بخشی از مقاله

چکیده
بررسی وضعیت فعلی شیوه هاي سازماندهی مواد و محتواي درسی رشته هاي علوم انسانی در نظام آموزشی ما نشان دهندة این واقعیت است که به رغم نقش و اهمیت و کاربرد رشته هاي مختلف علمی در قلمرو وسیع علوم انسانی، نحوة سازماندهی و شیوه هاي عرضه مواد و محتواي درسی در رشتههاي مزبور موقعیت و جایگاه علمی مناسبی ندارد و روشهاي رایج در سازماندهی این مواد درسی، کارآیی رشتههاي علوم انسانی را در مقایسه با سایر رشتههاي علمی با تردید و انتقاد مواجه ساخته است؛ این مسئله به طور مستقیم به سازمان برنامه درسی و شیوههاي سازماندهی مواد درسی و روشهاي عرضه مطالب درسی مربوط است.

سازمان برنامه درسی مجموعهاي از عناصر و اجزا و فعالیتهاي یاددهی و یادگیري است که این عناصر با یکدیگر ارتباط مؤثر و متقابل داشته و در نظام برنامه درسی توالی و استمرار یافتهاند؛ استفاده از روشهاي جامع،یکپارچه و مؤثر در سازماندهی این عناصر، کارآیی محتواي برنامه درسی اجرا شده در نظام آموزشی و در نتیجه تحقق هدفهاي برنامه درسی را تضمین میکند.در نظام آموزشی ما، مواد و محتواي برنامه درسی در دورههاي مختلف تحصیلی به ویژه در نظام آموزشی عالی، معمولاً به شیوة سنتی و رایج مانند شیوة موضوعات مجزا یا رشتههاي علمی و در چارچوب کتابهاي درسی مختلف سازماندهی میشود. این روش سازماندهی غالباً بر عرضه مفاهیم و موضوعات علمی در هر رشته یا مادة درسی تأکید دارد و مواد و محتواي برنامه درسی از مجموعه رشتههاي علمی مجزا و مستقل از یکدیگر تشکیل میشود و معمولاً ارتباط، پیوستگی و هم پوشی میان محتواي این رشتهها بسیار ضعیف است.

نتیجه کاربرد این شیوة سازماندهی به ویژه در رشتههاي مختلف علوم انسانی، عرضه حجم گسترده اي از دانش، معلومات و مهارتهاي علمی به یادگیرندگان است؛ دلایل وشواهد بسیاري نشان میدهد که این شیوة سازماندهی علاوه بر کاهش میزان یادگیري و انگیزة فراگیران به مطالعه محتواي برنامه درسی، در مجموع موجب کاهش میزان کارآیی برنامههاي درسی رشتههاي علوم انسانی به ویژه در نظام آموزشی عالی کشور شده است. بر این اساس، در سالهاي اخیر گرایش برنامهریزان درسی، کارشناسان و طراحان کتابهاي درسی به استفاده از رویکردها یا الگوهاي جامع، یکپارچه و درهم تنیده با عنوان کلی رویکردهاي میان رشتهاي یا چند رشتهاي افزایش یافته است و از این رو استفاده از رویکردهاي تلفیقی یا در هم تنیده به جاي رویکردهاي رایج و سنتی، توجه پژوهشگران و علاقهمندان به توسعه و بهبود نظام برنامهریزي درسی کشور را به خود معطوف داشته است.

مقاله حاضر که بر اساس نتایح حاصل از اجراي یک پژوهش علمی1 در سطح دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی استان مرکزي تهیه و تنظیم شده است، ضمن ارزیابی وضعیت فعلی روش سازماندهی مواد و محتواي دروس در رشتههاي علوم انسانی با تأکید بر رشته هاي علوم تربیتی در نظام آموزش عالی، میزان کارآیی الگوي برنامه درسی موضوعات مجزا را ارزیابی کرده و کاربرد این الگو را با الگوي برنامه درسی تلفیقی مقایسه نموده است؛ بر اساس نتایج به دست آمده سازمان فعلی مواد و محتواي دروس در رشتههاي علوم انسانی - علوم تربیتی - بر اساس شیوة موضوعات مجزا یا رشتههاي علمی قرار دارد. ضمناً مزایاو محدودیتهاي کاربرد الگوي موضوعات مجزا در گرایش برنامهریزان درسی به استفاده از این الگو مؤثر بوده است.

از نظر اعضاي هیئت علمی و دانشجویان، مزایاي الگوي تلفیقی میزان کارآیی این الگو را در مقایسه با سایر الگوهاي رایج و سنتی افزایش داده است و از این رو به استفاده از الگوي برنامه درسی تلفیقی به جاي الگوي موضوعات مجزا تأکید شده است.نتایج حاصل از این پژوهش علمی میتواند مورد استفادة برنامه ریزان درسی، کارشناسان و طراحان کتابهاي درسی دانشگاهی در نظام آموزش عالی و نیز برنامهریزان درسی در وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد و زمینه را براي توسعه تجربیات تازه در نحوة سازماندهی مواد درسی و تهیه و تدوین کتابهاي درسی در نظام آموزشی کشور فراهم سازد.

واژگان کلیدي: برنامه درسی، کتاب درسی ، علوم انسانی - علوم تربیتی - نظامآموزش عالی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید