بخشی از مقاله

چکیده:

دانشگاه فیلیپس که قدیمیترین دانشگاه پروتستان جهان است در سال 1527 میلادي در شهر ماربورگ در ایالت هسن تأسیس شد.حدود 26500 دانشجو در آن مشغول به تحصیل هستند که یکچهارم جمعیت ماربورگ را تشکیل میدهند.ایجاد فضاي آموزشی متنوع براي دانشجویان پژوهشهاي خاورمیانه و انجام پروژه بایگانی دیجیتالی اسناد فارسی دراین دانشگاه آن را از سایر دانشگاههاي مشابه در این کشور،ممتاز نموده است.

این مقاله برآن است تا خلاصه اي از روابط فرهنگی و علمی ایران و آلمان و نیز فعالیت هاي ده ساله این دانشگاه را در بخش خاورمیانه شناسی و بویژه ایرانشناسی با روش نمونهپژوهی توصیفی، مورد مداقه قرار دهد. با توجه به فعالیتهاي رو به رشد این دانشگاه در توسعه آموزشهاي ایرانشناسی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا،ایجاد مبادلات علمی بیشتر بین دانشگاههاي ایران و آلمان در این خصوص، امري لازم و مؤثر ارزیابی میشود.

مقدمه:

با توجه به تتبعات اینجانب درباره معرفی مراکز و حوزههاي ایرانشناسی در آلمان، متوجه گردیدم که تاکنون هیچ مقاله یا مطلبی درباره فعالیتهاي ایرانشناسی در دانشگاه فیلیپس ماربورگ نگاشته نشده است و اصولا این دانشگاه همتراز سایر مراکز ایرانشناسی آلمان، معرفی نگردیده است. بدیع بودن موضوع مورد پژوهش و نیز ضرورت معرفی این مرکز فعال دانشگاهی به علاقمندان و ایرانشناسان، نگارنده را در پی جمع آوري اطلاعاتی در این خصوص تحریض نموده است.

مواد و روشها:

از آنجا که آموزش ایرانشناسی به مدت 10 سال است که در این دانشگاه ایجاد شده و توانسته است پروژه هاي تحقیقی خوبی را راه اندازي و اجرا نماید، به عنوان یک مورد نمونهپژوهی انتخاب گردید و شیوه تحقیق در آن به صورت توصیفی است.در نگارش این مقاله از سایت اصلی دانشگاه ماربورگ و نیز از سایتهاي معتبر داخلی نظیر سایت دانشگاه تهران و بنیاد ایرانشناسی، سایت رایزنی فرهنگی جمهوري اسلامی ایران در برلین، سایت نورمگز و سایر منابع کتابیاستفاده گردیده است.

مروري بر روابط علمی و فرهنگی ایران و آلمان:

امروزه ایران شناسی در آلمان به آن دسته از مطالعات و تحقیقات علمی دانشگاهی اطلاق می شود که پیرامون تمدن و تاریخ، زبان، فرهنگ و هنر و ادبیات حوزه تمدنی ایران زمین انجام می گیرد. وجود ریشههاي فرهنگی و میراث مشترك دو کشور، اشتیاق فراوانی در میان شخصیتها و مراکز آموزشی وپژوهشی آلمان برانگیخت تا به تحقیقات اسلامی و ایرانی در همه ابعاد دینی، زبانشناسی، تاریخ، باستانشناسی، علوم و معارف اسلامی و عرفان و فلسفه و هنر ایرانی واسلامی بپردازند و به اینترتیب، جاذبه و انگیزههاي مهمی براي برقراري مناسبات دوجانبه ایجاد نمود - تال،. - 177:1380

در آغاز قرن 19 میلادي مستشرقین به ادبیات و علوم شرقیخصوصاً به زبان عربی اهمیت زیادي دادند و به نشر کتبی که به زبانهاي عربی وفارسی و سایر زبانهاي شرقی تألیف شده بود، پرداختند.از جمله دائرةالمعارف اسلامی لیدن که حاصل تلاش نه نفر از مشاهیر مستشرق از جمله آلمانیها بود.اعتقاد به وجودمنشأ و زبان و نژاد مشترك»هند واروپایی«و»عنصر آریایی و خصوصیاتی منحصربه فردکه در شرق وجود داشت،از دیگر انگیزه هایی محسوب میشد تا مراکز علمی و دانشگاهی آلمان،رشته هاي شرقشناسی و بعضا ایرانشناسی،تأسیس نماید و همین عنصر آریایی بودند آلمانتا حدود زیادي در انگیزش مطالعات و پژوهشهاي ایرانی نقش ایفا کرد.اما آنچه موضوع اصلی پژوهشهاي شرقی یا شرقشناسی به شمارمیآمد،حول مباحث-»فقه اللغه یا ریشهشناسی زبان بود.

فقه اللغه:یگانه رشته دانشگاهی در حوزة زبانآلمانیاست که نام»ایران«را با خود همراه دارد. - تال، - 178:1380 از مباحث مورد توجه محققان آلمانی در خصوص فرهنگ ایرانی، زبانشناسی ایران است. براي شناسایی ریشه زبان ژرمنی طبعاً آنها به شناخت زبانهاي هند و اروپایی و ایرانی روي نمودند. از دیگر مباحث مورد توجه آنها شناسایی کتاب زرتشتیان یا ایران باستان است. همچنین تحقیق درباره شاهنامه، تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام، باستانشناسی، هنرشناسی ایران قبل و بعد از اسلام میباشد. مطالعات ایرانشناسی که به صورت انتشار سفرنامهها و ترجمه و چاپ چندین کتاب در کشورهاي آلمانی زبان آغاز شده بود، در قرن 19 به اوج خود رسید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید