بخشی از مقاله
چکیده
برای سازگاری با جهانی که دائماً بوسیله علم و فناوری درحال تغییراست،کسب سواد علمی درتمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی وفناوری ضرورت دارد. شهروندان جامعه علمی فردا، باید بتوانند مسائل روزمره خود را در ابعاد فردی و اجتماعی حل نمایند. یعنی علاوه بر نشان دادن دانش علمی و استفاده از آن دانش، در تصمیم گیری های مربوط به کاربرد علم در زندگی روزانه خود شرکت کنند. بتوانند علم و غیرعلم را متمایز سازند. علاوه براین بدانند علم چه می تواند انجام دهد و چه نمیتواند، کار علمی چگونه انجام میشود و چگونه علم در فرهنگ سهیم می شود؛ این قابلیت ها همان عناصر سازنده سواد علمی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعریف بومی سواد علمی به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که: تعریف بومی سواد علمی از دیدگاه متخصصان ، کارشناسان و آموزگاران چیست؟
پژوهش حاضر با توجه به ماهیت و اهداف خود و با توجه به ابزار استفاده شده در گردآوری داده ها، مطالعه کیفی می باشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه متخصصان، کارشناسان و آموزگاران شهر تهران بودند که از میان آن به صورت هدفمند و به روش زنجیره ای یا گلوله برفی نمونه ای به حجم 80 نفر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش علاوه بر ارائه سوال ، از گروه های کانونی و برگزاری جلسات بارش فکری استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز در این پژوهش از روش تحلیل محتوا، کد بندی مقوله ها و موضوع هادر پاسخ به سوال مطرح شده بود.
مقدمه
برای سازگاری با جهانی که دائماً بوسیله علم و فناوری در حال تغییر است، کسب سواد علمی در تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی و فناوری ضرورت دارد. در اغلب متون علمی، سواد علمی را با کسب مهارتهای زندگی مترادف در نظرمیگیرند . - Rychen & Salganik, 2003 - یعنی از آنجایی که تفکر منطقی، انتقادی و همچنین استدلال علمی وتصمیمگیری آگاهانه و منطقی از نشانه های یک شهروند مطلوب است، لذا کسب دانش علمی به تنهایی نمیتواند منجر به پرورش چنین شهروندی گردد. لذا باید سواد علمی را با هدف تربیت شهروندان مطلوب، گسترش داد. قابلیت های چندگانه حاصل از رشد سواد علمی، به فرد امکان می دهند که فرایندهای علمی را در حل مسائل، تصمیمگیری و درک بیشتر محیط طبیعی و اجتماعی به کار بندد.
همچنین قابلیتهای فوق بر سرعت و کیفیت رشد علمی اقتصادی کشورها تأثیر بنیادی دارند - کایلودز4 و همکاران،. - 1997 به عبارت دیگر این قابلیتها، زندگی فرد را به عنوان شهروند چنان تحت تأثیر قرار میدهد که تعاملات اجتماعی، فرهنگی و ... او را با جامعه به صورت معقول درخواهد آورد. یادگیرندگان امروز و به عبارتی شهروندان جامعه علمی فردا، باید بتوانند مسائل روزمره خود را در ابعاد فردی و اجتماعی، به نحوی مستدل حل نمایند. تفکر علمی نه فقط نیاز دانشمندان، بلکه شهروندان است. یعنی علاوه بر نشان دادن دانش علمی و استفاده از آن دانش، در تصمیمگیریهای مربوط به کاربرد علم در زندگی روزانه خود شرکت کنند. بتوانند علم و غیرعلم را متمایز سازند. علاوه براین بدانند علم چه می تواند انجام دهد و چه نمیتواند، کار علمی چگونه انجام می شود و چگونه علم در فرهنگ سهیم میشود - استانداردهای ملی آموزش علوم5 ، . - 1995 این قابلیتها عناصر سازنده سواد علمی هستند.
در واقع سواد علمی قابلیت استفاده از دانش علمی برای تعیین مسائل و نتیجهگیریهای مستدل به منظور درک طبیعت و کمک به تصمیمگیری درباره آن و تغییراتی است که با فعالیتهای بشری در آن ایجاد شدهاست . - PISA, 2000 - بنابراین، فردِ دارای سواد علمی میتواند اصول علمی را در حل مسائل، تصمیمگیریها و درک بیشتر جامعه و محیط بهکار برد. پائول هارد6 در سال 1958 با طرح واژه سواد علمی، آن را به عنوان فلسفه و اهداف جدید آموزش علوم تجربی معرفی کرد. بیش از چهار دهه است که واژه » سواد علمی7« در منابع علمی جهان مورد استفاده قرار میگیرد. از زمان طرح این واژه توسط هارد، تعریفهای مختلفی از سواد علمی به عمل آمده است. نوریس8 و فیلیپس - 2003 - 9 در یک بررسی مدعی شدند که معانی مختلف سواد علمی را می توان در این جملات جستجو کرد: دانش علمی مبتنی بر محتوای علمی قائم به ذات و توانایی تمییز آن از حوزه های غیر علمی؛ درک علم و کاربردهای آن؛ توانایی تشخیص ؛ تشخیص آنچه که علم محسوب می شود؛ توانایی تفکر علمی؛ توانایی استفاده از دانش علمی برای مشکل گشایی و حل مسئله؛ درک ماهیت علم و رابطه آن با فرهنگ؛ لذت بردن از علم و کنجکاو بودن نسبت به پدیده های علمی؛ آگاهی از فواید و مضرات علم؛ توانایی تفکر انتقادی درباره علم و تجربههای علمی.
با این حال کارشناسان برنامه ریزی درسی - Holbrook & Rannikmae, 2009 - ضمن طرح واژه سواد علمی- فناورانه - واژه ای که برای بیان ارتباط بین علم و فناوری در زندگی روزانه به کار می رود - ، جهت بهره مندی از سواد علمی- فناورانه در برنامه درسی علوم تجربی دوره های مختلف تحصیلی، مؤلفه هایی را تعریف کرده اند که عبارتند از: هوش، نگرشها، مهارتهای اجتماعی و دید بین رشته ای به علوم تجربی. بعدها این تعریف مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفت و آزمونهای پیسا به سمت ارزیابی سواد علمی در سه بعد مفاهیم علمی، فرایندهای عملی و موقعیت های علمی به شرح زیر حرکت کرد.
الف - مفاهیم علمی: در این حیطه نیاز است تا دانش آموزان برخی پدیدههای دنیای طبیعی و تغییرات حاصله از تاثیر فعالیت های انسانی بر آنها را درک کنند . محتوای اصلی مورد ارزیابی در این حیطه شامل سه زیر مجموعه کاربردی یعنی: کاربرد علم در زندگی و سلامت، کاربرد علم در زمین و محیط زیست و نهایتاً کاربرد علم در فناوری است.
ب - فرایندهای علمی: در این حیطه توانایی دانش آموزان برای گردآوری اطلاعات و شواهد برای بررسی و اثبات نظریه علمی مطرح شده مورد نظر است. فرایندهای علمی شامل پنج مهارت پایه به شرح زیر هستند: شناسایی و طرح سؤال علمی؛ شناسایی شواهد مورد نیاز؛ جمعبندی یافتهها ؛ ارتباط دادن جمعبندیها ؛ تشریح میزان درک مفاهیم علمی
پ - موقعیت های علمی: این موقعیت ها نه از فعالیت های حرفه ای دانشمندان یا فرایندهی علمی کلاس درس و آزمایشگاه؛ بلکه از پدیدههای علمی موجود در زندگی روزمره افراد انتخاب میشوند. برای مثال همانند کاربرد ریاضیات در امور مختلف زندگی و مشاغل افراد در سطح جامعه، علم نیز کاربردهای مختلفی در زندگی و فعالیتهای حرفهای افراد در محیطهای مختلف دارد که اصطلاحاً به آنها موقعیتهای علمی میگویند.
در کتاب علم برای همه آمریکاییها مربوط به پروژه 2061، فرد باسواد علمی به این صورت تعریف شده است: » آگاه است که علوم، ریاضیات و فناوری، ابداعهایی بشری با وابستگی متقابل هستند و تواناییها و محدودیتهایی دارند. مفاهیم اساسی و اصول علم را درک میکند، با طبیعت آشناست، کثرت و وحدت آن را میشناسد و از دانش و روشهای علمی تفکر برای هدفهای فردی و اجتماعی سود میجوید.« این مجموعه مطالبی پیرامون ماهیت علوم، ریاضیات و فناوری، دانش پایهای که از نظرگاه علوم و ریاضیات دیده میشود و شکلی که فناوری به آن داده است، تاریخ تلاشهای علمی و بالاخره عادتهای ذهنی که لازمه سواد علمی است، را دربر میگیرد. اتخاذ چنین اهداف بسیار گستردهای در این مجموعه، تعریفی وسیع و جامع از سواد علمی ارائه شده است.