بخشی از مقاله
چکیده
هماتوم سابدورال، خونریزی شایع در فضای بین سختشامه و عنکبوتیه است که در حدود 30 درصد از آسیبهای شدید سر را شامل شده و بر اساس زمان شروع علائم بعد از آسیب، به 3 گروه: حاد، تحت حاد و مزمن تقسیم میشود. علائم هماتوم سابدورال حاد در 72- 48 ساعت اول بعد از آسیب ظاهرشده و میزان مرگومیر آن در حدود 74 درصد است. این آسیب،معمولاً ناشی از پارگی وریدهای پل مغزی است. این وریدها، از فضای سابدورال میگذرند تا خون سیاهرگی را به سینوس ساژیتال فوقانی تخلیه کنند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی آسیب هماتوم سابدورال حاد با روش برهمکنش سیال-جامد است.
مدل هندسی سر با تصاویر MRI به وجود آمد که شامل: استخوان جمجمه، استخوانهای صورت، CSF و مغز است. مدل سر با آزمایش Nahum اعتبار دهی شد و سپس تحت بار گزاری ضربهای قرار گرفت. ابتدا نیروی ضربهای معادل HIC=740 به مدل اعمال شد و مشاهده شد که این نیرو قدرت کافی را جهت آسیب رساندن به فضای سابدورال و درنهایت بروز هماتوم ندارد. بار گزاری افزایش پیدا کرد تا به نیرویی معادل HIC=1044 رسید که در این بار گزاری، آسیب شدید به سر وارد میشود و میتواند هماتوم سابدورال حاد را ایجاد کند.
.1 مقدمه
هماتوم سابدورال1، خونریزی شایع در فضای بین سختشامه و عنکبوتیه است که در حدود 30 درصد از آسیبهای شدید سر را شامل میشود. هماتوم سابدورال بر اساس زمان شروع علائم بعد از آسیب، به 3 گروه: حاد، تحت حاد و مزمن تقسیم میشود. علائم هماتوم سابدورال حاد در 72-48 ساعت اول بعد از آسیب ظاهر میشود و میزان مرگومیر آن در حدود 74 درصد است .[1] این نوع آسیب در بیماران جوانعمدتاً براثر تصادف با وسایل نقلیه پرسرعت و همچنین ضرب و شتم اتفاق میافتد اما در افراد مسن اغلب ناشی از سقوط است. هماتوم سابدورال حادمعمولاً ناشی از پارگی وریدهای پل مغزی2 است؛ این وریدها، از فضای سابدورال میگذرند تا خون سیاهرگی را به سینوس ساژیتال فوقانی تخلیه کنند.[2]
هماتوم ساب دورال مزمن نیز یکی از خونریزی شایع در فضا داخل جمجمهای است که تروما شایعترین علت ایجادکننده آن محسوب میشود. علائم هماتوم سابدورال مزمن در حدود 3 هفته بعد از تروما ظاهر میشود. افزایش سن و آتروفی مغزی همراه آن 11-6 - درصد - ، از عوامل مستعد کننده اصلی برای هماتوم سابدورال مزمن است. میزان بروز آن 1 در هر 100 هزار نفر جمعیت در سال است و در سنین 70 تا 79 سال به 7 مورد به ازای هر 100 هزار نفر میرسد.
برخلاف هماتوم سابدورال حاد کهاکثراً در افراد جوان بروز پیدا میکند ولی هماتوم سابدورال مزمن در افراد پیر بیشتر است. Svein Kleiven در سال 2003 بر روی تأثیر جهت ضربه اعمالی به سر انسان و پیشبینی هماتوم سابدورال با استفاده از مدل اجزای محدودی سر تحقیقاتی انجام داد. او یافت که جهت ضربه، تأثیر فراوانی روی پاسخ داخل جمجمه3 دارد و بیشترین حرکت نسبی بین مغز و جمجمه و بیشترین کرنش در وریدهای پل مغزی را ایمپالس های چرخشی قدامی-خلفی و خلفی-قدامی ایجاد میکنند.[3]
ذوقی مقدم و همکارانش در سال 2008 از روش کلی-محلی 4 برای بررسی آسیب سر استفاده کردند تا پارگی عروق خونی مغزی را که منجر به هماتوم سابدورال حاد و خونریزی ساب آراکنوئید میشود بررسی کنند. آنها 2 مدل کلی و یک مدل محلی از سر را ساختند. مدل اول، مدل جامد کلی5 بود که جهت محاسبه حرکت نسبی بین مغز و جمجمه مورداستفاده قرار گرفت. دومین مدل، مدل سیال کلی6 بود که توزیع فشار سیال CSF ناشی از ضربه از این مدل محاسبه شد؛ و مدل آخر، مدل جامد محلی7 بود که بهمنظور مطالعه محلی مکانیسم آسیب مورداستفاده قرار گرفت. این مدلها تحت 2 برگزاری HIC = 740 - و - HIC = 1044 قرار گرفتند و مشخص شد که HIC = 1044 قدرت کافی برای ایجاد آسیب شدیدی که منجر به پارگی عروق و ایجاد هماتوم سابدورال حاد شود را دارا است.[4]
Monea و همکارانش در سال 2014 بر روی رفتار بیومکانیکی کمپلکس سینوس ساژیتال -ورید پل مغزی مطالعاتی را انجام دادند و با تست کشش تکمحوره، خواص بیومکانیکی این رگها را محاسبه کردند.[5] علیرغم اهمیت وریدهای پل مغزی روی مکانیسم آسیب هماتوم سابدورال، هنوز دانش ما نسبت به خواص مکانیکی این وریدها محدود است. دانش ما در مورد این خواص میتواند به بررسی دقیقتر این آسیب کمک شایانی کند7]،.[6 هدف از تحقیق حاضر، بررسی آسیب هماتوم سابدورال حاد با روش برهمکنش سیال-جامد است.
مدل برهمکنش سیال -جامد از استخوان جمجمه، استخوانهای صورت،CSF و مغز تشکیلشده است. از دادههای آزمایشگاهی Nahum برای اعتبار دهی به مدل سر استفاده شد.[8] در آزمایشهای Nahum دودسته آزمایش بر روی اجساد صورت گرفته است دسته اول شامل 8 آزمایش جداگانه با ویژگیهای مختلف به سر اجساد و دسته دوم شامل 7 آزمایش با ضربات پیدرپی به سر اجساد است. ابتدا آنتروپومتری روی مدلها انجام شد تا مشخص شود که مدل شبیه-سازی، بیشترین تطابق را با کدامیک از مدلهای آزمایشگاهی Nahum دارند. همانطور که در جدول 2 مشاهده میکنید مشخص گردید که آزمایش 37 برای اعتبار دهی به مدل سر مناسب است زیرا بیشترین تطابق آناتومیکی بین آنها وجود دارد.