بخشی از مقاله
چکیده
حوزههای علمیه امروزه سازمانهای نظاموارند که برای آموزش و ترویج علوم برخاسته از قرآن کریم و احادیث و روایات پیامبر اکرم9 و امامان معصوم: شکل گرفتهاند. ظهور انقلاب اسلامی با محوریت حوزههای علمیه و تشکیل نظامی بر اساس مبانی دینی، از یک سو زمینه گشودهشدن افقهایی نو فراروی فقه شیعه و از سوی دیگر زمینهساز نگرش نظاممند به دین و تولید و گسترش دانشهای نوی دینی همچون فقه رسانه را در عصر انقلاب اسلامی مطرح کرد که تا امروز در حیات و بالندگی تفکر اسلامی مؤثر بوده است. فقه رسانه دانشی است که از طریق استنباط از منابع معتبر دینی به پرسشهایی از مسائل رسانهها پاسخی فقهی میدهد و در چارچوب ارزشها و نظام دینی، به احکام مربوط به عمل انسان در نظام رسانهای میپردازد. نوشتار حاضر میکوشد با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی نقش و کارکرد روحانیت و حوزههای علمیه را در اهتمام به فقه رسانه و بایدها و نبایدهای آن در عصر هژمونی رسانههای فضای مجازی تحلیل و بازشناسی نماید.
کلیدواژگان: حوزههای علمیه، دین، فقه رسانه، فضای مجازی.
مقدمه
حوزههای علمیه کانون و قلب اندیشه و تفکر شیعی به شمار میآیند که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با هجوم و فشاری که از ناحیه دنیای مدرن به کشورهای اسلامی و جامعه ایرانی وارد شده بود، در محدوده خاصی عمل میکردند و با مدیریت و رهبری مرجعیت شیعه در یک سطح خاصی توانسته بودند از سنگر دیانت حفاظت کنند؛ اما در عرض این چهار دهه از حیات انقلاب اسلامی، بسیاری از مسائل عالم دگرگون شده و این تحولات، توقعات فراوانی را در داخل و خارج از مرزهای نظام اسلامی و در سطح جهانی ایجاد کرده است؛ چنانکه قطببندی دوگانه بلوک شرق و غرب در قرن بیستم با تحمیل میلیونها کشته بر جهان متعلق به فرهنگ و تمدن غرب بود؛ اما امروز دیگر ما شاهد دو قطب تمدنی هستیم که یکی دنیای غرب و مدرن و دومی دنیای اسلام است.
امروزه حرکتها بسیار وسیع است؛ تحولات عالم بهگونهای باورنکردنی با سرعت و شتاب پیش میرود که در سطوح مختلف، ظرفیتهای جدیدی را به وجود آورده است. این فرصتها و ظرفیتها در عین نویدبخشبودن، خطرساز است؛ بنابراین حوزههای علمیه که در سرنوشت دنیای اسلام و مکتب تشیع نقش تعیینکننده داشته و دارند، با این وضعیت، اکنون خود بهشدت نیازمند یک فهم مدبرانه و آگاهانه از شرایط محیطی و قلمروهای نوی نرمافزاری همچون فضای مجازیاند. شناخت دقیق فرصتها و تهدیدهای رسانهای فراروی نظام اسلامی در ابعاد ملّی و فراملّی، الزامات و راهبردهای متناسب با شاخصههای سازمانی را جهت افزایش اثربخشی این نهاد جهت حضور تأثیرگذار در سطوح داخلی و جهانی به واسطه اهتمام به حوزههای جدید فقه از جمله فقه رسانه ضروری مینماید.
.1 حوزههای علمیه از آغاز تا کنون
مکتب اسلام مبتنی بر سه اصل مبدأ، معاد و رهبری الهی برای همه ابعاد مادی و معنوی بشر به مقتضای جامعیت و در هر عصری به مقتضای خاتمیت و جاودانگی آن، برنامه و دستورالعمل دارد. در این میان رهبری الهی به عنوان موهبتی الهی و پیوند دهنده دو اصل دیگر، هیچگاه از انسان دریغ نشده است. روحانیت به عنوان جریان تداومبخش رهبری الهی و نظام اسلامی به عنوان یکی از لوازم حیات اجتماعی، دو نهاد اسلامی دیرپا و متلائم هستند. از آغاز پیدایش دین مبین اسلام تا به امروز، مساجد و حوزهها کارکردهای بسیاری داشتند.به لحاظ ادبی و معنایی حوزه در لغت عرب به معنای ناحیه، مجتمع و مکان ثقل آمده است و حوزه الاسلام به معنای حدود و ثغور و نواحی اسلامی است - دانشیار، 1391، ص. - 84-83
کلمه حوزه یا حوزههای علمیه اصطلاحی است رایج در جهان بهویژه نزد شیعیان به معنای مرکز تحصیل علوم دینی و به اصطلاح دانشگاهی است برای آموزش و فراگیری علوم دینی و قدیمه که با دراختیارداشتن گنجینه بهیادگارمانده از خاندان نبوت و عترت، فرهنگ بینظیری را در تمام زمینههای علمی، اجتماعی و بعضاً سیاسی از خود به یادگار گذاشته است - دایرهالمعارف تشیع، ج6، ص. - 549به لحاظ تاریخی این نهاد نیز مانند همه نهادهای اجتماعی بهتدریج و در طول سالهای متمادی شکل گرفته است که ریشه شکلگیری آن به صدر اسلام و آغاز بعثت پیامبر اکرم9 باز میگردد. با آغاز رسالت حضرت محمد9 در مکه، اولین حلقههای رسمی آموزش اسلام تشکیل گردید.
یکی از اولین مکانهای تجمع و آموزش در آغاز بعثت، خانه »ارقم بن ابیارقم« در دامنه کوه »صفا« بود که در این محل چهل نفر از جمله حضرت حمزه و ابوذر غفاری به اسلام گرویدند - ابنهشام، 1375، ج1، ص263؛ سبحانی، 1368، ج1، ص. - 254بعد از هجرت مسلمانان به مدینه تلاش بیشتری برای آموزش و فراگیری احکام و معارف اسلامی صورت پذیرفت و مسجد به عنوان کانون برگزاری جلسات آموزش دین معرفی شد که تا قرنها بعد نیز این محوریت حفظ گردید. با رحلت رسول مکرم اسلام9 این رسالت عظیم توسط حضرت علی7 و امامان بعد از ایشان به بهترین وجه ممکن عملی شد. در عصر امام باقر7 و امام صادق7 تحولی عظیم در آموزش اسلامی پدید آمد.
این دو بزرگوار در مسجد نبوی رواقی برای تدریس داشتند و جلسات درس و گفتگوی علمی در منازلشان نیز بر پا بود که طالبان علم حضور مییافتند. علاوه بر آن به پرسشهای مسلمانانی که از نقاط مختلف آمده بودند، پاسخ میگفتند. سازمان این محافل درسی، ساده و قابل استفاده و بهرهبرداری برای همگان و پاسخگوی نیازهای زمان بود. دانشمندان متعددی در رشتههای مختلف علوم اسلامی، عقلی و علوم طبیعی در این عصر پرورش یافتند. بهتدریج چندین نسل از فقها تربیت شدند که دارای قدرت اجتهاد بودند. قواعد مهم فقهی و اصولی وضع شد و مدارس فقه و کلام تأسیس گردید. کتابهای مختلفی را دانشمندان تعلیمیافته در محضر این بزرگواران نگاشتند - ر.ک: رحیمی، . - 1391
علاوه بر مدینه، کوفه نیز به دلیل دو سال حضور امام صادق 7 در آن، مرکز علمی نشر و آموزش علوم اسلامی گردید. حوزه علمی و درسی، در این عصر الگوی تأسیس و اداره مراکز علمیه در قرون بعد و خصوصاً در عصر غیبت شد.از دیگر مناطقی که در جهان اسلام به عنوان یکی از پایگاههای اصلی گسترش اسلام علوی به شمار میرفت، حوزه علمیه نجف بود. نجف تا قبل از شهادت امیرالمؤمنین7 سرزمین معروفی نبود و حتی تا قبل از هجرت شیخ طوسی در قرن پنجم هجری در دید بسیاری از تاریخنگاران به عنوان سرزمینی شناخته میشد که برخی علویان و شیعیان خاص امیرمؤمنان7 را در خود جای داده بود.
با هجرت شیخ طوسی به نجف، دانشجویان علوم اسلامی این شهر را به مرکز شیعه و دانشگاه بزرگ شیعه امامیه تبدیل کردند و پس از آن هزاران دانشجو و متفکر شیعه در این حوزه پرورش یافتند. با این حال نباید تصور کرد که پیش از شیخ طوسی دانشمندان شیعی در نجف نبودهاند. پیش از او نیز رجال علمی در این شهر سکونت داشتهاند؛ این شهر از زمانی به عنوان مرکز فقه شیعی و علوم آلالبیت7 در آمد که شیخ طوسی به آن شهر هجرت کرد و با دانشمندان حاضر در مکتب درس خویش حوزه علمیه استواری را بنا نهاد. البته پس از حدود یک قرن، حوزه علمیه کربلا نیز با حضور دانشمندان و فقهای بزرگ نقاط مختلف جهان اسلام و از جمله جبل عامل، تحرک و پویایی بیشتری یافت و تا حدودی جایگزین حوزه علمیه نجف شد تا اینکه دوباره در قرون نهم تا پانزدهم هجری به واسطه بزرگانی همچون »وحید بهبهانی«، »سید محمدمهدی بحرالعلوم«، »شیخ مرتضی انصاری«، »میرزای شیرازی«، »میرزای رشتی«، »آیت کوهکمری«، »آیت شیخ محمدحسین اصفهانی«، »آیت آقاضیاءالدین عراقی«، »آیت سید محمدکاظم طباطبایی یزدی«، »آیت سیدابوالحسن اصفهانی«، »آیت سید محمدکاظم طباطبایی یزدی«، »سیدابوالحسن موسوی اصفهانی« و »آیت سیدابوالقاسم خویی« حوزه نجف توانست موقعیت پیشین خود را باز یابد و به عنوان مرکز نشر علوم تشیع، نقشی اساسی در گسترش معارف اهل بیت و فقه علوی ایفا کند - پسندیده، 1379، ص. - 119-111
احتمالاً »جبل عامل« را باید نخستین پایگاه شیعیان در خارج از مرزهای شبه جزیره عربستان و سرزمین عراق به شمار آورد؛ جایی که معارف اهل بیت در آن به همت افرادی چون سلمان فارسی، عمار یاسر و ابوذر غفاری رشد و نمو یافت. در جبل عامل هم تشیع رشد کرد و هم حوزه علمیه گسترش یافت و محملی شد برای تربیت دانشمندان شایسته و فقیهان طراز اول شیعه. شهید اول، شهید ثانی، محقق کرکی، شیخ بهایی و بسیاری از رهبران شیعه لبنان از تربیتیافتگان این حوزه علمیهاند که همچنان پابرجاست. با ظهور دولت صفویه در ایران به عنوان اولین دولت مقتدر شیعه، بسیاری از علمای جبل عامل و علمای دیگر مراکز تشیع به ایران مهاجرت کردند؛ اما اکنون، مهمترین حوزه علمیه در میان حوزههای علمیه ایران و حتی جهان اسلام در شهر قم برپاست.
با اقامت آیت شیخ عبدالکریم حائری در قم از سال 1340 قمری مطابق با 1301 شمسی بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و با گامهای بزرگی که آیت حائری برداشت، این حوزه بهتدریج رشد کرد و در ردیف بزرگترین حوزههای علمیه در آمد - امینی، 1374، ص. - 15-12البته امروزه به واسطه حیات انقلاب اسلامی حوزههای علمیه نظاممندترند و به شکل سطحبندیشده در مقاطع گوناگون به تعلیم آموزههای دینی و علوم وابسته مشغولاند. با توجه به گسترش علوم اسلامی و تخصصیشدن آن، دروس حوزه نیز تخصصیتر شده است.
.2 اهداف و کارکردهای حوزههای علمیه
ََ ََ َ ْ
شاید بتوان گفت که اصلیترین علت شکلگیری حوزههای علمیه، سفارش قرآن کریم در آیه شریفه »فْلو لا نفَر ِمْن کل ِفْرقٍه ِمنُهْم طائِفه ِلیتفقهُوا ِفی الدین َو ِلینِذُروا قْوَمُهْم إذا َرَجُعوا إلیهْم لَعلهُْم یْحذُرون« - توبه: - 122 بوده باشد؛ ازاینرو کسی که وارد حوزه میشود، باید در دین تفقه کند تا بتواند با دانشی که فرا میگیرد، مردم را از عواقب ناگوار انذار کند. درواقع وظیفه حوزههای علمیه هدایت مردم به اهدافی است که قرآن کریم و پیامبران در طول تاریخ ترسیم کردهاند تا به این طریق از ایمان مردم و نیز اصول و فروع دین پاسداری کنند - دارابی، 1382، ص80-90؛ مجله حوزه،1390، ش. - 159 بر پایه آنچه گفته شد، تاریخ و آثار حوزههای علمیه در جهان و ایران کارکردهای زیر را نشان می دهد:
الف - کارکرد آموزشی- علمی - وجود صدها مدرسه علمیه در سراسر کشور و خارج از کشور و آموزش دهها هزار طلبه در آنها - : حوزههای علمیه شیعه با هدف پیروی از قرآن کریم و سنّت نبوی9 که اصل ولایت و رهبری را تصدیق کرده است، باید به تربیت دانشمندان و فرزانگانی همت گمارند که بتوانند به این مقام نایل آیند و سرپرستی امت قرآنی را بر عهده گیرند. مدیریت مذهبی جامعه، پرورش عالمان، مبلّغان، مجتهدان و مراجع دینی از مهمترین وظایف حوزههای علمیه میباشد. نظام آموزشی حوزه باید نیازهای جامعه را تابلوی فرادید خود قرار دهد و متناسب با آن، مواد، متون، مسائل و مباحث آموزشی، رشتههای تحصیلی، تعداد دانشپژوهان هر رشته، توزیع فراوردههای آموزشی و... را به انجام رساند - خامنهای، 1375، ج2، ص. - 47دروس حوزه عمدتاً بدون توجه دقیق به نیازهای فوری و درازمدت جامعه تنظیم و ارائه میگردد؛ درنتیجه خلأ چشمگیری بین مطالعات و دروس خواندهشده با نیازهای اجتماعی همچون رسانه و فضای مجازی وجود دارد؛ ازاینرو نظام درسی حوزه باید خود را با واقعیات جامعه نزدیک کند، مسائل مختلف آن را در یابد، مشکلات فقهی، اقتصادی، حقوقی، اخلاقی، رسانهای و... جامعه خود و جوامع جهانی را پیدا کند و مطابق با آن، برنامه درسی را سامان بخشد - همان - .
ب - کارکرد تبلیغی و گسترش آموزههای دینی و مذهبی: ابلاغ و تبلیغ، در لغت به معنای رساندن و رسانندگی است؛ اما درفرهنگ اسلام، معنای این واژه بیش از صرف رساندن پیام است؛ بلکه باید ابلاغ روشن و آشکارکننده باشد: »َو ما َعلی الرﱠسُول إلا البلاغَ الُمبین« - نور: - 54؛ ازاینرو در تبلیغات اسلامی پیام باید رسا و گویا و متناسب با فرهنگ هر عصر باشد تا در دلها و اندیشهها نفوذ کند. افزون بر آن، ویژگیهای فردی مبلّغ، محتوای مطالب و ابزار و شیوههای تبلیغ ازدیگر عواملی هستند که میتوانند در پیشبرد اهداف دین و گرایش و اقبال به دینداری تأثیر فراوانی داشته باشند. رهبر معظم انقلاب نیز امر تبلیغ در حوزههای علمیه را بسیار مهم میدانند که باید به آن توجه ویژه داشت:
امروز تبلیغ دین یک رشته علمی است. علوم ارتباطات که امروز در دانشگاههای دنیا برای آن کار و تلاش میکنند، درحقیقت شیوههای ارتباطگیری تبلیغی است. ما بهطورسنّتی روشهایی برای ارتباطگیری با مخاطبان خودمان داریم که روشهای خوبی هم هست؛ لیکن به هیچ وجه کافی نیست. نمیخواهم توصیه کنم که طلاب بروند یک دوره علوم ارتباطات ببینند، بلکه میخواهم مؤکداً توصیه کنم که کارگردانان اصلی و طراحان حوزه علمیه با توجه به نتایج علوم ارتباطات، کارهای خودشان را برنامهریزی کنند و بخشی از مباحثی از این علوم را که مورد نیاز حوزه است، به درجات مختلف در اختیار کسانی که به آن احتیاج دارند، بهخصوص کسانی که در زمینه تبلیغ برنامهریزی و کار میکنند، بگذارند - خامنهای، . - 1378/6/28
ج - کارکرد تبیین مفاهیم دینی و جلوگیری از انحرافها و بدعتها: همانگونهکه تبیین و ترویج مکارم اخلاق و تزکیه نفوس، مهمترین کار انبیا بوده است، روحانیان به عنوان وارثان انبیا در گسترش ارزشها، بزرگترین مسئولیت را بر عهده دارند؛ ضمن اینکه جایگاه اجتماعی علما این وظیفه را دوچندان کرده است.از سوی دیگر اسلام نیازمند مراقبت و پاسداری از خطر انحراف است و امامان: نیز در زمان حیات خویش با همه توان نگاهبان دین بوده، به نشر حقایق دینی و تفسیر آن میپرداختند و به علمای دین نیز چنین توصیه میکردند؛ بنابراین دین همچوندرّ ی ناب نیازمند حفظ و صیانت در مقابل انحرافها و بدعتهاست - فولادی، 1376، ص. - 58
د - کارکرد پژوهشی و تحقیقاتی: در این عرصه از فعالیتهای حوزههای علمیه سه وظیفه قابل تشخیص است:
.1 تعمیق تفکر دینی: پژوهش در حوزه میبایست به سمت و سوی عمقبخشیدن به تفکر اسلامی حرکت کند، اعتقادات بسیط و شناسنامهای را معنا و مفهوم عقلانی بخشد، بر گستره کمی و کیفی باورها و عقاید اصیل دینی جامعه بیفزاید، سادهبینیها و سطحینگریها را در قلمرو دین کاهش دهد و موقعیتی استوار و نفوذناپذیر برای باورهای دینی در جامعه فراهم کند.چیزی که امروز در جامعهمان لازم داریم و باید در حوزهها پایه آن گذاشته شود، عبارت از عمقبخشیدن به تفکر اسلامی در ذهن مردم است. تمام اصول اسلامی باید به صورت عمیق و راسخ در ذهنها جا بیفتد. اینکه حکومت در جامعه اسلامی باید از حاکمیت الهی سرچشمه بگیرد، یک اصل اسلامی است؛ اما این اصل اسلامی باید در ذهن جامعه ما عمق پیدا بکند - خامنهای، . - 1367/6/10
.2 شبههزدایی: پاسخگویی به پرسشها و شبهات جاری و مولد از تعامل با فرهنگ غیردینی، رسالت اولیه حوزههای علمیه است. طبیعی است عدم التفات به این مهم و تداوم شبهات در بین آحاد جامعه میتواند زمینه تزلزل و انزوای فکری را برای صاحبان چنین شبهاتی فراهم آورد. پس بدیهی است پاسخگویی مبرهن و مستدل در مواجهه با این گونه شبهات، زمینه دانشافزایی و جلوگیری از انحطاط را برایشان به ارمغان آورد:امروز جوانان ما با ایمان کاملی از اسلام دفاع میکنند؛ اما آن لحظهای که وسوسهگری، آنها را وسوسه بکند یا خودشان دچار تأمل و مطالعه ذهنی بشوند، ممکن است سؤالاتی برایشان مطرح شود. این سؤالات را ما روحانیون و دستگاه روحانیت باید جواب بدهیم« - همو، . - 1361/2/16