بخشی از مقاله
چکیده
استفاده از قوّهی تعقّل و اندیشه به دلیل نقشی که در تعالی انسانها دارد بارها بهصراحت در قرآن کریم از آن سخن به میان آمده است و اندیشمندان حوزهی تعلیم و تربیت نیز همواره بر نقش آن در تعیین خطّ مشی زندگی انسانها صحّه گذاشتهاند. ازآنجاییکه دریافت و کاربستمفاهیم فلسفی متضمّن فواید معنوی ارزشمندی در دو جنبهی فکری و عملی زندگی انسانهاست این پژوهش با رویکردی تحلیلی و هدف بررسی مفاهیم فلسفی در سه مقولهی معرفتشناسی، هستیشناسی و ارزششناسی، در داستانهای بخش ادبیّات داستانی کتابهای درسی دورهی دوم متوسطه صورت گرفته است
با توجّه به هدف تحقیق، در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی سود جستهایم. واحد تحلیل این پژوهش، کلمه در نقش نماد، جمله و پاراگراف و منطقهی محتوایی، چهارفصل ادبیّات داستانی کتابهای ادبیّات فارسی میباشد.
تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش کمّی و کیفی بوده است به این صورت که علاوه بر تعیین فراوانی زیرمقولهها، به تحلیل همبستگی عناصر و مفاهیم جهت بررسی انسجام و یا گسستگی آنها پرداختهایم. یافتههای کلّی پژوهش نشان داد که از میان مفاهیم فلسفی قیدشده به ترتیب %39/93 به حوزهی ارزششناسی، %36/60 به حوزهی هستی شناسی و %23/29 به حوزهی معرفت شناسی اختصاص داشته است که علاوه بر نحوهی پرداخت ضعیف به این مفاهیم، از یکی از اساسیترین مباحثی که با یادگیری ارتباط مستقیم دارد، مقولهی معرفتشناسی، غفلت شده استبا. توجّه به نقش داستان در پرورش جهانبینی دانشآموزان، بر برنامه ریزان درسی است که این بخش موردعلاقهی دانشآموزان، با وسواس بیشتری کنکاش و انتخاب شود تا از این طریق به اهداف نهایی آموزش فلسفه در سیستم آموزشوپرورش دست یابیم.
-1مقدمه
موضوع این پژوهش بررسی وتحلیل کیفی و کمی مفاهیم فلسفی در بخش ادبیّات داستانی کتاب های فارسی دوره ی دوم متوسطه میباشد. در این پژوهش بر اساس نظرات فلسفی دانشمندان گذشته و معاصر سعی شده است با توجه به تحولات فکری و فلسفی که در این زمینه در دیدگاه ها و نظریات اندیشمندان امروزی روی داده است، مقوله های مورد توجه در این بحث را بررسی کنیم.
درابتدا به تعریف مفاهیم فلسفی وسپس به معرفی برنامه ای که این طرح در آن اجرا میشود می پردازیم. با نظر کردن به اشیای خارجی، انسان به مفاهیمی دست مییابد ولی بعضی از مفاهیم به گونه ای هستند که با صرف توجه و نظر به یک شیء به دست نمی آیندبلکه فقط در صورتی میتوان به آن مفاهیم دست یافت و آن ها را از اشیای عینی و خارجی انتزاع کرد که آن اشیا را با اشیای دیگر مقایسه کنیم وگرنه بدون سنجش و مقایسه امکان دست یابی به چنین مفاهیمی امکان پذیر نیست. به مفاهیمی که با سنجش و مقایسه میان اشیای عینی به دست می آید، مفاهیم فلسفی اطلاق میشود. مانندمفاهیم علت و معلول، حادث و قدیم، ذهنی و خارجی، بالقوه و بالفعل، جزء وکل و...
طرح برنامه ی P4C با نام اختصاری "فبک"، فلسفه برای کودکان و نوجوانان، برنامه ی نسبتأ جدیدی است که با قدمتی پنجاه شصت ساله در اروپا و حدودأ بیست ساله در ایران، شروع به فعالیت نموده است، این طرح باهدف ایجادمهارت های زندگی در دانشآموزان،ایجادخودآگاهی نسبت به پیش فرض های ذهنی و رفتاری آنان نسبت به جامعه و زندگی،افزایش قدرت پردازش وتحلیل گری،سامان دهی ذهنی، کسب بینش حقیقی و تغییرمناسب در رفتار، پا به عرصه ی نظام های آموزشی و درسی جهان نهاده است. از این رو بررسی منابع آموزشی ازجهت کاربردی بودن اطلاعات و داده های آن ها،و بررسی واصلاح اهداف آموزشی با این رویکرد میتواندنقش مؤثری درارتقای کیفی وکمی سیستم آموزشی ما داشته باشد.
از آنجایی که تدریس فعّالیتی، اخلاقی است، مستلزم تلفیق دقیق نظریه و عمل است نظریه بدون عمل ناکافی است و عملی که از هدایت نظریه بی بهره باشدراه به جایی نمی برد. موضوعی که آموزش به آن می پردازددرباره ی مهارت یا معرفتی است که فرد درباره ی واقعیّت زندگی و حیاط اجتماعی خود دارد،درحقیقت میتوانگفت زمانی که معلم مفهوم واقعیّت و ماهیت انسان و جامعه را مورد تأمل قرار می دهد درباره ی آموزش و پرورش فیلسوفانه می اندیشد. هدف های آموزشی نیز در این میان بیان کننده ی انتظارات و تغییراتی هستندکه در اثرآموزش و یادگیری درس در یادگیرندگان ایجاد میشود.
"جرالد ال گوتک"، آشنایی معلمان را با فلسفه های مختلف آموزش و پرورش و برنامه های تدریس با توجه به دیدگاه های فلسفی امری ضروری می داند زیرا این قابلیت به مربیان کمک می کند تا خط مشی ها و برنامه های آموزش و پرورش را مورد نقد و بررسی قراردهند. زمانی که مربیان ما از تشخیص چشم اندازهای ایدئولوؤیک و فلسفی که منشأ اصلاحات پیشنهادی به شمار می آیند ناتوان باشند از نظر حرفه ای قادرنخواهندبود پیشنهادهارا نقادی کنند ونه درعمل به کار بندند
از سویی دیگر بی توجهی به علایق دانشآموزان و نیازهای زندگی آن ها و آینده نگری سبب میشودکه از توجه به مهارت های ارزشمند آموزشی غفلت شود و به ابعاد نوآورانه و پرورش خلّاقیت توجهی نشود. "متیولیپمن"، مبدع فلسفه برای کودکان،معتقداست که مهارت های تفکّر انتقادی دانشآموزان را از طریق سؤالات فلسفی میتوان تقویت کرداو، همچنین ادّعا می کند که فلسفه کمک می کند تا دانش آموزان فهم بهتری از تجربیّاتشان داشته باشند و رسیدن به این اهداف در گرو نوشتن داستان هایی است که تجربه های معناشناختی و منطقی و اخلاقی زندگی روزانه را باهم مرتبط سازد. به عقیده ی اوتنها رشتهای که توانایی پرورش تفکّرانتقادی را درکودکان و نوجوانان دارد و میتواند قدرت استدلال و داوری را در آن ها رشد دهد، فلسفه ی کاربردی است و این کار ازطریق مجموعه ای از داستان هاکه دارای مضامین فلسفی هستند میسر خواهد بود.
1-1 -ضرورت و اهمیت تحقیق
عصرحاضر، عصرفناوری و برخوردبا مسایل جدیدی است که ایجاب می کند دانشآموزان برای تصمیم گیری های درست، مجهز به این فناوری ها و نیز توانایی به کار گیری تفکر خلاق و انتقادی باشند. نظام آموزشی می بایست فراگیرانی را پرورش دهد که ضمن درک علمی قوی، دربرخورد با مسایل اجتماعی، فرهنگی،اقتصادی، سیاسی و...قوه ی درک و قضاوت صحیح داشته باشندپرورش چنین ویژگی هایی در فراگیران جز با نگرش نوین و اصلاحی در روش های آموزشی ومنابع درسی و مجهز نمودن معلّمان به این دیدگاه ها میسرنمی شود.
نگاهی دقیق به سیستم های آموزشی بسیاری از کشورها نشان می دهد که تأمّل و تعمّق دربسیاری از این جوامع رو به کمرنگ شدن است. نگاه های سطحی، زودباوری، اعتقادات سست، درماندگی درحلّ مسایل زندگی، پرخاش گری و... همگی نشان از ریشه دار شدن این رویداد تلخ است.
در کشور ما نیز با وجود بزرگانی در عرصه ی فلسفه که بنیانگذار بسیاری از مباحث فلسفی بوده وهستند، دانش آموختگانی پرورش مییابندکه از روحیه ی انتقادی و خلاق برخوردار نیستند واگراثری از این روحیه را در دوره ی کودکی داشته باشند، به محض ورود به مدارس روحیه ی پرسشگر و فلسفی خود را ازدست می دهند که این نشان ازشیوه های نادرست آموزشی وتربیتی درنظام آموزشی ما دارد.
از این رو برماست که با رواج تحقیقات و مطالعاتی دراین زمینه، برنامه ی فلسفه برای کودکان و نوجوانان را به جامعه معرفی کنیم و ازطریق تحقیقا تی از این دست منابعی را که از طریق آن ها میتوان مباحث فلسفی را به فراگیران آموخت، شناسایی کرد و روش ها و نحوه ی پرداختن صحیح مفاهیم فلسفی را در قالب این گزینه ها به مدرسان و از طریق آن ها به دانشآموزان آموخت.