بخشی از مقاله

چکیده

دیوان کیفری بینالمللی نخستین دادگاه کیفری بینالمللی دائمی است که به منظور رسیدگی به جنایات بینالمللی شامل نسل زدایی جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و تجاوز تاسیس شده است. در واقع تحقق این موضوع مهم، امکان تحقق عدالت را بیش از پیش در سطح جهانی مطرح ساخته است. یکی از پیش شرطهای اصلی برگزاری دادرسی عادلانه، استقلال مراجع کیفری بین المللی است که دیوان کیفری بینالمللی از این اصل مستثنا نیست.

ولی سوال این است که آیا چنین اصلی در اساسنامه دیوان پیش بینی شده است؟و دیوان کیفری بین المللی در برابر چه نهادها ویا سازمانهای بین المللی باید مستقل باشد؟ فرضیه ارایه شده حاکی از ان است که از لحاظ ساختاری و تشکیلاتی دیوان نهادی مستقل محسوب می شود.لذا نوشتار حاضر به بررسی اصل استقلال قضایی در دیوان کیفری بین المللی می پردازد.

واژگان کلیدی: دیوان کیفری بین المللی، اصل استقلال قضایی، دادرسی عادلانه.

مقدمه

علیرغم تمام مشکلات و موانع پیش روی دادرسی کیفری بینالمللی، تعقیب و مجازات جنایتکاران بینالمللی از آرمانهای دیرین بشریت بوده و همواره خیرخواهان و مصلحان با ارائه راهکارها و نظریه های متنوع، درصدد ایجاد ساز و کارهایی برای تحقق عدالت و اجرای حقوق بشر بودهاند. جنایات ارتکابی در دو دههآخرِ سده بیستم به ویژه در یوگسلاوی سابق و رواندا، منجر به ایجاد دو دیوان بینالمللی کیفری از سوی شورای امنیت ملل متحد به منظور محاکمه جنایتکاران گردید.

با تصویب اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق در 25میِ 1993، و اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی رواندا درنوامبرِ1994، این دو دیوان فعالیت خود را در لاهه هلند و آروشای تانزانیا آغاز نمودند. عملکرد این دو دیوان که به منزلهتأییدِوجودِ مسؤولیتکیفریِ فردی، در قبال ارتکاب جنایتهای بینالمللی به شمار میآید، موجب شد تا دولتها برای اعطای بخشی از حاکمیت خود به یک دیوان بینالمللی آمادگی بیشتری پیدا کنند.

در سال 1993 کمیسیون حقوق بینالملل طرحی را که حاویِ شصت ماده بههمراهِ توضیحات ماهوی بود، تنظیم نمود و طرح اساسنامه دیوان را در بیست و دوم ژوئیه 1994تصویب کرد .مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز با تشکیل کنفرانسی که پنج هفته از پانزدهم ژوئن تا هفدهم ژوئیه 1998 به طول انجامید و با حضور صد و شصت کشور برگزار گردید؛ سرانجام در هفدهم ژوئیه 1998 ، یکصد و بیست کشور اساسنامه دیوانکیفریِ بینالمللی را امضاء نمودند و دیوان از اول ژوئیه2002  فعالیت رسمی خود را در لاهه آغاز کرد. اساسنامه رم جنایتهای بینالمللی مشمولِ صلاحیتِ دیوان را شامل نسلزدایی، جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی و تجاوز اعلام نمود.

حق محاکمه شدن توسط یک دادگاه مستقل و بی طرف امروزه به یکی از اساسی ترین حقوق آدمیان تبدیل شده است به گونه ای که بی تردید یکی از اصول کلی حقوق را تشکیل داده و یک اصل مسلم حکومت قانون است.این پژوهش به بررسی اصل استقلال قضایی در دیوان کیفری بینالمللی میپردازد. در واقع سوال اصلی این است که مراد از استقلال دادگاه و قضات دیوان کیفری بینالمللی چیست؟ و عوامل تاثیرگذار بر استقلال دیوان کدامند؟

استقلال

اطمینان از حاکمیت قانون که دیگر حقوق بشر بدان وابسته است؛ بدون فراهم ساختن دادگاههای مستقل و شایسته برای رسیدگی بیطرفانه به پروندههای کیفری و حقوقی غیرممکن است. ازاین رو در این بخش به تبیین مفهوم استقلال و جایگاه آن را حقوق می پردازیم.

مفهوم استقلال

استقلال از باب استفعال از ریشه قلل یا قلّ به معنی ارتفاع و استبداد است استقلال در کاری یعنی انجام دادن آن کار به تنهایی استقلال در زبان و ادب فارسی در معنی مستقل بودن و عدم وابستگی است. معادل انگلیسی آن independence به معنی خود مختاری کامل و عدم وابستگی به دیگران، اشیاء و سایر ارگانها است .به طور کلی استقلال از مفاهیم اضافی است و تصور آن همواره متضمن سنجش میان دو یا چند چیز است.

آنگونه که منظور از استقلال فلان شخص، نهاد یا یک دولت نفوذ ناپذیری و عدم تأثیر از دیگران و یا سایر دولتها است که به استقلال تعبیر میشود استقلال در اصطلاح سیاسی به معنای مصونیت از نفوذ و کنترل قدرت خارجی است. در مقررات بینالمللی حقوق بشر مربوط به دادرسی عادلانه، و نیز در مقررات دادگاههای کیفری بیالمللی که استقلال و بیطرفی دادگاه یا قضات شرط شده، واژه استقلال به طور صریح تعریف نشده است، آنچه تکرار گردیده این مضمون است که دعاوی مدنی یا اتهامات کیفری باید توسط دادگاه یا دیوانی مستقل و بیطرف رسیدگی شود، یا آن که قضات باید مستقل باشند. لیکن با توجه به تضمینهایی که برای استقلال پیشبینی شده و یا موانعی که برای آن برشمرده شده است،

میتوان مفهوم آن را، به اختصار، این گونه مورد اشاره قرار داد:

استقلال به معنای مصونیت از نفوذ و کنترل سیاسی یا اجرایی است.« هر گاه مراجع و قدرتهایی در پی آن باشند تا با نفوذ و تاثیرگذاری بر دادگاه یا قضات رای و تصمیم آنها را متاثر سازد، دادگاه یا قضات فاقد ابزار و تضمینهای لازم برای مصون مانده از چنان تاثیری باشند، فاقد استقلال خواهند بود. شاخصه های اصل استقلال قضایی در محاکم بین المللی تبلور اصل استقلال در محاکم بینالمللی با تجلی آن در فرآیند دادگاه و رفتار و رأی منصفانه قضات و دادستان و دفاعیات مطمئن و محکم او میباشد. این موارد به طور کلی عبارتند از: استقلال دادگاه ،استقلال قضات، استقلال دادستان و استقلال وکیل. در ادامه به بررسی هریک از این موارد میپردازیم.

استقلال دادگاه

نخستین و مهمترین موقعیت برای تضمین استقلال یک ارگان قضایی مرحله تأسیس آن است. به دیگر سخن، چگونگی تشکیل و تاسیس یک دادگاه بین المللی در رسیدن به اهداف متعالی آن تاثیر بسزایی دارد. طراحی ساختار، تشکیلات، ترکیب دادگاه و شعب آن، مناسبات اداری و مالی آن با دولتها و ارگانهای بینالمللی دیگر، از حساسترین امور مورد ملاحظه در مقوله استقلال دادگاه است.
امروزه، بیتردید، استقلال ارگان قضایی در برابر ارگانهای سیاسی و اجرایی در هر نظام اجتماعی، به منظور حفظ حقوق شهروندان، اهمیتی حیاتی یافته است.

در جامعه بینالمللی نیز با تأسیس نخستین دادگاههای کیفری بینالمللی به مفهوم واقعی کلمه، این اهمیت به خوبی درک شده است. به طور کلی، تضمین استقلال یک دادگاه کیفری بینالمللی از دو جنبه قابل بررسی است: یکی به لحاظ ساختار و دیگری در انجام وظایف و اعمال صلاحیت .در زیر به بررسی هریک از موارد در دیوان کیفری بین المللی می پردازیم.

استقلال ساختاری دیوان کیفری بینالمللی

تأسیس دیوان کیفری بین المللی، فرآیندی طولانی را طی کرده است. از این رو باید ساختار، آئین و مکانیزمهای لازم و مفید برای تضمین محاکمات عادلانه بینالمللی در بالاترین سطح ممکن در آن فراهم شده باشد. دیوان کیفری بین المللی از بسیاری جهات بر دادگاههای سلف خود، دارای برتریهاو مزیت هایی است. با مطالعه مقررات مندرج در اساسنامه دادگاه، ویژگیها و عناصر مهمی را میتوان یافت که نقش تضمینهای ساختاری استقلال و بیطرفی دادگاه و قضات را برعهده دارند. نخست این که دیوان کیفری بینالمللی، یک سازمان بینالمللی مستقل است.

بنابراین از شخصیت حقوقی بینالمللی، مستقل از شخصیت دولتهای پدید آورنده آن و شخصیت سایر سازمانهای بینالمللی، برخوردار است. این خصوصیت، دیوان را از اسلاف خود کاملا متمایز میسازد، و مهمترین عنصر استقلال ساختاری به شمار میرود. امتیاز دیگری که این دیوان دارد و آن را در میان همه دادگاهها و دیوانهای بینالمللی بینظیر جلوه میدهد این است که آئین دادرسی آن نیز به تصویب مجمع دولتهای عضو اساسنامه رسیده است. حال آنکه در سایر محاکم بینالمللی این مهم همواره به قضات سپرده شده است.

ویژگی مهم دیگری که استقلال دادگاه و قضات را هر چه بیشتر تقویت میکند آئین انتخاب قضات است. قضات دیوان توسط مجمع دولتهای عضو، از بین کاندیداهای معرفی شده از سوی هریک از کشورهای عضو اساسنامه برگزیده میشوند، بیآن که توصیه یا نظارت دولتهایی خاص یا ارگان خاصی متشکل از شماری معدود دولتها در کار باشد. به طور کلی اساسنامه دیوان نشان نمیدهد که ساختار، آئین و مکانیزمهای تعبیه شده به گونهای باشد که راه نفوذ و کنترل نهادین برخی قدرتها و دولتها را بر دیوان بگشاید. البته بدیهی است دادگاه کیفری بینالمللی همچون برای اطلاع از آئین انتخاب قضات دیوان ر.ک. مقررات مندرج در ماده 36 اساسنامه دیوان قرار دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید