسخ هایی یک کلمهاي همراه شد. پس از خواندم متن، سوالات دركمطلب نیز به همان نحوه دنبال شد. در پایان کلاس، موضوعی براي نوشتن ارایه شد و مدرس کلاس را ترك نمود و این فرصتی شد تا نظر دانشجویان را درباره کلاس جویا شوم .
برداشت اولیهام حکایت از آن داشت که کلاسی معلم محور با دانشجویان ناآماده بودند که با وجود سطح مهارت بالا، توانایی مشارکت در بحث را نداشتند. تصورم این بود که متاسفانه دانشجویان بدون آمادگی در کلاس حاضر میشوند و مدرس هم تلاشی براي تغییر وضع موجود نمیکند. پس از معرفی خودم دریافتم که آن شرایط به نحوي آرامش قبل از طوفان بوده است . فرصتی شد تا اعتراض خود را نسبت به مدرس دوره ابراز دارند . با اعتراض گفتند که وي هیچ تلاشی براي تقویت مه ارتهاي موردنظر آنها نمی کند و همه وقت کلاس فقط به صحبت درباره فرهنگ آمریکایی و قهرمانان این کشور می گذرد و بس. دریافتم که آن رخوت و این اعتراض ریشه در علایق مدرس آمریکایی به جامعه اش دارد.