بخشی از مقاله

چکیده

توده گرانیتوئیدي جنوب بزمان در شمال باختري ایرانشهر واقع شده و از نظر موقعیت زونهاي ساختاري در امتداد نوار ولکانیک- پلوتونیک ارومیه- دختر است. این توده سن کرتاسه پسین داشته 81-72 - میلیون سال - و طیف ترکیبی گرانیت لوکوکرات، گرانودیوریت- دیوریت تا گابرو را نشان میدهد. از نکات مهم فراوانی هورنبلند و به مقدار کمتر بیوتیت در گرانیتوئیدهاي منطقه است. در نمودارهاي عنکبوتی غنیشدگی از LILE همچون Rb، K، Th، U و تهیشدگی از HFSE مانند Ti، Nb وTa دیده میشود. مقدار نسبت - La/Yb - N از2/32-9/79 تغییر میکند که مشخص کننده شیب منفی در الگوي عناصر نادر خاکی نرمالیز شده است. با توجه به نمودارهاي تغییرات و الگوي نرمالیز شده عناصر، فرایند تبلور تفریقی نقش مهمی در تحول ماگمایی و تنوع لیتولوژیکی گرانیتوئیدهاي منطقه داشته است. اگرچه روند تغییرات برخی عناصر همچون Y، Zr و Nb در مقابل SiO2 با شکلگیري گرانیتهاي لوکوکرات از طریق تبلور تفریقی سازگار نیست.

بعلاوه، تغییرات Th/Laدر مقابل SiO2 نقش آلایش پوستهاي را نیز نشان داده و تحول گرانیتوئیدها را بر اساس فرایند AFC نشان میدهد. با توجه به اختصاصات لیتولوژیکی، کانیشناسی و ژئوشیمی عناصر اصلی، فرعی و نادر سنگهاي منطقه در گروه گرانیتوئیدهاي نوع I قوس آتشفشانی - حاشیه فعال قارهاي - قرار میگیرند و شباهت زیادي به گرانیتوئیدهاي تیپ ACG - باربارین، - 1999 دارند. این دادهها نشان میدهد که در زمان کرتاسه پسین، تحت تأثیر فرورانش لیتوسفر اقیانوسی نئوتتیس به زیر حاشیه جنوبی اورازیا - جنوب خرده قاره ایران - ، این منطقه به صورت یک حاشیه فعال عملکرده است و برخلاف دیگر نقاط نوار ارومیه- دختر که ماگماتیسم بارز ترسیر را نشان میدهد، در اینجا ماگماتیسم مرتبط با کرتاسه بوده و جایگاه تکتونوماگمایی آن احتمالاً متمایز از نوار ارومیه- دختر است.

واژههاي کلیدي: گرانیتوئید، تیپ I، قوس آتشفشانی، بزمان، ایران.

مقدمه

کشور ایران به عنوان یکی از بخشهاي نوار آلپ- هیمالیا، ثبت کننده وقایع زمینشناسی مهمی در زمانهاي مختلف است. غالب ماگماتیسم در ایران طی زمان پس از پالئوزوییک و در زمانی که ایران بخشی از اورازیا بوده اتفاق افتاده است - بربریان و بربریان، . - 1981 طی این زمان در نتیجه تحولات مرتبط با فرورانش نئوتتیس، فعالیت ماگمایی چشمگیري در ایران اتفاق افتاده است - مثلاً قربانی، 2006؛ قلمقاش و همکاران،2009؛ محمودي و همکاران، 2011؛ معینوزیري و همکاران، 2014، شهبازي و همکاران، 2010، کنعانیان و همکاران، . - 2014 نوار ماگمایی ارومیه- دختر شاهدي از ماگماتیسم گسترده حاشیه جنوبی ایران مرکزي درزمان ترسیر بوده - مثلاً شهابپور، 2007؛ وردل، 2011؛ چیو و همکاران، - 2013 و مرتبط با فرورانش لیتوسفر اقیانوسی نئوتتیس بهزیر پلیت ایران - بربریان و بربریان،1981؛ بربریان و همکاران، - 1982 است.

توده گرانیتوئیدي بزمان که در جنوب بزمان و شمال باختري ایرانشهر قرار دارد نشاندهنده بخشی از ماگماتیسم در امتداد زون ساختاري ارومیه- دختر و در قسمت شمالی زون فرورانش ساحلی مکران - وایت و کلیتگورد، - 1976 است. این زون از زمان پیش از کرتاسه فعال بوده است - فرهودي و کریج، 1977؛ بربریان و بربریان،1981؛ بربریان و کینگ، . - 1981 بربریان و همکاران - 1982 - این توده را به روش Rb-Sr سنسنجی کرده و سن 64-74 میلیون سال را به دست آوردهاند. چیو و همکاران - - 2013 نیز سنسنجی منطقه بزمان را به روش U-Pb انجام داده و سن 72-81 میلیون سال را گزارش کردهاند. همچنین سنسنجی دیگري توسط کنراد و همکاران - 1981 - بر روي توده گرانیتی بزمان به روش K/Ar انجام شده که سن 76-79 میلیون سال را نشان میدهد. در این تحقیق ویژگیهاي پتروگرافی و ژئوشیمیایی توده نفوذي بزمان مورد مطالعه قرار گرفته است که با توجه به آن تنوع ژئوشیمیایی، ژنز و خاستگاه تکتونیکی آن مورد بحث قرار گرفته است.

روشها و مواد

نمونههاي موردنظر پس از خردایش در دانشگاه خوارزمی به مرکز فرآوري مواد معدنی فرستاده شد و با دستگاه تنگستن کارباید پودر شد. پودرهاي تهیه شده در آزمایشگاه دانشگاه ETH زوریخ به منظور تعیین عناصر اصلی، فرعی و کمیاب به روش XRF و LA-ICP- MS، آنالیز شد.

بحث و بررسی

اختصاصات صحرایی و پتروگرافی

توده نفوذي جنوب بزمان، داراي ساخت حلقوي است و ویژگیهاي یک پلوتون زونه را نشان میدهد - بربریان و بربریان،1981؛ بربریان و همکاران، - 1982 بطوري که قسمت اصلی توده از سنگهاي گرانیتی و در حاشیه از سنگهاي بازیک و حدواسط تشکیل یافته است - بربریان و بربریان،. - 1981 در این مجموعه گروههاي متنوع سنگشناختی از گرانیت لوکوکرات تا گابرو وجود دارند - شکل. - 1 قدیمیترین واحد سنگی منطقه بزمان را سنگهاي هم ارز سازند سردر، به سن کربونیفر، تشکیل میدهد که از رسوبات شیلی و ماسهسنگ و سنگآهک تشکیل شده است - سهندي و پاداشی، . - 2005 سنگهاي هم ارز سازند جمال - به سن پرمین - که از سنگهاي آهکی خاکستري متوسط تا ضخیملایه تشکیل شده است، بر روي واحدهاي سنگی هم ارز سازند سردر - کربونیفر - قرار گرفته است. نفوذ گرانیت به درون سنگآهکها و دولومیتهاي منطقه، باعث دگرگونی مجاورتی سازند سردر در رخساره هورنبلند- هورنفلس و تبدیل آنها به شیستهاي آندالوزیت- کردیریتدار گردیده است.

توده نفوذي بزمان بر اساس کانیشناسی مودال در سه دسته گرانیت لوکوکرات، گرانودیوریت- دیوریت هورنبلند و بیوتیتدار و گابرو قرار میگیرد. این سنگها اغلب دانه- متوسط بوده - اندازه بلورها بین 1 تا 5میلیمتر - و داراي تنوع بافتی زیادي من جمله بافتهاي سابهدرال گرانولار، پوئیکلیتیک، پرتیت– آنتیپرتیت، گرافیک و به ندرت میرمکیت است. از نظر کانیشناسی، گابروها داراي پلاژیوکلاز - %22-51 - وکلینوپیروکسن - %34-71 -  هستند - شکل-2  الف و ب - .  همچنین کانیهاي تشکیلدهنده گرانودیوریت-دیوریت هورنبلند و بیوتیتدار شامل پلاژیوکلاز 32 - % - ، کوارتز - %11-29 - ، آلکالیفلدسپار - - %25-36، هورنبلند - حدود - %4-16 و بیوتیت - حدود - %3-10 میباشد - شکل-2 پ و ت - . گرانیت لوکوکرات نیز داراي کوارتز - %22 - ، آلکالیفلدسپار - %73 - و پلاژیوکلاز - %5 - است - شکل-2 ث و ج - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید