بخشی از مقاله
چکیده
حوزه انقلابی از جمله مباحثی است که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید خاص داشتند. بیانات ایشان نشان میدهد که حوزه، مادر و ایجادکننده انقلاب بوده است؛ لذا انقلابیگری یک تفکر است و انقلابیگری حوزهها به بعد از انقلاب محدود نمیشود؛ اما به دلیل پررنگبودن و اهمیت نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی در سالهای اخیر، از فعالیتهای انقلابی حوزههای علمیه در دورههای قبل از رژیم پهلوی و قبل از نهضت غفلت شده است. همین غفلت موجب توهم انقلابینبودن حوزههای علمیه در قبل از دوران نهضت امام و زمینهای برای گسترش سکولاریسم در حوزههای علمیه شده است. فرضیه این تحقیق آن است که انقلابیگری در دورههای قبل از نهضت امام نیز در حوزههای علمیه بوده است؛ لذا یکی از راههای مقابله با سکولاریسم در حوزه و تضعیف انقلابیگری در حوزه، توجه به این پیشینه تاریخی انقلابیگری حوزههاست.
در این مقاله به دنبال توصیف و تبیین نمودهای انقلابیگری در حوزههای علمیه در دوره قاجار هستیم. چارچوب نظری این بحث، شاخصهای ایشان در بحث انقلابیگری است. ایشان ویژگیها و شاخصهای انقلابیگری را در پنج محور مطرح کردند: .1 پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب - اسلام ناب، اتکا به قدرت الهی، توجه به نیروی مردم، حمایت از محرومان، استکبارستیزی و استقلال - ؛ .2 هدفگیری آرمانهای انقلاب و جهتگیری برای رسیدن به آنها - مقاومت و عدم یأس - ؛ .3 پایبندی به استقلال کشور در سه بعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ .4 حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن؛ .5 تقوای دینی و سیاسی. لذا بر اساس این شاخصها به روش تحلیلی و تاریخی به بررسی عملکرد حوزههای علمیه- بهویژه مراجع و علمای طراز اول- در دوره قاجار پرداخته و جلوههای این شاخصها در عملکرد علمای آن دوره را بیان خواهیم کرد.
کلید واژگان: حوزه، انقلابیگری، استقلال، استکبارستیزی، دشمنشناسی، مردمگرایی، مقاومت.
مقدمه
انقلاب اسلامی ایران که در سال 1357 به پیروزی رسید، حرکتی جهانی بود که در زمره انقلابهای کبیر دنیا به شمار میآید. این انقلاب صرف تغییر یک حکومت در کشور ایران نبود، بلکه یک انقلاب جهانی برای تغییر ارزشهای مادی حاکم بر دنیای معاصر بود؛ انقلابی برای حاکمیت بر تمام بخشهای زندگی بشر و حمایت از همه مستضعفان جهان در مقابل مستکبران بود. انقلاب اسلامی ایران در چهار سطح در دنیا تأثیرگذار بوده است: سطح اول تأثیر بر شیعیان جهان و معرفی و احیای مذهب تشیع به دنیای معاصر؛ سطح دوم تأثیر بر مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی و تحقق بیداری اسلامی در جهان اسلام؛ سطح سوم تأثیر بر همه انسانهای دیندار و معتقد به ادیان الهی و احیای نقش دین در امور سیاسی و اجتماعی؛ سطح چهارم تأثیر بر همه مستضعفان جهان با هر دین و اعتقادی و بیداری و قیام آنها علیه مستکبران.
این انقلاب هماکنون در دهه چهارم تولد خود قرار دارد. دهه چهارم انقلاب، توسط رهبر معظم انقلاب دهه پیشرفت و عدالت نامیده شده است. ایشان در سخنان سالهای اخیر بر ضرورت انقلابیبودن و انقلابیماندن اقشار مختلف جامعه تأکید دارند. یکی از مهمترین بخشهای جامعه که همواره مورد نظر و توجه بوده است، حوزههای علمیه میباشد. در این تحقیق بر اساس شاخصهای مطرحشده توسط رهبر انقلاب در باب انقلابیگری و انقلابیماندن به دنبال بررسی شاخصهای انقلابیگری در حوزههای علمیه در دوره قاجار هستیم.
.1 مفهومشناسی واژه انقلاب و انقلابی
بهطورطبیعی برای بحث از حوزه انقلابی و جلوهها و نمودهای آن در تاریخ معاصر ابتدا باید معنا و مفهوم انقلاب و انقلابی را بیان کنیم. انقلاب از نظر لغوی به معنای تحول و دگرگونی است - دهخدا، 1337، ذیل واژه »انقلاب. - « انسانها در طول تاریخ بشریت همواره با انواع تغییرات و تحولات اساسی و بنیادین در حوزههای مختلف مواجه بودند که از برخی از آنها با عنوان انقلاب یاد میشود؛ مانند انقلاب صنعتی در قرن 18 که با اختراع ماشین بخار آغاز شد و یک تحول اساسی در صنعت بود یا انقلاب علمی که در دوره رنسانس در غرب اتفاق افتاد و حاکی از تغییرات جدی در بحث علم بود. امروزه نزدیکترین معنایی که از واژه انقلاب فهمیده میشود، انقلاب سیاسی و اجتماعی است؛ مثل انقلابهای مهم سیاسی و اجتماعی دنیا از قبیل انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران.در ادبیات سیاسی و اجتماعی انقلابی به کسی میگویند که به دنبال تغییر و تحول در جامعه و وضع موجود میباشد.
در مقابل انقلابی، واژه محافظهکار وجود دارد. محافظهکار به کسی میگویند که خواهان حفظ وضع موجود است و با تغییر و تحول موافق نیست. طبیعتاً هر انسان عاقلی به دنبال تغییری است که منجر به پیشرفت و بهبود وضعیت موجود شود. البته باید به این نکته هم توجه داشت که همیشه تغییر علامت بهبود وضعیت جامعه نیست و گاهی تأکید بر حفظ وضع موجود نیز وظیفه کسانی است که به دنبال منافع عمومی جامعه هستند.نکته دیگری که باید در معنا و مفهوم انقلابیبودن دنبال کرد، این است که اگر انقلابیبودن به معنای تلاش برای تغییر و تحول است، در جامعه امروز ما این انقلاب و تغییر و تحول باید در چه جهتی باشد و مبتنی بر چه اصول و ویژگیهایی باشد؟ اگر از لحاظ اصطلاحی هم بحث را دنبال کنیم، بدیهی است که واژه انقلابی در عرف جامعه امروز ما منصرف به انقلاب اسلامی است؛ یعنی وقتی به کسی صفت انقلابی میدهند، به معنای هوادار انقلاب اسلامی ایران است یا مدافع تغییر و تحول در جهت و چارچوب انقلاب اسلامی ایران است.
از لحاظ اجتماعی هم با توجه به اینکه جامعه ما جامعهای اسلامی است و نظام سیاسی و اجتماعی موجود، به اعتراف اندیشمندان داخلی و خارجی برآمده از مهمترین واقعه قرن بیستم، یعنی انقلاب اسلامی است، طبیعتاً انقلابیگری در این فضای سیاسی و اجتماعی حرکت در چارچوب اصول انقلاب اسلامی است؛ لذا از مجموع مطالب فوق بر میآید که انقلابیبودن به معنای حرکت در مسیر انقلاب اسلامی و حفظ آرمانهای آن است که گاهی در قالب تحول و تغییر است و گاهی در قالب حفظ وضع موجود. برای فهم دقیق صفت انقلابی درچارچوب انقلاب اسلامی باید به بیانات معمار و رهبر فعلی انقلاب اسلامی مراجعه کرد.
.2 شاخصهای انقلابیگری از نگاه رهبری
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیها بحث از انقلابیگری و انقلابیماندن را مطرح کردند و در این سخنان به صورت ایجابی ویژگیها و شاخصهای انقلابیگری و انقلابیماندن را بیان کردند. ایشان در این سخنان پنج ویژگی را مطرح کردند:
پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب؛
هدفگیری آرمانهای انقلاب و جهتگیری برای رسیدن به آنها؛
پایبندی به استقلال کشور در سه بعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛
حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن؛
تقوای دینی و سیاسی - خامنهای، . - 1395/3/14
ایشان در توضیح شاخص اول، یعنی »پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب« فرمودند بهترین شاخص برای شناخت این مبانی و ارزشها، شاخصهای مکتب امام است. از نظر ایشان مهمترین شاخصهای مکتب امام عبارتاند از: اسلام ناب، اتکا به قدرت الهی، توجه به نیروی مردم و اراده مردم، حمایت از محرومان، استکبارستیزی و استقلال - همان - .توجه به شاخصهای مطرحشده نشان میدهد انقلابیگری نوعی تفکر است که لزوماً محدود به دوران انقلاب اسلامی ایران و زمان حاضر و حتی کشور ایران نیست؛ بلکه این شاخصها که در انقلاب اسلامی جلوه زیادی داشته و بسیار پررنگ مطرح شده است، میتواند در زمانها و مکانهای مختلف جلوه داشته باشد، هرچند با تفاوتهایی در اهداف جزئی و برنامههای اجرایی که به تناسب آن شرایط مطرح میشود.
.3 شاخصهای حوزه انقلابی در روحانیت و حوزههای علمیه دوره قاجار
از مجموع شاخصهای مطرحشده در بیانات رهبری در مورد انقلابیگری میتوان شاخصهای ذیل را در اندیشه و سیره علما و روحانیان دوره قاجار مشاهد کرد که دال بر وجود روحیه انقلابی و انقلابیگری در این قشر از جامعه بوده است:
.3-1 پایبندی به اسلام ناب
یکی از شاخصهای انقلابیگری پایبندی به اسلام ناب است. رهبر انقلاب در توصیف اسلام ناب میفرمایند اسلام ناب اسلامی است که همهجانبه است؛ از زندگی فردی و خلوت فردی تا تشکیل نظام اسلامی همه را شامل میشود. اسلام ناب آن اسلامی است که هم تکلیف من و شما را در خانواده با خود و در خلوت شخصیمان معیّن میکند، هم تکلیف ما را در جامعه معیّن میکند، هم تکلیف ما را در قبال نظام اسلامی و ایجاد نظام اسلامی معیّن میکند - همان - . با توجه به این نکته یکی از شاخصهای انقلابیبودن حوزههای علمیه پایبندی به اسلام ناب، یعنی اسلامی که علاوه بر امور فردی درباره امور سیاسی و اجتماعی هم دغدغه داشته باشد و بدان اهتمام ورزد.
در دوره قاجار هرچند برخی از حوزویان و علما این رویکرد را نداشتند، ولی کم نبودند علما و روحانیانی که دغدغه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حتی به تعبیر رهبری دغدغه شکلگیری نظام اسلامی را داشتند. به همین دلیل در این دوره شاهد نهضتهای بزرگ سیاسی و اقتصادی مثل نهضت تحریم تنباکو و نهضت عدالتخانه یا مشروطه با رویکرد مذهبی و به رهبری علما و مراجع شیعه هستیم. در این دوره توجه علما به ساختار و نظامسیاسی نیز افزایش یافته است؛ لذا هم شاهد رشد مباحث نظری در باب ساختار و ویژگیهای نظام سیاسی بر اساس اندیشه سیاسی اسلامی هستیم هم شاهد اقدامات عملی علما در بهدستگرفتن قدرت سیاسی یا محدودکردن ساختار نظام سیاسی حاکم.
در باب مباحث نظری در این دوره اولین رسالههای مستقل در باب ولایت فقیه نوشته شد؛ مثل رسالههای آیات مرحوم نراقی، آقانجفی اصفهانی، سیدعبدالحسین لاری - ر.ک: رحمان ستایش، . - 1384 همچنین برخی علما در مباحث فقهی خود ادعای اجماع یا بداهت نسبت به ولایت فقیه دارند؛ مثل مرحوم آقانجفی اصفهانی و مرحوم صاحب جواهر. حتی تعابیر دال بر ولایت مطلقه فقیه از بزرگانی مثل آقانجفی، نراقی، سیدمحمد بحرالعلوم، حاج آقارضا همدانی و سیدعبدالحسین لاری در آثار فقهی این بزرگان وجود دارد - نجفی، 1417، ج16، ص/156 همدانی، @بیتا>، ص/161 آل بحرالعلوم، 1362، ج3، ص/221 نجفی، 1390، ص . - 247
به همین دلیل نیکی کدی، محقق آمریکایی در این باره میگوید اعتقاد شیعه به این مسئله که »حکومت شرعی تا زمان رجعت امام دوازدهم توسط آن دسته از پیشوایان علما که صلاحیت تفسیر و تعبیر خواستهای امام را دارند، قابل اجراست، در قرن نوزدهم آشکار شده بود« و »علما که خود از دخالت روزافزون کفار در امر تجارت و دولت خشمگین بودند و بیم آن داشتند که مبادا قدرتهای اروپایی بر همه شئون کشور حاکم گردد، نارضایی توده مردم را منعکس مینمودند« - کدی، 1358، ص. - 14همچنین در باب مباحث نظری میتوان به رسائل مشروطیت اشاره کرد که رسالههای مختلفی توسط علما در باب نظام سیاسی و مفاهیم مهم سیاسی مثل آزادی، مساوات، رأی اکثریت، مجلس شورا، مشروطه و غیره نوشته شد یا رسالههای مهمی مثل تنبیه الامه یا مقیم و مسافر - زرگرینژاد، . - 1377
در مقام عمل نیز در این دوره شاهد اقدامات مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی علما هستیم که دلیلی بر توجه جدی آنها به مسائل سیاسی و اجتماعی در عمل است؛ مانند صدور فتاوا و اعلامیههای مختلف و حضور در حرکتها و جنبشهای مختلف مثل جهاد با روسها، اعتراضات نهضت تحریم تنباکو، تحصنها و مهاجرتهای نهضت عدالتخانه و مشروطه. میزان توجه علمای شیعه به مسائل سیاسی و اجتماعی به اندازهای است که نفوذ و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان بین مردم بسیار بالارفته، قدرت سیاسی بالایی پیدا کردند. یکی از نویسندگان در این زمینه میگوید:قدرت و نفوذ و اعتباری که روحانیون در دوره صفوی به دست آورده بودند، با حکومت افشاریه و زندیه رو به کاهش نهاد؛ اما در دوره قاجار به جهت تمایلات شیعی و مذهبی شاهان این سلسله و جنگهای ایران و روس، روحانیون شیعه مجدداً قدرت یافتند و روز به روز بر اعتبار کار آنان افزوده شد و عملاً به قدرت سیاسی دست یافتند که تا آن زمان بیسابقه بود - آجودانی، 1383، ص. - 98
نیکی کدی در این زمینه مینویسد: علما که خود از دخالت روزافزون کفار در امر تجارت و دولت خشمگین بودند و بیم آن داشتند که مبادا قدرتهای اروپایی بر همه شئون کشور حاکم گردد، نارضایی توده مردم را منعکس مینمودند - کدی، 1358، ص. - 14 لمبتون نیز پس از ایراد برخی اتهامات مالی و فکری به مخالفان مذهبی قاجاریه در اواخر قرن نوزدهم مینویسد:با وجود این عوامل، طبقات مذهبی بیش از دیگران از احترام عمومی برخوردار بودند و ازآنجاکه دستکم برخی از رهبران آنان در برابر تعدیات دولت، خود را سپر مردم کرده بودند، جماعت آنان را حامی خود میشمرد... همچنین پیوستگی قلبی و ایمانی عامه مردم به مذهب شیعه، به هر حال تقریباً این امر را حتمی ساخت که میبایست ملایان، پیشوایان طبیعی آنان باشند - کدی، 1358، ص. - 15
سیدجمال نیز در نامه خود به میرزای شیرازی در رابطه با نفوذ شدید علمایی مثل او در میان مردم مینویسد:خدا کرسی ریاست تو را در دلها و خردهای مردم نصب کرده تا به وسیله آن ستون عمل محکم شود و راه راست روشن گردد... ملت اسلام در هر پیشامدی به تو متوجه شده و در هر مصیبتی چشمش را به تو دوخته، سعادت و خوشبختی، رستگاری و رهایی خود را در دست تو میداند، آرزوهایش به تو بسته است و آرامشش تویی... همه مردم در برابر تو تسلیماند، همه فرمانبردارت هستند، امر تو در جامعه مسلمانان نافذ است، هیچ کس در مقابل حکمت گردنفرازی نمیکند - همان، ص. - 87-85درمجموع در دوره قاجاریه شاهد فعالیت نظری و عملی علما و روحانیان در عرصههای سیاسی و اجتماعی از باب وظیفه دینی و صنفی خودشان به عنوان عالم دینی یا بعضاً به عنوان نایب عام معصوم: هستیم که بیانگر اعتقاد آنها به جامعیت اسلام یا همان اسلام ناب است.
.3-2 توجه به مردم و تلاش برای آگاهیبخشی به جامعه
یکی دیگر از شاخصهای انقلابیگری توجه به محوریت مردم در مسائل سیاسی و اجتماعی است. حضرت امام1 همواره بر نقش مردم و محوریت مردم در انقلاب اسلامی تأکید داشتند - امام خمینی، 1392، ج4، ص460، ج5، ص33، ج7، ص324 و ج4، ص. - 455 مقام معظم رهبری درباره محوربودن مردم میفرمایند: