بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله به بررسی حاکمیت شرکتی و تغییرات لازم با توجه به روند جامعه خصوصا از نظر مفهوم پایداری میپردازد. پایداری شرکت به عنوان توانایی شرکت برای تاثیرگذاری مثبت بر محیط زیست، توسعه اجتماعی و اقتصادی از طریق شیوه های حکومت خود و حضور در بازار قابل درک میباشد . نگرش شرکت به پایداری و سطح پایداری در حاکمیت شرکتی در میان شرکتها بررسی شده است. اینچنین دریافت شده است که شرکت ها از اهمیت مفهوم پایداری برای رسیدن به عملکرد شرکت در بلند مدت آگاهی دارند. با توجه به نتایج تحقیقات، پایداری به عنوان فرایندهای کسب وکار فردی یکپارچه به خصوص توسط شرکت های کوچک و متوسط نمی باشد. تمرکز بر نتایج مالی شرکت متداول است. بسیاری از شرکت ها با پایداری درونی شرکت کار نمیکنند. گزارش کردن فعالیتهای شرکتهای پایداری خیلی آسان است. شرط لازم برای اداره کامل حاکمیت شرکتی با توجه به پایداری، بازتاب پایداری از طریق کل فرایند مدیریت کسبوکار است. پایداری باید بخش جداییناپذیر از مدیریت استراتژیک و برنامهریزی شرکتها باشد.
کلیدواژهها: توسعه پایدار، حاکمیت شرکتی، عملکرد شرکت و گزاش غیرمالی
مقدمه
حاکمیت شرکتی و روندهای اخیر
نقش حاکمیت شرکتی ضروری است؛ هر کسبوکاری نیاز به مجموعه حاکمیتی دارد که تضمین کند شرکت در مسیر درست است و به خوبی اداره می شود. اهمیت حاکمیت شرکتی به طور چشمگیری در اوایل قرن بیستویک پس از یک سری کلاهبرداری شرکتها، سوءرفتار مدیریتی و موارد سهل انگاری شده که باعث از دست دادن ثروت عظیم سهامداران شد، افزایش یافته است. حاکمیت شرکتی به عنوان روشها و فرایندهایی که مطابق با آن ها شرکت اداره می شود، تعریف می شود. حاکمیت شرکتی شامل فعالیت های هیئت مدیره و ارتباط آن با سهامداران، مدیران و حتی با بخش های خارجی از جمله حسابرسان، تنظیم کننده ها و سایر سهامداران شرکت است. ساختار حاکمیت شرکتی، توزیع حقوق و مسئولیت در میان شرکتکنندگان مختلف در سازمان همانند هیئت مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان را مشخص میکند و قوانین را برای تصمیم گیری وضع میکند. به طورکلی، هیئت مدیره قدرت تصمیمگیری در مورد مسیر حرکت شرکت را در اختیار دارد. بنابراین، به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر عملکرد کسب وکار است. رویه ها و سیستم های شرکت باید رفتار مسئولیت پذیری و اخلاق را تضمین کند. حاکمیت شرکتی بسیاری از زمینهها را شامل گزارش به صاحبان سهام، مدیران و سایر ذینفعان را پوشش میدهد.
تعریف های گوناگونی از حاکمیت شرکتی در سالهای اخیر به وجود آمده است. تعاریف معمولا الگوهای رفتاریای که رفتار واقعی شرکت از لحاظ عملکرد، بازده، رشد، ساختار مالی و رفتار سایر ذینفعان را حل میکند . از طرف دیگر، ما با دسته دیگری از تعاریف که با چارچوب هنجاری قوانین موجود در شرکت روبرو هستیم. این قوانین از منابعی هم چون نظام حقوقی، نظام قضایی، بازارهای مالی و بازارهای عاملی - نیروی کار - نشئت میگیرد. تعاریف گوناگونی را میتوانیم از لحاظ توسعه در جامعه، پاسخ به تئوری شرکت و عمل به این توسعه داشته باشیم.شرکت ها برای موفق بودن باید به تغییرات جامعه، تغییرات رفتار و افکار مردم، تغییرات محیط کسبوکار و مفاهیم و گرایش های جدید توسعه عکس العمل مناسب را نشان دهند. فرایند بین المللی کردن و تغییرات تکنولوژی باعث ایجاد ارزش بیش تر برای ذینفعان می شود. در یک محیط کسب وکار جهانی، ما شاهد نظرات مختلفی هستیم که خواستار تغییر روش های حاکمیت شرکتی برای کنترل و مدیریت شرکت برای دستیابی به عملکرد موثر و مسئولیت پذیری و پاسخ گویی مناسب اجتماعی هستند. پایداری، به یک گرایش جهانی و یک چالش برای شرکت تبدیل شده است. سوال این است که کسبوکار چگونه به این چالش پاسخ خواهد داد و چگونه میتواند با این مفهوم در شرکت سود بهدست آورد.
توسعه پایدار و ادغام آن در حاکمیت شرکتی
توسعه پایدار برای اولین بار توسط کمیسیون جهانی محیط زیست توسعه یافت. توسعهای که بتواند نیازهای کنونی و نیازهای نسل آینده را تامین کند. آن اشاره به ساختن جامعه ای دارد که بتواند تعادل بین اقتصاد و اهداف اجتماعی و اقتصادی توسعه یافته ایجاد کند. به منظور دستیابی به این هدف سه بعد از توسعهپایدار در نظر گرفته شده است، ابعاد اقتصادی، محیطی و اجتماعی. ادغام هر سه بعد از توسعه پایدار باید منجر به دستیابی به اهداف پایداری بلندمدت شرکت شود. با این حال، برخی نویسندگان بر ابعاد اقتصادی پایداری تاکید می کنند. زیرا که بعد اقتصادی، قدرت مالی را تامین میکند و از شرایطی که منجر به مرگ زودرس کسبوکار از لحاظ مالی میشود، جلوگیری میکند.
توسعه پایدار را می توان هم چنین به عنوان یک استراتژی از فرایند توسعه پایدار تعریف کرد. پایداری شرکت به عنوان توانایی شرکت از شیوه های حاکمیتی و حضور در بازار تعریف شده است، که به طور مثبت بر اکوسیستم - بهبود منابع طبیعی، کاهش آلودگی هوا و غیره - ، جامعه - حمایت از جمعیت های محلی، ایجاد اشتغال و غیره - و توسعه اقتصادی - توزیع ثروت از طریق سود سهام، پرداخت حقوق عادلانه، احترام به تعهدات پرداخت عرضهکننده کالا و غیره - .شرکت ها باید بدانند که پایداری شرکت در یک زمینه خاص چگونه ساخته میشود. همچنین باید بدانند که مفهوم توسعهپایداری، چگونه در سطح کسب و کار اعمال می شود. شرکت ها باید بدانند که وقتی می خواهند به پایداری دست یابند چه کاری باید انجام بدهند.
استفاده بهینه از منابع سازمان، مدیریت انتظارات همه ذینفعان و تعیین اهداف سودآوری بلندمدت سازگار با اصول توسعهپایدار جامعه میتواند به عنوان بخشی از فعالیتهای حاکمیت شرکتی محسوب شود.در مواقع ادغام مفهوم پایداری، شرکت باید مدل ها و استراتژیهای مدیریت را توسعه دهد، که منجر به ایجاد ارزش های اجتماعی، محیطی و اقتصادی می شود . راه اندازی حاکمیت شرکتی ضروری است که یک پاسخ مثبت به خطرها و فرصت های اجتماعی، محیطی و اقتصادی است، که به طور بالقوه بر عملکرد سازمان تاثیرمی گذارد. سطوح فردی پایداری باید تعریف شود. شرکت ها باید بدانندکه چه فعالیتهایی مخصوص سطوح فردی هستند. در مورد چگونگی درک درست مفهوم پایداری و چگونگی اجرای مدیریت شرکت برحسب استراتژی شرکت، به طور گستردهای اقدام میشود. آن نیازمند موارد زیر است:
· ادغام پایداری به مدیریت فرایند کسب وکار - پایداری باید به عنوان بخش جدایی ناپذیر مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی کسب وکار محسوب شود -
· ادغام پایداری به اندازهگیری و مدیریت عملکرد - تعیین کمیت اثرات فعالیتهای پایدار در عملکرد مالی و تاثیر آن بر رشد ارزش سهام -
· شناسایی معیارهای عملکرد کسب وکار مناسب - شناسایی شاخص های اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی که موفقیت یک سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. -
روش پژوهش
رویکرد مسئولیت پذیری، پایداری و سطح ادغام پایداری به حاکمیت شرکتی شرکت در چندین موسسه تحت عنوان "رویکرد کسب وکار در توسعه پایداری و تاثیر آن بر مدیریت مالی و حسابداری" بررسی شد. برای این پژوهش از روش پرسش نامه در میان شرکتهای کوچک، متوسط و بزرگ در شاخههای مختلف کسبوکار استفاده شده است.پرسش نامه شامل سه گروه، سوالات دموگرافیک، سوالات مقدماتی و سوالات اصلی است. سوالات دموگرافیک به منظور جمعآوری اطلاعات در مورد پاسخ دهندگان از لحاظ شکل قانونی کسبوکار، شاخهها و منطقههایی که شرکت در آنها کار میکند و اندازه شرکت از حیث تعداد کارکنان و گردش مالی شرکت، تهیه شده است. سوالات مقدماتی به منظور ارزیابی نگرش به پایداری و اهمیت دسترسی به اهداف شرکت طراحی شده است. سوال اصلی بر ادغام پایداری به اندازهگیری عملکرد شرکت و مدیریت متمرکز شده است.
نتایج و استدلال
با نگاهی به اهداف شرکت درمییابیم یکی از اهداف مهم شرکتها ثبات مالی و سود حداکثر است. که این نشان دهنده این است که تمرکز بر نتایج مالی رواج بیشتری دارد. یک یافته مهم این است که کسبوکار در جایگاه سوم قرار دارد و این نشان میدهد که کسبوکارها اهمیت مفهوم پایداری و عملکرد آتی را درک می کنند. آن ها بر توسعه کسب وکار و روندهای جهانی نظارت دارند و نسبت به آنها بیتفاوت نیستند. اما رویکرد حاکمیت شرکتی در معرفی پایداری به کسبوکار چیست؟
