بخشی از مقاله

چکیده

موضوع مقاله: تحول در سیستم حوزه علمیه در راستای واکاوی دیدمان مناسب برای خلق آینده مطلوب. هدف مقاله: کشف راهبردهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی حوزه علمیه تمدن ساز. مساله مقاله: برای اینکه حوزه علمیه بتوانند در روندهای اجتماعی و جهانی، اثرگذار باشد و بشریت را به سوی تمدن اسلام فراخوان کند، چه راهبردهایی را باید از امروز اتخاذ کند؟ ضرورت مقاله: خروج دین از حیطه مدیریت اجتماع و جهان و معادلات تمدنی و جایگزینی تمدن سکولار، عقبماندگی جامعه اسلامی از رقابت بینالمللی و کور ماندن بعض از ظرفیتهای انقلاب اسلامی. فرضیه: تغییر در: نوع نگاه طلاب و حوزههای علمیه به گزارههای دین از: نگاه خرد، فردی، منفعل و صرفا اخلاقی و توصیهای به گزارههای دین + عدم توانمندی گزارههای دین در تولید علوم انسانی اسلامی - علم دینی - در نگاه طلاب و حوزهها. - عدم توانمندی گزارههای استخراجی از دین برای تولید علم دینی - به: نگاه کلان - راهبردی، سیستمی، تمدنی - به گزارههای دین با: اثبات ظرفیت تمدنی گزارههای دین - قلمرو دین + ظرفیت راهبردی گزارها - برای: الف. آگاه سازی طلاب نسبت به ظرفیت تمدنی گزارههای دین بعلاوه ایجاد دغدغه و نیاز در طلاب برای تحصیل و پژوهش و کار فرهنگی در مقیاس تمدنی ب. طراحی چشمانداز حوزه علمیه تمدنساز ج. کشف راهبردهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی حوزه علمیه تمدنساز.

.1  مقدمه:

اگر تولید سیستمهای اسلامی از مبانی الگوی پیشرفت در جهت ساخت تمدن اسلامی است.

æ    تولید سیستمهای اسلامی در حیطه تخصص اسلام پژوهان میباشد.

æ    اسلام پژوهان تاکنون در تولید این سیستمها عملکرد کاملی نداشتهاند.

پس برای تولید الگوی پیشرفت در سطح تمدنی احتیاج به تحول در راهبردهای سیستم آموزشی، پژوهشی و فرهنگی اسلام پژوهان میباشد. و با توجه به پیشفرضهای: دین برنامه خداوند برای زندگی انسان است. زندگیِ انسان دارای سطوح فردی و جمعی، ظاهری و باطنی، موقت و ابدی است. حرکت به سمت هدفِ دین نیازمند تنظیم کلیه این سطوح است. پس بدون مهارت برای فهم و ارائه دین بهصورتی که توانایی ایجاد این تنظیم را به انسانها بدهد، نمیتوان براساس دین زندگی کرد. و با توجه به بدیهیات: زندگی متوقف نمیشود. نیازها انسانها را وادار به تلاش برای رفع نیاز میکنند. تلاش انسانها در ساختار خلقت انجام میپذیرد. ساختار خلقت بهمپیوسته، شبکهای و قاعدهمند است. پس تلاش انسانها ضرورتاً در قالب برنامه صورت میپذیرد. پس اگر دین بهصورتی عرضه نشود که توانایی مدیریت زندگی را برای انسان ایجاد کند، انسان به برنامهها و مدیریتهای رقیب کشیده خواهد شد. و با توجه به تجربیات بشری در طول قرون اخیر:

بشر برنامهها و مدیریتهای نسبتاً موثری را تولید کرده و آثار تمدنیِ گستردهای را بهجای گذاشته است. معارف دینی در طول این قرون، بهواسطه عوامل بروندینی، انتزاعیتر و فردیتر شده، از حیطههای برنامهریزی و مدیریتی فاصله بیشتر گرفتهاند. رقابت طرح و برنامهها، تجربه و فرهنگ بشری با معارف دینی گستردهتر و عمیقتر شده است. انسانهایی که مخاطب دین و معارف دینی و حوزههای علمیه هستند نیز در طول دهههای اخیر، بواسطه زندگیِ رسانهای، از موقعیتهای رقیب حسّ بیشتری پیدا کرده و سطح دانایی آنها نیز نسبت به پدیدهها و وقایع افزایش یافته است. پرسشگری، تحلیلگری، نقادی، جرات و جسارت مخالفت، نیز از شاخصهای کسانی است که امروزه مخاطب حوزهها هستند. این، توصیفِ وضعیتی است که حوزههای علمیه با آن روبرو هستند، وضعیتی که هر چه زمان رو به جلو میرود تشدید میشود.

وضعیت عمومی موجود در حوزههای علمیه: طلاب، کتابهای زیادی را میخوانند، مباحثه میکنند و امتحان میدهند ولی کمتر اثربخشی این مطالبدر رفع معضلات، مشکلات و نواقصِ زندگی خودشان و دیگران دیده میشود. تحقیقاتی که در فضای عمومی حوزه در جریان است براساس تولیدی است که صاحبنظران و متخصصین فن قبلا انجام دادهاند، و حال دوباره بازسازی و عرضه میشوند. این تحقیقات در قالب برنامه کاربردی نبوده بهصورت مسائلی فردی یا تئوریک ارائه میشوند. تلاش عمده در مجالس و محافل تبلیغی بر ایجاد وجد و شور معنوی در مخاطب است. مدیریت کلان حوزه با تمام تلاشی که برای ارتقاء حوزهها انجام میدهد خروجی عملیِ آن حفظ وضعیت موجود و نظمدهی بیشتر به امور برای نظارت جامع و صحیح بر آن است.

عموم طلاب، خود را مبلغینی که موظف به انتقال پیام دین به مردم هستند میبینند و در مقایسه با دیگر اقشار جامعه،دست خود را از امکانات حداقلیِ عموم نیز کوتاه میبینند. عموم طلاب، سبک و اسلوب زندگیای بهمانند فرهنگ حاکم بر جامعه دارند، حکومت رسانه بر خانه، ساعات خواب و بیداری،نوع خوراک و تحرکِ آنها مشابه فضای عمومی است. عموم مردم، طلاب را بهدلیل تعلق به دین و دینی بودن حکومت، توجیهکننده رفتارها و تصمیمات حکومت میدانند که از امکانات دولتی و زندگی برتر از متوسط برخوردار هستند. هدف از این مقاله کشف راهبردهای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی حوزه علمیه تمدن ساز در راستای تولید سیستمهای تمدن اسلامی برای تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.1 چگونه حوزه علمیه می تواند کارایی دین در تمدن سازی را اجرایی کند؟

متن مقاله:

.2 وضعیت مطلوب حوزه علمیه:

فضای حوزه، فضایی است که در آن به آموزش طلاب میپردازند، محتوای کلی این محیط آموزشی، علوم و معارف اسلاماست و تخصص آن، تربیت عالِم دینی میباشد. هر محیط آموزشیای به موضوعات و مسایل مختص به علم مربوط به آن میپردازد و پر واضح است که غایات و اهداف متناسب با آن علوم را نیز دنبال میکند، حوزه مرکزی آموزشی است که هویّت آن پرورش دینشناس و متخصص در دین است.

حوزه، مرکز شناخت دین و طالب علوم حوزوی پس از تحصیلموفّق و کاربردی، اسلامشناس خواهد بود. هر رشته علمی متخصصانی به حَسَب موضوع خود میپروراند: روانشناس، جامعهشناس، اقتصاددان، طبیب و غیره؛حوزه علمیّه واقعی، اسلامشناس میپروراند. طالب علم در حوزه به دنبال شناخت دین اسلام و نظرات اسلام در جوانب مختلف زندگی است. مثلاً اگر بخواهیم نظرات اقتصادی دانشمندان غربی را درباره بانک بدانیم باید به یک اقتصاددان دانشگاهی .1 البته اثبات این مطالب با تحقیقات آماری قابل ارزیابی میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید