بخشی از مقاله

چکیده

عقل در فقه اسلامی هم میتواند کشفکنندهي قانون باشد و هم قانونی را متناسب با شرایط و مقتضیات، تحریر و تقیید نماید و یا آن را تعمیم نماید. واقعیت این است که، عمدهترین حرکتهاي فردي و اجتماعی جامعه اسلامی در فقه اسلام ترسیم شده و منابع چهارگانه: کتاب، سنّت، اجماع و عقل؛ ابزارهائی براي شناخت این محورها و خطوطند. اگر دلیلی براي حل مشکلات در منابع چهارگانه بهدست نیامد، هم عقل و هم شرع، یک سلسله وظایف عملیه را براي ما معین فرمودهاند که در حال شک به آنها رجوع میکنیم، نام این وظایف عملیه، اصول عملیه یا قواعد اصولیه یا ادله فقاهتیه است و چهار اصل عملی از میان این اصول وجود دارد، که در سرتاسر فقه از کتاب طهارت تا کتاب دیات کاربرد دارد. ما در این مقاله، به دنبال تعیین وظیفه عملی مکلف بر اساس زمینه عقلی بودهایم و اینکه عقل با قطع نظر از دخالت شرع، در موارد شک در تکلیف، اجراي کدام اصل را لازم میداند؟

واژههاي کلیدي: وظیفه عملی، اصول عملیه عقلیه، برائت، احتیاط.

مقدمه:

کلیات باب اصول عملیه از جمله بحثهاي مهم و ریشهدار در علم اصول، مشخص ساختن اصول عملی در مقام شک در تکلیف است؛ بدین معنا که در موارد احتمال تکلیف غیرمقارن با علم اجمالی، یا به تعبیر دیگر در شبهات بدوي، قبل از ملاحظهي ترخیص یا احتیاط شرعی، مقتضاي حکم عقل چیست: احتیاط است یا برائت؟

آیا عقل حکم میکند در موارد احتمال تکلیف باید از جهت رعایت احتمال، احتیاط کرد یا اینکه چون بیانی بر واقع قائم نشده است، انسان آزاد و رها است و عقابی - استحقاق عقابی - بر ارتکاب یا اجتناب محتمل الحرمه یا محتمل الوجوب مترتب نمیشود؟

این بحث در علم اصول در دو زمینه مطرح شده است:

-1 زمینه عقلی: که در آن از این جهت بحث میشود که، عقل با قطع نظر از دخالت شرع، در مورد شک در تکلیف براي مشخص ساختن وظیفه عملی مکلف، کدام اصل عملی را توصیه میکند؟

-2 زمینه شرعی: که در آن از این جهت بحث میشود که، شرع براي تعیین وظیفه عملی در مقام شک در تکلیف، کدام اصل عملی را لازم الاجراء میدارند؟

از آنجا که اجراي اصل عملی بر اساس زمینهي نخست - در زمینهي عقلی - عقلاً مشروط به این است که، اصل عملی مخالف بر اساس زمینه دوم - شرعی - وجود نداشته باشد، هرگاه اصل عملی شرعی مخالف بهدست آید، میبایست از اصل عملی عقلی دست شست.آنچه ما در این نوشتار به دنبال آن هستیم، تعیین وظیفه عملی مکلف بر اساس زمینه نخست؛ یعنی زمینه عقلی است. به این معنا که میخواهیم بدانیم عقل با قطع نظر از دخالت شریعت، در مواردي که شک در اصل تکلیف داریم» 1چه ایجابی و چه تحریمی«، اجراي کدام اصل را لازم میداند؟ آیا مجراي اصل برائت است یا اصل احتیاط؟

براي محفوظ ماندن بحث از اشتباه و اضطراب، پیش از هر چیز به بررسی و توضیح دو زمینه عقلی و شرعی در انواع مختلف اصول عملیه همت گماشته و سپس با تبیین مفاد اصول عملیه عقلیه، به دقت محدودهي محل نزاع و اختلاف اصولیین و اخباریین را مشخص کرده و به بررسی ادلهي عقلی آنها میپردازیم.این اصول برخی فقط عقلی و برخی فقط شرعی و بعضی هم شرعی و هم عقلی هستند و در مجموع عبارتند از: -1 اصل برائت: این اصل هم عقلی و هم شرعی است. منتهی موضوع اصل برائت عقلی، عدم البیان است که عقل میگوید: »عقاب بدون بیان قبیح است« و موضوع اهل برائت شرعی، عدم العلم است که شرع فرموده: »رفع ما لایعلمون و...«

-2 اصل احتیاط: این اصل نیز هم عقلی است هم شرعی، موضوع اصل احتیاط عقلی »احتمال عقاب« است کهعقل میگوید: »دفع عقاب محتمل واجب است« و موضوع احتیاط شرعی، »شک در مکلّف به« با علم به تکلیف است.که شرع فرموده: »الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات و...« روایات بسیاري دلالت بر احتیاط میکنند.اکثر اخباریین به دلیل روایات مذکور، قائل به احتیاط شرعی هستند. بعضی از علماي اصول قائل به احتیاط عقلی و شرعی هستند و برخی هم تنها احتیاط عقلی را قبول دارند و میگویند: روایات مورد استناد، یا ارشاد به حکم عقل دارند، و یا دلالت بر استحباب میکنند، و یا در موارد مسائل اعتقادي وارد شدهاند.

-3 اصل تخییر: این اصل فقط عقلی است، و موضوع آن »دوران الامر بین المحذورین« است که مکلف قادر بر احتیاط نیست، مثل دوران بین وجوب و حرمت دفن کافر.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید