بخشی از مقاله
چکیده :
اصل پیشرفت و موفقیت یکپارچه در یک فرآیند آموزشی جامع محقق خواهد شد توانمند سازی هم در واقع نوعی پیشرفت اجتماعی محسوب میشود پیشرفتی که به جامعه توانایی و دانش اداره کردن را می دهد . بدیهی است که رشد اجتماعی از آموزش حاصل میشود اگر میزان و شیوه آموزش در حد استاندارد باشد شاهد پیشرفت و توانمندی در جامعه خواهیم بود و اگر افدامات و برنامه های اجرایی در زمینه آموزش در جامعه به درستی و کامل بسترسازی و اجرا نشوند جامعه توانایی اداره و برخورد با مشکلات را نخواهد داشت و جامعه ای شکست خورده یا نا توان شکل خواهد گرفت . مباحث آموزشی در ابعاد کلی آن میتواند شکل و شیوه های اجرایی متفاوتی داشته باشند آموزش در مدارس ، آموزش در ادرات و موسسات ، آموزش های ارتباطی بین افراد با یکدیگر آموزش های پزشکی ، آموزش های اقتصادی و مدیریتی در نهادها و ... یعنی آموزش یادگیری برای کسب مهارت است تا بتوان در بخش های مختلف جامعه به شیوه ای مطلوب عمل کرد . طبعا جوامعی که در شرایط نامساعدی از لحاظ مفاهیم آموزشی هستند برای رسیدن به رشد و توانمندی نیازمند تلاشی گسترده ، هدفمند و همه جانبه می باشند .
کلمات کلیدی : آموزش ، جامعه ، توانمندسازی ، رشد فکری
-1 مقدمه
شاخص های متعددی در ماهیت آموزش مطرح هستند آموزش میتواند تعلیم و فراگیری دانش ، تربیت و پرورش فکری ، راهکارها و شیوه های برخورد با مشکلات و ناراحتی ها ، فراگیری شیوه های نوین در عرصه فعالیت های اجتماعی ، کسب مهارت های زندگی و سایر مباحث که علم آموزش میتواند تغییر و رشد را در آنها سبب شود لذا محدود کردن آموزش به یک یا چند مولفه خاص امری نادرست و ناقص است زمانی امر آموزش میتواند باعث افزایش توانمندی همه جانبه در یک جامعه شود که از تمام جوانب بررسی شده و بسترسازی لازم و مرتبط صورت پذیرد .
-2 بیان مساله
برای توانمند سازی یک جامعه شیوه های آموزشی عنصر اساسی و اولیه محسوب میشوند چرا که توان یک جامعه منوط به دانش و سطح آگاهی آن جامعه می باشد یعنی هر اندازه که میزان شعور و آگاهی افراد افزایش پیدا کند افراد شیوه های درست و شناخته شده ای را در مسیر فعالیت های اجتماعی انتخاب می کنند و همچنین شیوه اقدام و سطح ارتباطات آن جامعه رشد می کند و نوعی توانایی آن جامعه محسوب میشود در یک فرآیند گسترده حیاتی ،گام اول وعامل هدایت کننده و راهنمای عمل در این مسیر شیوه بسترسازی موارد آموزشی در آن جامعه است که شکل های مختلفی پیدا می کند و در زمینه های متفاوت اجتماعی به طریق های متنوع تاثیر میگذارد . این دامنه وسیع تاثیر آموزش در توانمندی جامعه اقدام و برنامه ریزی در این عملکرد مهم را ضروری می کند و باید عناصر تاثیر گذار در این راستا با توان بیشتر و کامل تری اقدام نمایند .
-3 متن
اینکه بخواهیم یک ترکیب یا چهارچوب محدود و منحصری برای آموزش تعریف کنیم خود لطمه به ماهیت آموزش است باید پذیرفت و به این بینش فکری رسید که فرآیند آموزش باید جامع و کلی در تمام ابعاد آن باشد تا توان اجتماعی قابل قبول را در یک جامعه داشت . اصولا هر جامعه یا کشوری دستورات و قوانین خاص برای اداره کردن دارد ولی همیشه این شیوه های اداره کردن بازتاب و نتایج مطلوب ندارند و جامعه در یک سطح استاندارد قرار نمیگیرد میتوان عامل اساسی در این زمینه را به بسترسازی های آموزشی مرتبط دانست چون مسیر رشد یک جامعه از شیوه های آموزشی آغاز میشود باید پذیرفت که آموزش، یادگیری و کسب مهارت زندگی نیازی اصلی و ضروری است یعنی سیستم های اجتماعی باید هدف اولیه آنها دادن دانش به افراد باشد تا با قدرت دانش به توان اجتماعی ایده آل دست یافت .
3-1 بسترسازی های آموزشی
زمانی از اهمیت آموزش در یک جامعه بحث میشود اقدام اساسی و اصلی در پیاده سازی روش های آموزشی ، بسترسازی های لازم در ابعادهای مختلف در جامعه است بسترسازی میتواند به این معنی باشد که باید در همه فعالیت های جامعه مسیری برنامه ریزی شده و هدفمند وجود داشته باشد که تمام ارگان های اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد یعنی در تمام ابعاد این برنامه ریزی اجرا و به آن عمل شود . هدف اصلی در بحث آموزش در جامعه برای ارتقای توانمندی ، رشد جامعه در ابعاد کلی آن است مثلا نظام های آموزش و پرورش یک جامعه در سطوح اولیه آموزش علمی تا مراحل پایانی باید مسیر تعریف شده ای داشته باشند آموزش در مسائل روانشناسی در جامعه ، مسائل دینی ، مسائل نظامی و ... به همین شیوه کلی اجرا شوند .
اگر فرد در یک نظام آموزش و پرورشی در بعد تعلیم و تربیت درست آموزش داده شود نیازمند آن است که در محلی یا سازمانی که میخواهد فعالیت انجام دهد سیستم اجرایی استانداردی فعالیت داشته باشد در اینصورت یک سیستم مرتبط و مکمل بین نهادهای مختلف در جامعه ایجاد خواهد شد و استعدادها و اهداف جامعه در مسیر درست به مقصد و هدف مشخص هدایت میشوند یا به عبارتی فرآیند رشد یک جامعه مسیری استاندارد پیدا خواهد کرد مسیری که با پیروی از آن بتوان به نتیجه مطلوب رسید . اصولا جوامع هدفمند چنین نظام های آموزشی و اجتماعی را در جامعه دارند و این مزیت و اعتبار جوامع پیشرفته محسوب میشود که نظامی یکپارچه تمام فعالیت ها را نتیجه بخش می نماید در مقوله آموزش اگر توجه به یک بخش،توجه به سایر بخش های اجتماعی را کمتر کند موجب لطمه به سیستم اجتماعی خواهد شد باید با رشد و تغییرات تکنولوژی و سبک زندگی به این بینش رسیده باشیم.
که فعالیت های اجتماعی مرتبط با یکدیگر هستند و رشد زمانی کامل میشود ونتیجه بخش که تمام سیستم های جامعه آن را رعایت کنند . مثلا اگر در جامعه ای شیوه آموزش و پرورش نخبگان به خوبی انجام شود ولی نخبگان بعد از فرآیند تحصیل نتوانند فعالیت های خود را در جامعه به شیوه مطلوب انجام دهد یا به آنها در مسیر درست شغلی کمک و راهنمایی نشود بدیهی است که این سرمایه های علمی هدر خواهند رفت و به جامعه لطمه خواهد خورد پس شیوه های مطلوب توانمندسازی جامعه بر مبنای آموزش باید بتواند از استعدادهای رشد یافته در مسیر درست استفاده نماید .
3-2 علم همراه رشد فکری و کسب مهارت زندگی
اگر توجه و هدف یک جامعه یا تصویر درست از رشد اجتماعی منوط به مدارج تحصیلی باشد یعنی اگر فقط نظام آموزش به پذیرش دانشجو اقدام نماید و پیشرفت را اینگونه تلقی نماید که افراد تحصیلکرده در جامعه زیاد شود بدون به توجه به میزان مهارت و یا بدون ایجاد شغل برای افراد فارغ التحصیل ، این خود میتواند معضل اجتماعی محسوب شود تا یک پیشرفت اجتماعی ، چون صرف مدرک تحصیلی داشتن افراد یا دانشگاه رفتن آسان برای افراد و درجه تحصیلی داشتن دلیل بر سواد علمی یا گزینه ای درست و مطلوب در سنجش میزان آگاهی افراد محسوب نمیشود . کسب علم و تحصیل زمانی کمک به توانمندسازی جامعه است که افراد همزمان با کسب علم و مدرک تحصیلی بتوانند به رشد فکری برسند که مسائل فردی و اجتماعی را درک کرده و برخوردهای مناسب را در شرایط متفاوت داشته باشند یعنی تحصیل یا فرآیند آموزش و پرورش یک جامعه درست باید هم آموزش به افراد بیاموزد و هم پرورش افراد را سبب شود در اینصورت نظام آموزش و پرورش یک کشور استاندارد می باشد .
مهارت های زندگی که در علم حاضر در جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است به گونه ای به آموزش افراد جامعه مربوط می شود همچنانکه در بحث آموزش بیان کردیم که باید شیوه ها و ساختارهای آموزشی حالتی جامع و کامل داشته باشد این جامعه بودن به معنای آن است که کسب آموزش باید باعث کسب مهارت زندگی برای افراد شودو دانش اجتماعی آنها را در فعالیت های اجتماعی افزایش دهد و باعث شود که به درستی و به شیوه ای ایده آل در جامعه فعالیت کنند و همین کمک به توانمندسازی جامعه است چرا که افراد آگاه که خود توان اجتماعی یک جامعه محسوب میشوندواین افراد آگاه هم از جریان آموزش شکل گرفته اند که اگر فرآیند آموزش به شیوه ای مطلوب اجرا شده باشد بدیهی است که افراد رشد مطلوب داشته و در توانمندسازی جامعه موثر خواهند بود و در غیر اینصورت فرآیند آموزش نتوانسته است افراد فرهیخته را پرورش دهد و در نتیجه کمکی به رشد آموزش در آن جامعه نشده است . پس توجه به عوامل همسو و مکمل در فرآیند آموزش امری کلی و ضروری است که برای یک آموزش موفق باید مورد توجه قرار گیرد .
3-3 اهمیت به توانائی های افراد
یکی از عواملی که در پیشرفت دانش برای توانمندسازی یک جامعه موثر است شناسایی استعدادهای افراد و استفاده درست از این توانایی ها است اولا نقش فرد در توانمندسازی جامعه اصلی و کلی است و تمام فرایند آموزش در فرد اجرا میشود پس اهمیت به توانایی و ماهیت افراد ضرروی است و نوعی درک درست از توانمندسازی جامعه بر منبای آموزش محسوب میشود چون اگر ماهیت فرد و توانایی هایش به درستی درک شود میتوان به شناخت درست از ابعاد فرد رسید و همین شناخت درست یعنی انتخاب شیوه ها و برنامه های آموزشی استاندارد که همسو با توانمندسازی جامعه می باشد . عواملی که موثر در شناسایی توانایی های افراد است داشتن نظام های اجتماعی استاندارد است که بر طبق معیارهای اصولی بنا شده باشند نظام های اجتماعی مطلوب چون شیوه کاری مبتنی بر دانش دارند و از برنامه ها و دستورات تعریف شده بهره می برند لذا در شناخت استعدادها و استفاده درست از توانایی های افراد میتوانند نقش موثری داشته باشند .
3-4 آموزش های اخلاقی