بخشی از مقاله
چکیده
بررسی سیاستها و برنامههای توسعه کشورهای توسعهیافته گویای این واقعیت است که این کشورها به اهمیت و جایگاه علم و فناوری واقف بوده و این دو را محور توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود تلقی کردهاند و برای دستیابی به توسعه علمی و مرجعیت علمی اقدام به برنامه ریزی استراتژیک و سرمایه گذاری کلان کرده اند. در کشور ما نیز در سند چشم انداز بیست ساله، ایران کشوری با جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه هدفگذاری شده است.
برای دستیابی به این موقعیت، لازم است وضعیت تولید علم در ایران با کشورهای منطقه هدف بطور مستمر مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد تا نقاط حرکت، مرزهای رقابت و کشورهای رقیب معلوم شوند. سپس ضرورت دارد براساس وضعیت جاری تولید علم در ایران، نوعی برنامه ریزی فعال و اقدامات آینده نگر در راستای جایگاه علمی ایران انجام شود . دانشگاه به عنوان سازمان تولید کننده دانش، بار اصلی وظیفه تحقق و دستیابی به این اهداف مهم را بر عهده دارد.
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیت های جامعه روند حیاتی خود را ادامه می دهد. تولید، بسط و گسترش علم تأثیر عمیقی در تمام حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور دارد. به تعبیر دیگر تولید علم و توسعه علمی به عنوان موتور محرکه توسعه همه جانبه و پایدار کشورها نقش عمده ای را ایفا می کند.
امروزه تمامی کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه برای حفظ یا ایجاد بنیان های توسعه یافتگی و ارتقاء قدرت رقابت خود با دیگر کشورها، علم و فناوری را به عنوان محور اصلی فعالیت های خود مورد توجه قرار می دهند و بودجه های کلانی را به فعالیت های تحقیقاتی اختصاص می دهند. بنابراین نقش تحقیقات علمی به منزله ساز و کار مؤثر و تعیین کننده در توسعه ملی را نمی توان کم اهمیت تلقی کرد، چرا که پژوهش دانش تولید می کند و کاربرد دانش در عمل، سبب توسعه می شود.
مسئولیت توسعه تحقیقات و تولید دانش بر عهده دانشگاه ها می باشد که با توجه به امکانات، توانایی ها و تجارب علمی انتظار می رود که آن ها این رسالت را به بهترین نحو به انجام برسانند و نقش های متعدد خود را در پاسخگویی به مسئولیت های ماهوی و اجتماعی خویش ایفا کنند. در این مقاله ابتدا به بررسی ماهیت و کارکردهای دانشگاه پرداخته شده است و در ادامه ضمن تأکید بر اهمیت کارکرد تحقیق و پژوهش دانشگاه در توسعه و تولید علم، نقش و جایگاه دانشگاه در تولید علم و دستیابی به مرجعیت علمی اشاره گردیده است.
.1 مقدمه
آموزش عالی مقوله نوینی در جامعه بشری نیست اما امروزه به دلیل تأثیر عمیق و همه جانبه ای که بر تمامی ابعاد جوامع بشری بویژه رشد و توسعه جوامع دارد مورد توجه زیادی واقع شده است. آموزش عالی در تعامل با زندگی بشری نه تنها بر آن تأثیر می گذارد بلکه از آن هم تأثیر می پذیرد که به تبع پیچیده تر شدن روزافزون ابعاد زندگی بشری، علم و دانش هم باید با این روند تحولات ، همگام و همراه شود که لازمه این امر، تولید علم و دانش است.
امروزه نقش تولید علم و انجام پژوهش از یک عامل فزاینده رفاه فراتر رفته و به تنها راه باقی ماندن در عرصه حیات و حضوری موثر در دنیای پر تکاپوی تکنولوژی و پیشرفت مبدل شده است این امر باعث گردیده است که کشورها توجه زیادی به سرمایه گذاری در تولید علم و انجام تحقیقات داشته باشند - رازینی و وجدانی طهرانی، 1383، ص . - 335 در ایران نیز، در سند چشوم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، به عنوان معتبرترین سند بالا دستی، برای دستیابی به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه تاکیدات زیادی به تولید علم و فناوری شده و آن را به عنوان یک نیاز مترم برای حفظ بقا و استقلال، ضرورتی اجتناب ناپذیر می داند.
پژوهش و تولید علم از نیازهای مسلم و اساسی هر جامعه ای می باشد که در سیاست گذاری های کلان کشورهای پیشرفته در زمره ردیفهای نخست برنامه ریزی به حساب می آید.از شاخصه های اصلی و عمده عصر کنونی محوریت یافتن علم، تولید و بکارگیری آن می باشد. تلاش برای تولید و توسعه علم با توانمندی و قدرتمندی کشورها در حوزه ها و عرصه های مختلف پیوند خورده است. میزان بهره مندی از علم از موضاعات و چالشهای اساسی دولت ها محسوب می شود. بدین سان آینده کشوره ها و توسعه یافتگی آنها با تولید علم، بسط و بهره مندی آن کاملا مرتبط است و برتری کشورها نسبت به هم به علم و نتایج و کاربردهای آن بستگی دارد
تاکید برنامه های سوم و چهارم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور بر توسعه علمی و توسعه دانایی محور نیز موید این مطلب است. تولید علم یعنی ارائه دانش و یافته های جدید اعم از نظری و عملی که قبلا در متون علمی گزارش نشده است
یکی از مهمترین مراکز علم و فرهنگ در جهان، دانشگاه است که علاوه بر کارویژههای علمی، نقشها و کارکردهای مؤثر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... دارد. دانشگاه به عنوان یک نهاد پیچیده فرهنگی و کانونی مهم، به پیشبرد انتظام فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک میکند و در جهت بهبود کیفیت زندگی و حفظ و پویایی و نشاط جامعه برای خود نقش و مسئولیتهایی قائل است. این نهاد بزرگ اجتماعی و فرهنگی به ویژه در عرصه علم و فنّاوری، جامعه را برای تسلط بر رویدادهای آینده توانمند و مهیا میکند
.2 مفهوم و تبارشناسی دانشگاه
واژه universitias که در رم باستان به مفهوم "کلیت" بود بعدها به مفهوم اعضای گروهی بودند که یک حیات جمعی را تشکیل می دادند، به گونه ای که فردیت آنها مورد نظر قرار نمی گرفت. به این ترتیب هر اتحادیه صنفی یک nuversiteas تشکیل می دادند که از امتیاز ها و حقوق خاصی برخوردار بودند. اما در نهایت این واژه برای نهادهای علمی مورد استفاده قرار گرفت از جمله اساسنامه روبرت دو کورسون در سال 1215 به عنوان شناسنامه دانشگاه پاریس درج شده است
نهاد دانشگاهی در سده سیزدهم به شکل اتحادیه صنفی استادان و شاگردان زیر حاکمیت کلیسا شکل گرفت. از آنجا که این اتحادیه جنبه صنفی داشت تمایل به حفظ منابع جمعی و بدست آوردن امتیاز از جمله اولویت های نخست آن ها بود. این افراد که سپس به عتوان نویسندگان کتاب1 نیز مشهور شدند، اولویت های دیگری نیز داشتند که نخستین آن "دانش" بود. که می بایست در این مکان ها تولید و آموخته شود. شکل گیری و رشد دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به سبک جدید از چند قرن پیش در غرب آغاز شد.
به دنبال تحولات اقتصادی، اجتماعی در غرب، به ویژه رنسانس و انقلاب صنعتی ، جوامع غربی درصدد برآمدند با استفاده از علم و محصولات آن، مسایل و مشکلات پیش روی خود را حل و نیازهای خود را از طریق علم و مراکز علمی برطرف کنند. به تدریج با رشد و توسعه علم و دانشگاه ها ، آموزش عالی به عنوان نهاد اجتماعی جدیدی در جامعه مدرن ظاهر شد. نهادهای دانشگاهی برای پاسخ به سه نیاز اساسی در دنیای مدرن پدید آمدند.
1 تربیت نیروی انسانی حرفه ای و کارآمد برای اشتغال در بخش های مختلف جامعه. .
2 خلق و توسعه فناوری برای رفع نیازهای تکنولوژیک بشر در عرصه های مختلف اقتصادی اجتماعی.
.3 بسط گستره دانش بشری در زمینه های مختلف زندگی این جهانی اعم از جهان طبیعی و جهان انسانی.
از آن جا که در دنیای امروز دانشگاه یکی از نهاد های اصلی محسوب می شود، لذا عدم توجه به دانشگاه و رسالت های آن، تبعات زیانباری می تواند برای جامعه داشته باشد زیرا جوامع نوین انباشته از مسائل و مشکلات پیچیده ای است که دانشگاه ها می توانند در رفع و پیشگیری میزان قابل توجه ای از آن ها کمک کنند. از طرف دیگر نگاه گذشته به مسئولیت دانشگاه، بیشتر آموزشی بوده است اما با رشد جوامع انسانی و به ویژه بعد از انقلاب صنعتی، هر روزه نیازها و خواست ههای بشری افزوده تر و مطالبات متنو ع تر گردیده است.
دانشگاه ها مهم ترین سرمایه های تغییر و توسعه در جوامع محسوب می شوند. فهم پیچیدگی دانشگاه، برای ساختن نهادی بنیادی و تأثیر گذار در تحولات جامعه، امری اساسی است. بخشی از این پیچیدگی ها ناشی از کارکردهای متنوع و گاه متضادی است که مفهوم چند معنایی از آن ارائه می دهد. واقعیت های اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در سطوح محلی، ملی و بین المللی نیز در طول زمان، چالش ها و انتظارات نوینی را پیش روی دانشگاه و آموزش عالی قرار داده است
نخستین کارکرد ویژه دانشگاه از ابتدای پیدایش آن، آموزش بوده است. دانشگاه در سده سیزدهم با هدف ایجاد دوره های آموزشی مستمرو پیشرفته تحصیلی بود که از مدرسه آغاز شد و تا آموزش سطح بالا که مدت ها با همین نام شهرت یافته بود و یا آموزش عالی کنونی، شکل گرفت. کارکرد دومی که این نهادهای آموزشی یا دانشگاهها داشتند، تولید دانش در سطح بالا بود که در واقع از اوان پیدایش دانشگاه از آموزش جدایی ناپذیر می نمود. به این ترتیب دانشگاه ها موظف بودند خود به تولید دانشی بپردازند که می بایست به دانشجویا ن خود بیاموزند.
آلن تورن1، سه کارکرد را برای دانشگاه مطرح می کند، کارکردهایی که در تضاد وتعارض بایکدیگر عمل می کنند - یمنی، 1380، ص. - 16 کارکردبازتولید - تربیت نخبگان و تفسیر اطلاعات و در عین حال بازتولید ساختار و کارکردهای خود - ، کارکرد سازگاری - سازگاری با تغییرات تداوم با بازتولید خود - و کارکرد تولید - تولید محصولات متنوع و دشواری جذب آنها با توجه با ناهمگویی های ناشی از جهانی شدن اقتصاد - . هاینریش سیدل2 پنج وظیفه برای دانشگا ه ها قائل است.
نخست فراهم کردن زمینه ی آموزش و تربیت افراد جامعه از طریق ساختاری که تحقیق و آموزش را درهم می آمیزد. دوم دانشگاهها تربیت حرفه ای را برای جامعه تأمین می کنند. سوم دانشگا هها مؤسسات پژوهشی هستند و نسبت به انجام تحقیق در همه ی رشته های دانشگاهی و نیز کارهای رو به توسعه میان رشته ای مسئولیت دارند. این وظیفه غنی سازی مشاغل در بخش های دولتی و خصوصی را نیز دربر می گیرد . چهارم دانشگا هها نسبت به توسعه ی منطقه ای و ملی و تماس های بین المللی مسئولیت دارند و پنجم دانشگا هها نسبت به ترویج روشنفکری و توسعه ی فکری و اجتماعی در سراسر جامعه مسئول هستند
دانشگاه در دیدگاه یونسکو 3 همانطور که در بیانیه 1998 یونسکو و در بیانیه جهای آموزش عالی هم آمده علاوه بر تربیت نیروی متخصص باید به تربیت شهروند مسئول و مشارکت جو بپردازد و علاوه بر کارکردهای تخصصی باید به کارکرد های عمومی از قبیل آماده ساختن نسل جوان دانشجویان برای زیستن در جامعه، برای ساختن جامعه، برای ایفای نقش شهروندی، و غیره نیز اهمیت دهند. وظیفه دانشگاه ها صرفاً تربیت نیروی متخصص در حیطه تخصصی و تکنیکی خودشان نیست، بلکه جست و جوی حقیقت، دفاع از حقیقت، کمک به یادگیری صلاحیت های زیستن، توانایی ها و مهارت های کیفیت زندگی، مهارت های شهروندی، مهارت های زندگی با دیگران و... نیز از وظایف دانشگاه محسوب می شوند
مظفری - - 1390 در رساله خود، کارکردها و مسئولیت های دانشگاه را به دو دسته کلی تقسیم کرده است: کارکردها و مسئولیت های کانونی - اصلی - : منظور از کارکردها و مسئولیت های کانونی دانشگاه، آن دسته از کارکردها و مسئولیت هایی هستند که دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی در سطح آموزش عالی و به شکل اختصاصی بر عهده دارد. به عبارت دیگر این کارکرد ها و مسئولیت ها به شکل خاص فقط از دانشگاه انتظار می رود. این کارکردها و مسئولیت ها را می توان شامل آموزش، پژوهش و تربیت منابع انسانی متخصص در سطح آموزش عالی دانست.
کارکردها و مسئولیت های پیرامونی - فرعی - : منظور از کارکردها و مسئولیت های پیرامونی دانشگاه، آن دسته از کارکردها و مسئولیت هایی هستند که به طور عمومی انتظار می رود دانشگاه همانند دیگر نهادهای فرهنگی - اجتماعی برای پاسداشت و تقویت هویت های فردی، گروهی و اجتماعی و در نهایت هویت کلان و توسعه ملی بر عهده بگیرند. این کارکردها و مسئولیت ها می تواند شامل پرورش شهروندان شایسته، همکاری و مشارکت در توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سطوح محلی، ملی و جهای قلمداد نمود. در این ارتباط از نظر بوردیو4 ،یکی از کارکردهای آموزش و پرورش - از جمله دانشگاه - ، فراهم کردن زمینه برابری و کاهش فاصله طبقاتی در جامعه مدرن است
پازارگادی - - 1381 اهداف و رسالت های آموزش عالی و مأموریت دانشگاه در عصر نوین را 4 نقش اصلی زیر می داند:
.1 پاسخگویی به نیاز جامعه،
.2 کمک به پیشبرد و سرعت بخشیدن به فرایند توسعه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور،
.3 تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه، برقراری ارتباطات بین الملل، و
.4 تولید و توسعه و نشر دانش و فرهنگ در کشور