بخشی از مقاله

چکیده

باتوجه به مشکلات دنیای جدید ومدرن،سامانه های پایدار و افزایش جمعیت و عدم هماهنگی آن با محیط زیست و نیز متفاوت بودن فرهنگ وآداب انسان ها در طی ادوار مختلف،بخصوص قرن معاصر،عدم تجربه به روابط صحیح بین نیازهای انسان ومحیط زیست ،موجب تغییرات وسیع وبرهم خوردن شرایط طبیعی و اکوسیستم ها در بسیاری از نقاط جهان شده است .اما آثاربرمحیط زیست نوعی تفکر جدیدی به مسایل زیست محیطی در مردم به وجود آورد و مهمترازهمه برای اولین بار درتاریخ احساس شدکه منابع طبیعی زمین محدود است ومتعلق به همه است .واژه توسعه پایداراز واضح ترین مفاهمی می باشد که به خوبی ،آنچه که در ذهن واندیشه افراد است بیان می کند به همین دلیل این واژه به سرعت فراگیر شده و کاربردی عمومی پیدا کرده است.دستیابی به چنین توسعه ای مستلزم تحول مثبت عظیم بنیادی در اقتصاد جهان ،بهره وری معقول ومناسب از منابع طبیعی ،نیز تغییر جهت به طبیعت و تجدید نظر جدید در اگوهای مصرفی و تولیدی منابع طبیعی است. در این میان نیز نقش معمار هم راستا با سایر دانشمندان در پی یافتن راهکار های پیشرفته و نوین برای تامین آسایش زندگی مطلوب انسان بوده اند،بدیهی است که زندگی ،کار،تفریح و استراحت و....همه و همه فعالیت هایی می باشد که در فضا های طراحی شده توسط معماران صورت پذیرفته و از آنجا که نقاط ضعف و قوت یک ساختمان بر محیط زیست منطقه تاثیر مستقیم دارد وظیفه ای حساس بر عهده معماران می باشد.

واژههای کلیدی: محیط زیست،توسعه پایدار،معماری پایدار،اکوسیستم

مقدمه

تاثیر مخرب انسانها برطبیعت سابقه طولانی ندارد و اوج آن در قرن معاصر دیده میشود و دو عامل مهم رادر برمیگیرد ،یکی افزایش جمعیت انسان و دیگر تسلط جمعیت انسان بر طبیعت .انسانها در آغاز پیدایش بر روی زمین همانند جان داران دیگر رابطه ای عادی و متعادل با طبیعت پیرامون خود داشته است و جزی معمولی باطبیعت شمرده میشده است . ازشروع انقلاب صنعتی و بهروری بی رویه از ذخایر طبیعی که شدت بسیار یافت تا جایی که منابع طبیعی جوابگوی مصرف صنایع را نمی داد و روز به روز به کاهش می گذارد و این امور موجب تهی شدن تدریجی منابع طبیعی زمین و بهم خوردن تعادل طبیعت و سر اجام موجب بروز روابط ناهماهنگ میان انسان و طبیعت شد . این نظریه که برای نجات محیط زیست وانسان هنوز دیر نیست یک ایده و همفکری جهانی است که میتواند منشا حرکت وتلاش باشد و آنچه باید مد نظر باشد آشتی بین توسعه و محیط زیست است . باید زمینه ای فراهم ساخت تا انسان بتواند در یک محیط پاک و سالم زندگی کند چراکه بدون امنیت زیست محیطی جهان ،نمی توان امنیت ملی و حتی اجتماعی را تضمین نمود.

محیط زیست

محیط زیست را گاها به معنای جهان با تمام رویدادهاوحوادث آن تعریف کرده اند،گاه نیز آن را سلسله ای از علتها ومعلولها برشمرده اند.معنای دیگری نیز چون ،عالم وجود،کاینات،هستی ،گوهر،ماهیت ونظایر آن برای طبیعت در نظر گرفته اند. موثر ترین و مهمترین عامل در تغییرات محیط زیست و بروز مسایل و مشکلا ت در محیط زیست ،خود انسان است که با فعالیت هایی که برای ادامه وبهبود وضع زندگی خود،در زمینه های مختلف انجام می دهد ،هم موجب تغییرات مفید و هم موجب تغییرات زیان بخش در محیط زیست وحتی برهم خوردن نظام اکولوژیک و نابدی اکو سیستم شده است. فکر پایان ناپذیری منابع طبیعی تاچند دهه قبل از پایان قرن بیستم وجود داشت. اما سالهای پایانی این قرن مشخص شد منابع زمین محدود است و متعلق به نسل فعلی و نسلهای آینده است وکسی حق ندارد بیشتر از سهم خود از منابع زمینی استفاده کند. در حال حاضر منابع کره زمین به دو دسته تجدید پذیر و تجدید ناپذیر تقسیم میشود . بدیهی است که یک منبع تجدیدپذیر در صورتی که به شدت تخریب شود به یک منبع تجدید ناپذیر تبدیل خواهد شد . بررسی حدود چهل شاخص زیست محیطی در دهه پایانی قرن بیستم توسط سازمان یونیسکو به طورکلی نشان میدهد که اقتصاد جهانی به دلیل کم شدن منابع پوسته زمینی دیگر به آن سهولتی که قبلا رشد می کرد ،توسعه نمیابد . انسان امروزه با کوهی از مشکلات زیستی مواجه است.مانند:نابود شدن لایه ازون ،اثرگلخانه ای،کاهش منابع طبیعی ،افزایش ناراحتی های روانی ،آلودگی هوا و............

معماری و محیط زیست

روندنابودی اکوسیستم در قرن معاصر شدت بیشتری یافته است و جنبه های بسیار خطرناکی از آن را میتوان در جای جای شهرها،روستاها مشاهده کرد.معماری در این روند تاثیر قابل توجهی داشته است.معمار میواند ابداع کننده نوعی سازگاری وهماهنگی با محیط پیرامون باشد. در واقع معماری سعی کرده است تا تولید خودش رادر داخل اکوسیستم تعریف نماید ودرواقع ساختمان خود جزیی از اکوسیستم بوده ودرجهت تقویت وبهسازی آن حرکت نماید.بارسیدن به قرن بیست ویکم تعابیر جدیدی وارد مقوله معماری و محیط زیست شده است از جمله ی آن زیست شناسی ساختمان است که حر کتی بود در دهه هفتاد در آلمان ،سردمدار آن پرفسور آنتون اشنایدر ومنظور از آن عبارت را طراحی هایی بیان میکند که همپای بهداشت محیط حضور دارند و همچنین آنرا مشوقی برای یک حرکت فزیکی و معنوی خوب اذعان نموده که توسط آن از حداقل آسیب رسانی مواد ومصالح مصرفی به محیط حاصل می گردد،معماری زیست شناختی یک فلسفه میان رشته ای است که برخورد همه جانبه با معماری دارد . در آلمان این جنبش به صورت نظام ساختمانی در آمد که بر کنش متقابل انسان و محیط تا کید داشت .پس معماری زیست شناختی به فزیولوژی انسانی،روانشناسی و بهداشت از یک سووریاضیات ،شیمی ،فزیک و زیست شناسی الکترونیک از سوی دیگر بکار گرفته میشوند تا نگرشی اقتصادی و آینده نگرانه را پدید آورند نگرشی که تنظیم تولید ومصرف رابه یاری تکنولوژی میسر می داند به این ترتیب معماری زیست شناختی با ابداعات تکنولوژی همرا ه است .

توسعه پایدار

واژه پایدار امروزه به طور فراگیری به منظور توصیف جهانی که در آن نظامهای انسانی وطبیعی تواما بتوانندتا آینده ای دور ادامه حیات دهند،بکارگرفته میشود. توسعه پایدار به معنی ارایه راه حلهایی در مقابل الگوهای فانی کالبد ی ،اجتماعی و اقتصادی توسعه می باشد که بتواند از بروز مسایلی همچون نابودی منابع طبیعی ،تخریب سامانه های زیستی آلودگی جهانی ،تغییر اقلیم ،افزایش بی رویه جمعیت ، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسان ها جلو گیری کند.تعریف دیگری که توسط اتحادیه جهانی حفاظت محیط زیست در سال 1991ارایه شده است ،بهبود کیفیت زندگی انسان در چهار چوب ظرفیت برد اکوسیستمهای حامی را مورد تایید قرار داده است .توسعه پایدار توسعه ای است که محیط زیست را به خطر نمی اندازنند وپیشبرد آن مستلزم تخریب منابع پایه ای ثروت کشور ما وکل جهان نمی باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید