بخشی از مقاله

چکیده

نور زیباترین زینت تاج زیبایی است و تاثیر مشخص در شناخت هر چیز زیبا دارد. وجودش شرط ضروری زیبایی است که اگر در جای مناسب ظاهر شود هر زیبا را زیباتر میکند. نقش و اهمیت نور در شاخه های مختلف علمی،هنری و سایر فنون و حرفه ها برکسی پوشیده نیست ،یکی از این شاخه ها معماریست. زیبایی معماری بیش از هرچیز از نور مساعد مدد میگیرد. فضای معماری با ادراک بصری ارتباط مستقیم دارد و نور اولین شرط برای هرنوع ادراک بینایی است، لیکن - نور - تنها یک ضرورت فیزیکی نیست؛نور در سایه ها خود را نشان میدهد و فهم نور و ارزشهای آن یکی از بهترین عوامل ایجاد هماهنگی و تناسب و زیباتر جلوه دادن آثار معماری است.

با فهم کاربردی بودن دستیابی به ارزشهای تکرارپذیر و منجر به زیباییِ این موضوع میتوان به طراحی آثاری نوین در معماری پرداخت، که همچون معماری گذشته به خوبی کار میکنند و پاسخگوی نیازهای بصری انسان - زیبایی - میباشند. این مقاله با هدف شناخت جایگاه »نور« در »زیبایی« بر آن است تا ضمن روشن کردن برخی علل از بین رفتن یا کمرنگ شدن زیبایی بناهای معاصر ، موجبات ارتقای کاربرد ارزشمند »نور طبیعی« را در ایجاد »زیبایی بصری معماری« فراهم آورد.

-1 مقدمه

معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی دراین جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هردو جهان مرئی » وجود« پیدا میکنند . یکی از چالشهایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سوال است که حضور نور و بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد؟ و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگیری نور در راستای ایجاد زیبایی که به طور مستقیم بر ارتقای کیفیت زندگی تاثیرگذار است،امکان پذیر است؟ و یاساساً لزومی درآن است؟ مساله مهم دراین میان آن است که با بالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز و دستیابی به سهولت در اجراء در بیشتر موارد توجه به ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان به نور بوده متاسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و به نظر می رسد نیروی کارآمد نور در ادراک فضا ، بالا بردن کیفیت معماری و بدنبال آن زیبایی و کیفیت زندگی، بدون استفاده شده است.

این مقاله در صدد است تا با عنوان بخشهایی از قبیل : نور و معماری کهن؛ نور و سایه ؛ زیبایی : ارکان ،مولفه ها و آثار آن ؛ نور و زیبایی؛ و در آخر نتیجه گیری ؛ نشان دهد نور نه تنها نقش مهمی در ارزش گذاری بر عناصر معماری دارد و یکی از عوامل مهم و تعیین کننده فضاست بلکه مهم ترین عامل ایجاد زیبایی معماری و شرط ضروری آن نیز محسوب می شود.به عبارت دیگر زیبایی معماری بیش از هرچیز از نور مساعد مدد میگیرد.

-2 روش تحقیق

پژوهش حاضر،رویکردی تحلیلی و توصیفی است که بااستفاده از پیشینه منابع موجود در مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و می کوشد تا با برشمردن پاره ای از اصول و مبانی زیبایی شناسی ، توصیف مولفه های بصری حاکم بر زیبایی پرداخته و جایگاه نور در زیبایی را کشف کند.

-3 نور و معماری کهن

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکلهای مختلف زیربنایی جهت طراحی بسیار لازم می باشد. اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشد که در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند.در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند - نعمت گرگانی،1381، . - 317 معماری ایرانی و صدالبته معماری سنتی ایرانی همیشه سعی در فراهم کردن آسایش کاربران دارد که برای رسیدن به این مهم روش ها و ترفندهای کثیری را به کار گرفته است.

از جمله این روش ها ایجاد مکانی با ویژگی های کالبدی و عملکردی مناسب که آسایش فیزیکی کاربران را در پی دارد و از آن مهم تر احترام به جنبه های معنوی آسایش ساکنین که از جمله آن ارضا حس زیبایی شناسی آنان است - که آدمی همیشه و در همه جا به دنبال آن بوده است - . معمار ایرانی برای رسیدن به این ویژگی،نور که »جلوه زیبای ذات حق « است را با استادی تمام شناخته و نمود آن را در معماری خود به کار گرفته و نمایش داده است. او نور بی نهایت خورشید را در ظاهر به جلوه ای ظریف - که البته همان باطن بینهایت را در نهاد خود دارد - ، تبدیل کرده است و زیبایی آن را با نمودهای مختلف چه به صورت ظاهری و نمادین و چه در نمایشی معناگرا در عناصر معماری خود ارائه داده است.

ازجمله آن،در صورتی نمادین میتوان به نمایش نقوش و رنگ های شیشه های رنگین در حوض و داخل بنا و در بعد مفهومی و معنایی آن میتوان به وارد کردن اشعه ای از نور در تاریکی مطلق که جلوه ای از حضور حق را ارائه می دهد،نام برد. - عباسی ، 1391 ، - 5 معماران ایرانی به طور غریزی یا آگاهانه از این اصول ساده و طبیعی پیروی میکرده اند؛ نورپردازی دینامیک ، نور متغیر به لحاظ کمیت،جهت تابش و رنگ ،موضوع کار آنان بوده است.انواع کاربندیها - تزئینات هندسی گنبدها - ساختارهایی بوده اند که وظیفه عمده آنها جذب نور و انعکاس آن به صدها شکل و ایجاد سایه روشنهای متنوع و جذاب بوده است.در بازار ها ارتباط با زمان از طریق ستونهای نوری، که از روزنه گنبدها به داخل می تابیدهو مرتباً در هرجهت حرکت میکرده،تامین میشده است - شکل . - 1

مشبکها،معرقها و پنجره های چوبی مزین به شیشه های رنگی با ترکیب بندی هندسی،روشهای مختلف حالت بخشیدن به نور بوده اند؛نوری که در ارتباط با فضای معماری بوده و سلسله مراتب معینی را از تاریکی پدید آورده است - شکل . - 2 بنابراین با نگاهی به آثار معماری به جا مانده میبینیم که معماران ایرانی از گذشته دور به اهمیت نور در معماری پی برده و روشهای هوشمندانه ای را برای استفاده از نور در ساختمان ابداع کرده اند.

-4 نور و سایه - تاریکی -

از نور در معماری به چند صورت می توان بهره گرفت : انعکاس نور - استفاده از سطوحی که نور را منعکس کرده و به دیگر سطوح می تاباند و به این وسیله نور در فضا امتداد می یابد - .شکست نور - به کارگیری تمهیداتی برای شکستن نور در سطوح متنوع نمونه ی دیگری از کاربرد نور است.یکی از عمده ترین نقش های مقرنس و کاربندی در معماری مسلمانان ، خاصیت شکست نور است - شکل . - 3 همچنین تغییر ملموس در سطوح، بنارابه مظهری از مراتب عالم تبدیل میکند - . تضاد نور و سایه - تضاد شدید در سطوح و فضاهای تاریک و روشن - میتواند در بهره گرفتن از نور در معماری معناگرا موثر باشد. طبق گفته ی بیرکهوف» : 1 زیبایی نتیجه ی دو صفت متضاد است که هردو به یک اندازه ضروری است. « - گروتر2 ، - 1987 حتی میتوان با صراحت اعلام کرد : »زیبایی از تضاد شدید نشات میگیرد..«تضاد در واقع همان چیزیست که تفاوتها را بوجود میاورد و تمایزها را میپذیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید