بخشی از مقاله

چکیده

ادبیات داستانی بخش مهمی از ادبیات است. بشر هیچگاه بدون داستان نبوده است،کتاب های مقدس نیز برای تعلیم پیروانشان دارای داستان های متعددی بودند. داستان گویی برای انسان نخستین، ابتدا کاربردی آموزشی و تعلیمی داشته و با گذشت زمان جنبه ی سرگرمی هم پیدا کرده است. او می تواند از شنیدن داستانی درباره ی آنکه چگونه حیوانی شکار شده است، هم بیاموزد و هم لذت ببرد.

شخصیت ها از میان دانسته ها، تجربه ها و تخیل های نویسنده به وجود می آیند. شخصیت در داستان، از هر نوعی که باشد - انسان، حیوان، اشیاء یا موجودات غیر جاندار - با اعمال، رفتار و گفتارخود، داستان را پیش می برند. یعنی ماجراها را شکل می دهند و باعث تغییر و تحول و در پایان، شناخت و معرفی کامل خویش - برای خواننده - می شود. این شخصیت ها می توانند آموزش های مختلفی بدهند. در قالب یک انسان قوی جثه یا فردی معصوم که حق مظلوم را می گیرد و کودک در تخیلش خود را جای شخصیت ها می گذارد. حتی خود را جای شخصیت حیوانی که باعث آزار دیگران است بگذارد و عواقب کارهای زشت را تجسم کند.

-1 مقدمه

دهه ی چهل ایران، از نظر ادبی - بزرگسالان و کودکان - دهه ی ای پر بار است. در این دوره، ادبیات تألیفی و تصویرگری ایرانی در برابر ادبیات ترجمه و تصویرهای خارجی روندی رو به رشد پیدا می کند. ادیان مختلف برای بروز، نفوذ و رواج اندیشه های خود، همواره از اشکال گوناگون ادبیات و هنر استفاده کرده اند و هنر نیز برای تجلی و شاخ و برگ یافتن، از محتوای دینی سود برده اند. اهمیت ادبیات و هنر در شکل دهی به شخصیت معنوی و اخلاقی انسان در دورهی کودکی و تأثیر شدید آن بر کودکان، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت بوده و در این زمینه بحثهای زیادی صورت گرفته و نظرهای گوناگونی ارائه شده است که بعضی از آنها هم از اعتبار و ارزش بالایی برخوردار است.

- رهگذر، . - 66:1369 یکی از اهداف نظام تعلیم و تربیت در ایران، گسترش ایمان و اعتقاد به مبانی اسلامی است. پارهای از نیازهای اطلاعاتی افراد را نیازهای مذهبی و دینی تشکیل میدهند. این دسته از نیازها در اهداف نظام آموزش جایگاه ویژهای داشته و در سلسله مراتب نیازهای مازلو، از آن به عنوان نیازهای ایمنی و خود شکوفایی یاد میشود. - قربانی، . - 31 :1380 از آنجا که همیشه بهترین نوع آموزش، شیوه ی غیر مستقیم آن است ما نیز همین شیوه را در پیش می گیریم و ما همیشه نه تنها برای سرگرمی کودکانمان از کتاب های داستان استفاده می کنیم، بلکه در بحث آموزش هم بهترین یاری رسان همین کتاب های داستان هستند که می توان به معنای واقعی، درس زندگی از آن گرفت. تا زمانی که کودک مدرسه نرفته و سواد خواندن و نوشتن ندارد می توان برای او کتاب داستان را خواند و او با دقت گوش می کند و در مورد داستان و شخصیت های اصلی سؤال می پرسد و خودش را جای شخصیت می گذارد و در آخر داستان نتیجه گیری می کند.

مهمترین پرسشهایی که در این پژوهش به آنها پاسخ داده خواهد شد، عبارتند از:

-1آیا باید در داستان شخصیت وجود داشته باشد؟

-2 در ادبیات کودک از چه شخصیت هایی می توان استفاده کرد؟

-3 شخصیت های داستان باید چگونه باشند؟

در طول تاریخ بشریت از ادبیات به عنوان یکی از پرارزشترین و مهمترین ابزارهای آموزشی و پرورشی استفاده کرده اند. در بین شاخه-های متعدد ادبیات، ادبیات کودکان و نوجوانان بخش بزرگی از تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان را عهده دار است. ادبیات کودک چنان اهمیتی در شکل گیری شخصیت و اعتقادات و نظام فکری کودک دارد که میتوان آن را در شمار بهترین ابزار تعلیم و تربیت به حساب آورد. یکی از هدفهای عمدهی ما آموزش غیر مستقیم استو. از همین راه می توان ذهن کودک را سوق داد به سمت تخیل و تجسم، مخصوصاَ اینکه خود را به جای شخصیت های داستان قرار بدهد و به جای خوبها خوبی کند و از بد بودن شخصیت های بد، بیاموزد که هر عمل خطایی چه عواقبی دارد.

در رابطه با ادبیات کودک و نوجوان تحقیقات زیادی صورت گرفته و مقالات خوبی نوشته شده است و در توجه به آنها در رابطه با برخوردها و شناخت علایق آنها و نحوهی تعلیم و تربیت کودک و نوجوان تحقیقات زیادی صورت گرفته است و جناب آقای محمدرضا رهبریان در سال 1391 مقاله ای با عنوان » نگاهی به نقش حیوانات در ادبیات « نوشته اند. در این مقاله به موضوعی که تا به حال به این شکل به آن پرداخته نشده است پرداخته میشود. در این تحقیق از روش معمول کتابخانهای بهره برده شده و در واقع برای گردآوری اطلاعات در این تحقیق از روش فیش برداری استفاده شده است.

-2 ادبیات داستانی

ادبیات داستانی بخش مهمی از ادبیات و به معنای دقیق ادبیات تخیلی و ابداعی است. ادبیات داستانی در برگیرنده ی همه ی روایت های تخیلی است که به » نثر« نوشته شده باشند. در واژه نامه ی هنر داستان نویسی، واژه ی ادبیات داستانی چنین آمده است:

» ادبیات داستانی در معنای جامع آن به هر روایتی که خصلت ساختگی و ابداعی آن بر جنبه ی واقعی و تاریخی اش بچربد، گفته می شود، از این رو ظاهراً باید همه ی انواع خلاقه آثار ادبی را در بر بگیرد چه نثر و چه نظم، اما در عرف نقد امروز به آثار روایتی خلاقه منثور، ادبیات داستانی می گویند.« ادبیات داستانی همه ی انواع آثار داستانی روایتی منثور را در بر می گیرد، خواه این انواع از خصوصیت عالی برخوردار باشد و خواه نباشد، یعنی هر اثر روایتی منثور تخیلی که با دنیای واقعی ارتباط معناداری داشته باشد در حوزه ی ادبیات داستانی قرار می گیرد، ادبیات داستانی شامل: قصه، اسطوره، افسانه، حکایت، رمانس، رمان و داستان کوتاه است - ابراهیم یونسی، . - 10 :1379

-3 قواعد عمومی تشکیل و آماده ساختن مراحل سه گانه ی داستان - مقدمه، گره و حل -

الف- تعادل و توازن میان مراحل داستان: به این معنا که گوینده ی داستان نباید مقدمه را زیاد طول دهد که صبر و تحمل کودک در همان آغاز داستان از بین می رود. همچنین، باید در بیان گره، مبالغه نکرده حوادث داستان را طولانی نکند و حل گره را هنگامی که به سرعت رهایی و خلاص نیازمند است به تأخیر نیندازد.

ب- حفظ وحدت فنی داستان و رابطه ی عناصر آن: وحدت در یک داستان به هیکل استخوانی بدن شباهت دارد و داستانگو نباید از حدود این وحدت، خارج شود. عیب بزرگ کتاب »کلیله و دمنه« همین است که هر داستانش به رشته های زیاد منشعب می شود، به طوری که خواننده ی داستان وقتی به پایان آن می رسد آغازش را فراموش می کند.

پ- طبیعی بودن شخصیت های داستان: شخصیت های داستان باید حالت و رفتار طبیعی داشته باشند، به طوری که کردارها و گفتارهای آنها بر حقیقت داستان دلالت کنندو در کارهای یکی از شخصیت ها رفتاری که با حقیقت داستان متناقض باشد گنجانده نشود، مگر هنگامی که نویسنده ی آن علت های خاصی را منظور کرده باشد. به این معنا که شخصیت یک پدر و مادر با رفتارهای پدرانه یا مادرانه عرضه شود و شخصیت فرزند، حقیقت فرزند را نشان دهد. داستان، گاهی خرافی است و شخصیت های آن از جن و پری تشکیل می شوند، این نوع داستان ها، که به انگلیسی«Fairy tale» - داستان پری - نامیده می شوند، اگر چه خیالی هستند ولی باید شخصیت های آنها، زندگی طبیعی و واقعی را نشان دهند.

ت- داستانگو نباید همه ی حوادث را با عباراتی صریح و روشن بیان کند: بلکه فقط به اشاره بگذرد. به خصوص هنگامی که داستان برای بزرگسالان گفته می شود تا خواننده یا شنونده برای شناختن معانی که در دنباله ی این اشاره می باشد، مجال تفکر و تخیل پیدا کند که این خود برای شنونده و خواننده نشاط انگیز است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید