بخشی از مقاله

چکیده

کلیدی ترین و اساسی ترین اصل در ساختار گرایی، تقابل های دوگانه است اصولاً. همه ی آفرینش بر مبنای این منطق استوار است، در طبیعت شب و روز و سرد و گرم و کوه و دشت و ... و در زندگی غم و شادی، خوب و بد و ... در اشعارو متون عرفانی ما همیشه عقل و عشق در تقابل با هم قرار می گیرند و عرفا بر این باورند که با عشق می توان سیر و سلوک کرد اما پای عقل در این راه لنگ است. نمود بارز این تقابل را در دیوان حافظ می بینیم که رندانه به عقل می تازد و آفرینش را طفیل عشق می داند. در این مقاله ابتدا ساخت گرایی و تقابل های دوگانه بررسی می شود سپس تقابل میان عشق و عقل در ساختار اندیشه ی حافظ مورد بررسی قرار می گیرد.

کلیدواژه ها : ساخت گرایی ، تقابل های دوگانه ، عقل ، عشق، حافظ ،شعر

مقدمه
ساختارگرایی از اندیشه های زبانشناسان سوییسی فردینان دو سوسور - 1875-1913 - 3سرچشمه می گیرد،این مکتب به بررسی اجزای یک اثر می پردازد و در نهایت یافته های خود را به کل یک مجموعه تعمیم می دهدو به یک ساختار کلی دست می یابد.لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که ساختار و شکل با هم متفاوت اند و دو مقوله ی جدا از هم هستند.»ساختار حتی از شکل نیز بنیادی تر است .شکل به طور اجتناب ناپذیر مقید به معناست؛در حالی که ،ساختار،آن چیزی است که معنا را ممکن می کند.ساختار است که امکان ظهور معنا را فراهم می کند« ، - برتنز ،. - 77: 1382

ساختارگرایی - در مطالعه متون نظم و نثر- نباید مطالعه خود را محدود به ساختار ظاهری یا بیرونی اثر کند. بلکه ساختارهای درونی اثر در کنش متقابل با ساختار بیرونی اند و برای ره یافت به هسته مرکزی و عنصر غالب اثر هنری نمی توان از یکی از آنها چشم پوشی کرد.»نقد ساختار گرایی با فاصله ایی که از نقد سنتی گرفت ،دریچه های تازه ایی به روی شناخت اثر ادبی باز کرد . این روش توانست دریچه ای را که نقد سنتی برای تحلیل اثر به روان نویسنده محدود کرده بود ،به دریچه ایی رو به ذهن جهانی تبدیل کند.«، - فضیلت ،. - 215 : 1390لازم به ذکر است که ساختار گرایان با فرمالیسم ها تفاوت عمده دارندو نمی توان آنها را یکی انگاشت.

» اگر نقد فرمالیستی فقط به بررسی روابط اجزای اثر می پردازد،نقد ساختارگرا، درصدد کشف آن روابط اصلی و بنیادی است که قابل تعمیم به همه ی موارد،مثلا یک نوع ادبی یا هر نظام دیگری باشد «.، - سپه وندی،. - 112 :1389اساساً، ساختارگرایی از آنجا آغاز می شود که ما بخواهیم، نسبت اساسی میان اندیشه و معنا و زبان را درک کنیم، » سوسور به این بحث پرداخت که دانش ما درباره ی جهان، به صورتی تفکیک ناپذیر شکل گرفته و مشروط به زبانی است که در جهت بازنمایی این جهان عمل می کند.

به نظر سوسور معناها مقید به نظام ارتباط و تفاوتی هستند که شیوه های تفکر و ادراک ما رااساساً معین می کند، از نظر او دانش ما درباره ی چیزها به صورت نامحسوس و توسط نظام های نشانه ها و قراردادهایی ساخت می یابد که به تنهایی ما را به طبقه بندی و سازمان دهی جریان آشفته ی تجربه قادر می سازند از نظر اواساساً، هیچ راهی برای کسب دانش جز از طریق زبان و دیگر نظام های به هم مربوط بازنمایی وجود ندارد. این نسبیت اساسی اندیشه و معنا سرآغاز نظریه ی ساختارگراست«، - نوریس، . - 10: 1380». ساختارگرایی به وسیعترین مفهوم آن، روش جستجوی واقعیت است نه در چیزهای منفرد بلکه در روابط میان آنها است. ساختارگرایی عملی ترین مبنای ممکن برای پژوهش های ادبی است« ، - گرین، - 22 : 1380

یکی از عملی ترین و کاربری ترین روش های تحلیل، ساختارگرایی است. "سوسور با این بحث پرداخت که دانش ما درباره ی جهان به صورتی تفکیک ناپذیر شکل گرفته و مشروط به زبانی است که در جهت بازنمایی این جهان عمل می کند. به نظر سوسور معناها مقید به نظام ارتباط و تفاوتی هستند که شیوه های تفکر و ادراک ما رااساساً معین می کند . از نظر او دانش ما درباره ی چیزها به صورت نامحسوس و توسط نظام های نشانه ها و قراردادهایی ساخت می یابند که به تنهایی ما را به طبقه بندی و سازماندهی جریان آشفته ی تجربه قادر می سازند.از نظر اواساساً هیچ راهی برای کسب دانش جز از طریق زبان و دیگر نظم های به هم مربوط بازنمایی وجود ندارد. این نسبیت اساسی اندیشه و معنا سرآغاز نظریه های ساختارگرا است" . - نوریس ، 1380 ،ص - 10 "وظیفه نقد ساختارگرایی از سه مرحله تشکیل می شود :

-1 استخراج اجزاء و ساختار اثر
-2 برقرار ساختن ارتباط موجود بین این اجزاء                                                                                                                                                                                                                            - 3 نشانه دادن دلالتی که در کلیت ساختار اثر هست" - گلدمن ، 1382 ، ص . - 10

در ساخت گرایی » از چند اصطلاح زیاد استفاده می شود که یکی از آن ها منطق دوگانه یا تقابل های دوگانه است که اساسی ترین مفهوم در ساخت گرایی است. زیرا به نظر ساختگرایاناساساً تفکر انسان بر این بنیاد است: بد/ خوب، زشت/ زیبا و در طبیعت هم چنین است، شب/ روز، سفید/ سیاه ... بشر در نظامات اجتماعی هم از همین منطق استفاده می کند، چراغ قرمز / سبز، پس در آثار ادبی هم باید به دنبال این تقابل های دوگانه بود،مثلاً در دیوان حافظ انواع و اقسام مختلفی از ساده تا پیچیده دارد که نهاتاًی منجر به یک ساختار پارادوکسیکال می شود. « - شمیسا، - 182 : 1388

اما در این نوع نقد از اصطلاح تقابل های دوگانه زیاد استفاده می شودو این عنوان نکته ای کلیدی در تفکرات آنها به شمار می رود. شناخت پدیده ها، خود آنها نیستند، بلکه نامطابق هایی که در تقابل با آن پدیده قرار می گیرند، معرف و عامل شناخت آنها به شمار می روند. - تعرف الاشیاء باضدادها - زمانی معنای واقعی نور را درک می کنیم که درکنسبتاً عمیقی از ظلمت ،پیدا کرده باشیم علاوه بر ساختار گرایی، در پساساختار گرایی هم، اصطلاح » تقابل های دوگانه« از جایگاه ویژه ای برخوردار است. »اصطلاح تقابل های دوگانه در نظریات پساساختارگرایان به ویژه شالوده شکنی دریدا که جزئی از پساساختارگرایی است، نقش اساسی ایفا می کند و از مفاهیم کلیدی است، با این تفاوت که با نگاهی انتقادی به آن نگریسته اند، با تغییرات اساسی که ژاک دریدا - متولد1930 م - در دهه ی 1960 در نظام فکری غرب پدید آورد، مفهوم تقابل های دوگانه هم دچار تحول بنیادی شد« ، - مقدادی، . - 168: 1378

»تقابل های دوگانه، الگوی زبانی ساختارگرایان را به اندیشیدن در پیکر اصطلاح های دوسویه کشاند تا در هرموضوعِ پژوهش خود در پی تقابل های کارکردی برآیند«، - کالر، - 16 : 1381» اشتراوس4 با تاثیر پذیری از یاکوبسن5، تقابل های دوگانه را مهمترین کارکرد ذهن جمعی بشر می داند. به نظر وی نیاکان و اجداد اساطیری ما چون از دانش کافی برخوردار نبودند، برای درک و شناخت جهان پیرامون خود دست به خلق تقابل های دوگانه می زدند از این رو ساختار تفکر انسان، بر روی تقابل های دوگانه ای مثل خوب/ بد، مقدس/ غیر مقدس و ... بنا شده است . - « برتنس، 1384، ص. - 77» هسته مرکزی همه ی تفکرات و اندیشه های ساختارگرایان تقابل های دوگانه است. رولان بارت1980-1915 - 6م -

بر این باور است که اساس نشانه شناسی بر پایه تقابل های دوگانه استوار می باشد.در نقد این اصطلاح یکی از مفاهیم بنیادین ،ساختارگرایی و پسا ساختارگرایی است . رومن یاکوبسن - 1983- 1895م - با تأثیر پذیری از نظریات تروبتسکوی 7 و سوسور، تقابل های دوگانه را در ذات زبان نهفته دانسته و معتقد بود که کودک در وهله اول این تقابل ها را یاد می گیرد. به نظر وی محوریت کلام بر تقابل های دوگانه استوار است - اسکولز ،،. - 51 : 1383یاکوبسن گفته بود : تقابل های دوگانه در ذات زبان نهفته اند ، دانستن این تقابل ها نخستین کنش زبانی است که کودک می آموزد؛ طبیعی ترین و خلاصه گوترین رمزگان است.

یاکوبسن نیز از بحث درباره ی"تقابل های دوگانه" به مفهوم فاصله در نشانه رسیده و حتی مفهوم علامت را تا حدودی مشابه بحث دریدا8 مطرح کرد ، در این مورد او اصطلاح مارک را به کار گرفت، و تأکید کرد که "علامت" نمایانگر فاصله ی مدلول یا تأویل ذهنی ما با واقعیت عینی است. یاکوبسن نیز چون دریدا معتقد بود که اگر به تقابل های دوگانه باور داشته باشیم ناگزیر گونه ای "پایگان" مطرح می شود و در نهایت دوگانگی در دل هر نشانه ای وجود خواهد داشت و این به معنای فاصله علامت از معنا خواهد بود - احمدی ، . - 398 : 1385دراین جستار ادبی برآنیم که در ساختار شعر حافظ، تقابل عقل وعشق را مورد بررسی قرار دهیم.

ویژگی ساختار شعر حافظ

حافظ بنیان گذار عالم برزخی در شعر عارفانه است، عالمی که میان بودن و نبودن ، میان عقل و عشق ، میان جبر و اختیار ، میان آسمان و زمین سرگردان است. حافظ رند است و از این رو پی بردن به راز اندیشه های او دشوار است و خود او این صفت ابهام افزایی را از سر شوخی با جهان می آغازد :حافظم در محفلی دردی کشم در مجلسی بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می کنم "طرح های جهان متن و ساختار زبان غزل های حافظ ، انعکاسی است. از طرح جهان و ساختار هنری و فکری و عقیدتی ذهن حافظ رمزها و ابهام های واژگانی و ساختاری جهان شعر حافظ را درست نمی توان دریافت مگر آنکه با ابعاد جهان ذهن حافظ هر چه بیشتر آشنا شویم. ومتقابلاً با ابعاد جهان ذهن حافظ نمی توان آشنا شد مگر آنکه با جهان شعر حافظ و ساختار آن به دقت آشنا گردیم. در ظاهر پراکنده ی شعر حافظ ارتباط دقیق معنایی وجود دارد. عامل پراکنده نمایی ظاهر شعر حافظ، تغییر ناگهانی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید