بخشی از مقاله

چکیده

اهمیت مرجعیت علمی قرآن در حوزه علوم انسانی بر صاحبنظران علوم انسانی و اسلامی پوشیده نیست. بی تردید ارتقاي کمی و کیفی تولیدات این حوزة از دانش می تواند مسیر پیشرفت عالمانه کشور را به سمت اهداف عالی نظام اسلامی هموار سازد، اما تولید دانش و همچنین تحقیقات در حوزه مرجعیت علمی قرآن در حوزه علوم انسانی در کشور دچار ضعف و سستی است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی این مسئله، پاسخی براي این پرسش فراهم آید که مرجعیت علمی قرآن در حوزه علوم انسانی با رویکرد تربیتی از چه جایگاهی برخوردار است و نیز رهنمودهایی در جهت بررسی بیشتر و تعمیق و توسعه جایگاه مرجعیت علمی قرآن در حوزه علوم انسانی با رویکرد تربیتی ارائه گردد. بدین منظور تربیت در پنج بعد تربیت توحیدي، تربیت خانوادگی، تربیت اقتصادي، تربیت جنسی و تربیت جسمانی با توجه به آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. با عنایت به توان بالاي مرجعیت علمی قرآن در زمینه امور تربیتی، توجه خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت به مسائل تربیتی قرآن کریم لازم و ضروري به نظر میرسد.

مقدمه

علم به عنوان نرمافزار مدیریت جوامع انسانی و نیز ابزار تصرف انسان در طبیعت، اهمیت بسیار دارد. در میان علوم، طبقهبنديهاي فراوانی بر اساس معیارهاي متفاوت صورت گرفته است. یکی از معیارهاي رایج در علوم دانشگاهی تقسیمبندي به چهار دسته علوم پایه، علوم انسانی، علوم فنی و مهندسی و علوم کشاورزي است. در این دستهبندي که جزء رایجترین دستهبنديهاي علوم در جهان و ایران است، علوم انسانی، جایگاه ویژهاي دارد - بهاروند، . - 1393 موضوع علوم انسانی، انسان و مجموعه هاي انسانی است.

علوم انسانی علومی هستند که انسان در آنها از لحاظ حیات درونی و روابط او با دیگران بررسی میشود. در حقیقت در این دیدگاه، علوم انسانی بر اساس روش تعریف میشود. درست است که علوم طبیعی و تجربی تحول آفرین و دگرگون کننده چهره زندگی بشر هستند، اما جهت دادن و حمایت آن ها به عهده علوم انسانی است که بن و بنیاد و بستر علوم طبیعی است - فروند،. - 139 :1362

براي بیان جایگاه مرجعیت علمی قرآن در علوم انسانی با رویکرد تربیتی، ابتدا باید توجه داشت که ماهیت علوم انسانی به طور ذاتی بر اساس انسان شناسی است. اگر انسان را حاکم بر ماده بدانیم و با توجه به آیه شریفه قرآن »:خلق لکم ما فی الارض جمیعا« - بقره - 29 /، علوم انسانی فراتر از علوم دیگر خواهند بود. بنابراین انسانشناسی پایه و اساس تمامی علوم انسانی است.

مهم ترین علم و شناختی که در معرفت انسان نقشآفرینی می کند، شناخت مبدأ و معاد هستی و وحی و نبوت است. علوم دیگر را بشر با تلاش و کوشش حسی و غیر حسی خود با مدد گرفتن از وحی می تواند به دست آورد. - جوادي آملی، . - 172 :1383 در این میان انسان شناسی اهمیتی دوچندان دارد؛ زیرا اگر انسان خود را نشناسد و در این میدان بزرگ معرفتی با چشم بسته وارد شود، یقینا به خطا می رود و فریب می خورد.

به ویژه که در پی او دشمن قسم خورده و مسلحی به نام شیطان وجود دارد که به شرارت او موجودي آفریده نشده و نخواهد شد؛ زیرا شعله هاي غضب چنان او را در بر گرفته است که به خود نیز رحم نکرد و محصول شش هزار سال عبادت خویش را با لحظه اي استکبار یکجا به آتش کشید و این سخن امیر المؤمنین - ع - است که : »و کان قد عبداالله سته الاف سنه لا یدري أمن سنی الدنیا أم من سنی الاخره عن کبر ساعه واحده« - نهج البلاغه، خطبه 192، بند . - 10 او که به این خودسوزي بزرگ، تن در داده است، چگونه به غیر خود به ویژه انسان که واسطه اصلی در رانده شدن اوست، رحم می کند؟

مراد ما از مرجعیت علمی قرآن احاطه کنندگی معرفتی قرآن است؛ یعنی آگاهی هاي بشري ما در درون بستر و لایه هاي معرفتی قرآن شکل بگیرد. در نخستین تلقی، مرجعیت علمی قرآن کریم در اندیشه و تفکر مطرح است و از لحاظ اعتقادي مرجع عقاید فرد محسوب می شود و بر شکل دهی اعتقادات شخص تأثیر گذار است. در معناي دوم مرجعیت در عمل منظور نظر است که در موضوعات و مسائل اخلاق عملی مطرح می شود. در رویکرد سوم ممکن است قرآن کریم به عنوان مرجع علمی در حجیت و اعتبار تکالیف دینی لحاظ شود. در این نظرگاه از رویکرد فقهی تأثیر قرآن مورد مطالعه است و بر اساس رویکرد چهارم، قرآن در استناد به تحولات تاریخ مرجع قرار می گیرد، چرا که بر اساس قوانین تفسیري و بررسی شأن نزول و محتواي آیات تاریخی، می تواند مستند بسیاري از مسائل و رخ دادهاي تاریخی باشد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید