بخشی از مقاله

چکیده:

مطبوعات پیش از آنکه در حوزه حقوق کیفری با محدودیتها و الزاماتی مواجه باشند، به عنوان یک پدیده اجتماعی پایگاهی دارند که حقوقی را برای آنها پدید می آورد که مهم ترین آن حقوق، آزادی مطبوعات می باشد.در واقع »آزادی مطبوعات« به عنوان اصلی گسترده مانعی برای جرم انگاری های بی ضابطه و وسیع دولت ها در حوزه مطبوعات است. ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر در تایید آزادی بیان و مطبوعات مقرر میدارد:»هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطراری نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن از طریق رسانه ها و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد« بند 2ماده19میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز در تایید آزادی بیان و آزادی مطبوعات مقرر میدارد:»هر کس حق آزادی بیان دارد.

این حق شامل تفحص آزاد، تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل، بدون توجه به سرحدات، خواه شفاها یا به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر ویسله دیگر به انتخاب خود میباشد« در قانون اساسی جمهوری اسلامی، آزادی مطبوعات جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده، چنانکه در اصل 24 این قانون، به اصل آزادی مطبوعات و نشریات پرداخته و آنها را در بیان مطالب آزاد دانسته است .بااین وجود دو استثناء برای آزادی برشمرده است یکی اینکه مخل مبانی اسلام نباشد و دیگر اینکه مخل حقوق عمومی نباشد. سیاست تقنینی جمهوری اسلامی ایران درحیطه قانون اساسی ازحیث کلیات وحیطه موضوعی همسو وهماهنگ بانظام بین الملل درجهت رعایت اصل ازادی بیان ومطبوعات بوده ،هرچند دربرخی قوانین قانون گذار عادی دربرخی موارد باجرم انگاری های متعدد ،تورم کیفری ،استفاده ازکلمات مبهم وعدم صراحت وشفافیت درجرم انگاری به این اصل پای بند نبوده است اما نحوه اعمال مجازات و میزان آن و حتی حساسیت دولت جمهوری اسلامی ایران در برخی از جرایم - مثلا جرایم امنیتی یا مربوط به مذهب - تا حدودی متفاوت می باشند کلمات کلیدی :مطبوعات،ازادی بیان،جرایم مطبوعاتی،تورم کیفری،اسنادبین المللی

مقدمه:

آزادی بیان یکی از بنیادی ترین حقوق انسانی است.این آزادی از یک سو به دلیل کمک به کشف حقیقت های انسانی، به توسعه و تحول جوامع انسانی کمک می کند و از سوی دیگر خودشکوفایی فردی را تقویت و حتی تضمین می کندو به نوعی جلوه ای است از حق تعیین سرنوشت. آزادی بیان در تفکیک متعارف و رایج حقوق بشری ، در شمار حق های منفی طبقه بندی می شود.بنابراین تحقق و اعمال آزادی بیان با عدم مداخله تحدیدی دولت و یا سایر گروه ها و افراد تهدید کننده این آزادی تحقق می یابد. با این حال باید توجه داشت این تحلیل و برداشت از آزادی بیان مستلزم چنین برداشتی نخواهد بود که دولت هیچ گونه دخالتی در این امر ندارد بلکه در عین حال هم وظیفه سلبی و هم وظیفه ایجابی دارد. اصل آزادی مطبوعات و رسالت مطبوعاتی برای ارباب مطبوعات حقوق تضمین شده ای را ایجاب می کند، تا بر اساس آن، بی هیچ مانعی، قادر به جریان انداختن اخبار و اطلاعات و بیان مطالب باشند. جرم انگاری یا فرآیند جرم سازی، توسل به ضمانت اجرای کیفری از طریق جرم تلقی کردن رفتارهای خاص است.

قانونگذار با توجه به ارزش های جامعه و در جهت حفظ نظم عمومی، بعضی اعمالی را که در حیطه اباحه یا انحراف است با تعیین ضمانت اجرای کیفری در قلمرو حقوق جزا قرار می دهد تاکید قانون گذار اساسی بر آزادی نشریات و مطبوعات در بیان مطالب، مبین نوعی برقراری روابط فردی و اجتماعی است که از یک حق فردی فراتر می رود و افراد و جامعه را در مسیر تبادل اطلاعات و برخورد اندیشه ها قرار می دهد و بدین وسیله زمینه را برای توسعه فکری همگان فراهم می سازد .در چنین تصویری ، بین آزادی بیان مطالب و حق دانستن نوعی مقارنه موضوعی متبادر به ذهن می رسد از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است؛ از آنجاییکه بیتوجهی و نادیده انگاشتن حقوق بشر منجر به اعمال وحشیانهای شدهاست که وجدان نوع بشر را به عصیان واداشته است دردوسند بین الملی مهم یکی اعلامیه جهانی حقوق بشرودیگری میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی ازادی مطبوعات واصول ومبانی ان بیان گردیده است که دراین مقاله به بررسی ان میپردازیم

مبحث اول: مطبوعات، آزادی مطبوعات و حقوق بشر گفتاراول: مطبوعات درحقوق بشر و مفهوم آن

در وهله امر نیاز به این توضیح می باشد که آزادی مطبوعات یکی از مصادیق آزادی بیان می باشد و آزادی بیان یکی از بنیادی ترین حقوق انسانی است.این آزادی از یک سو به دلیل کمک به کشف حقیقت های انسانی، به توسعه و تحول جوامع انسانی کمک می کند و از سوی دیگر خودشکوفایی فردی را تقویت و حتی تضمین می کند.و به نوعی جلوه ای است از حق تعیین سرنوشت.1 تاکید قانون گذار اساسی بر آزادی نشریات و مطبوعات در بیان مطالب مبین نوعی برقراری روابط فردی و اجتماعی است که از یک حق فردی فراتر می رود و افراد و جامعه را در مسیر تبادل اطلاعات و برخورد اندیشه ها قرار می دهد و بدین وسیله زمینه را برای توسعه فکری همگان فراهم می سازد در چنین تصویری ، بین آزادی بیان مطالب و حق دانستن نوعی مقارنه موضوعی متبادر به ذهن می رسد باتوجه به وجود معانی مختلف و ابهامات گوناگون در تعریف مطبوعات که به صورت های عام و خاص تعریف کردند ولی ما به تعریف قانونی اکتفا کرده و آن را ملاک کار خود قرار داده ایم.

ماده 1قانون مطبوعات1364 که ناظر به اصل بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی است، واژه »مطبوعات« را این گونه تبیین میکند:»مطبوعات در این قانون عبارتند از نشریاتی که به طور منظم با نام ثابت و تاریخ و شماره ردیف در زمینه های گوناگون خبری انتقادی ، اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها منتشر می شوند« قانون مطبوعات ایران مصوب 1364 و اصلاحات بعدی آن در سال 1379 در تبصره 3 مقرر داشته بود: » کلیه نشریات الکترونیکی، مشمول مواد این قانون است.« با این همه به دلیل نبود تعریفی جامع از نشریات الکترونیک ،در سال 1388 قانونی تحت عنوان قانون اصلاح ماده 1 قانون مطبوعات مصوب 1364 و اصلاحات بعدی آن به تصویب مجلس رسید. ماده واحده ی این قانون بیان داشته است که تعریف نشریات الکترونیکی به ماده ی 1 قانون مطبوعات الحاق می گردد. براساس تعریف این ماده واحده : »نشریه الکترونیکی، رسانه ای است که به طور مستمر در محیط رقمی - دیجیتال - ، انواع خبر، تحلیل، مصاحبه و گزارش را در قالب نوشتار، صدا و تصویر منتشر می نماید.«

نکته ای که باید به آن توجه داشت اینکه نشریات بدون پروانه نشر اعم از چاپی یا الکترونیکی از شمول قانون مطبوعات بیرون می باشد، اما اگر نشریه چاپی دارای پروانه ی نشر باشد به منظور انتشار در محیط دیجیتال نیاز به اخذ پروانه نشر جداگانه ندارد.بدین ترتیب ،از سویی قانونگذار »مطبوعات« را در حوزه امور چاپی به نشریات ادواری آن هم با شرائط مفصلی که در ماده 1 و تبصره های آن آمده تقلیل میدهد و مطبوعات غیر ادواری را حکما از قلمرو قانون مطبوعات بیرون می گذارد و از سوی دیگر نشریات الکترونیک را تابع قانون مطبوعات میکند.1 مطبوعات از جمله رسانه های گروهی است که بخاطر طیف وسیع، سرعت انتقال، و سهولت دسترسی به آن ، نقش بسیار موثری را در خبر رسانی و مبادله افکار و اندیشه ها داراست. رسانه مطبوعاتی ، در عین آن که به عنوان ابزار آزادی بیان ، مورد استفاده افراد قرار می گیرد ،می تواند دست افزار مناسبی برای ارباب قلم و اندیشه باشد تا بدین وسیله ، رسالت فرهنگی و ارشادی خویش را خطاب به جامعه ایفاء کنند.2 با توضیحاتی که تا کنون گذشت یک اصل استخراج و حاصل می شود و آن:اصل آزادی مطبوعات می باشد ؛ آزادی مطبوعات و رسالت مطبوعاتی برای ارباب مطبوعات حقوق تضمین شده ای را ایجاب می کند، تا بر اساس آن، بی هیچ مانعی، قادر به جریان انداختن اخبار و اطلاعات و بیان مطالب باشند.3 علی رغم شناختن حقوق و برخی آزادی ها برای مطبوعات در بیان مطالب و عقاید خود در ارائه و وسعت این حقوق ،محدودیت

هایی وجود داشته که به طور خلاصه باید آن را در تحت سه عنوان آورد:

الف - تخلفات مطبوعاتی -

ب - مسئولیت مدنی مطبوعات -

ج - جرایم مطبوعاتی

گفتاردوم: آزادی مطبوعات درنظام حقوق بین الملل الف- اعلامیه جهانی حقوق بشر

از آنجاییکه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقالناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است؛ از آنجایی که بیتوجهی و نادیده انگاشتن حقوق بشر منجر به اعمال وحشیانهای شدهاست که وجدان نوع بشر را به عصیان واداشته است؛ وظهور دنیایی که در آن بشر بتواند از آزادی بیان و اندیشه بهره مند گردد و فارغ ازهراس زندگی کند به بالاترین آمال بشر تبدیل شده است؛ از آنجایی که حقوق بشر باید توسط قانون مورد حمایت قرار گیرد تا اینکه بشر بهعنوان آخرین راه چاره، ناگزیر از قیام علیه خودکامگی و سرکوب نگردد؛ از آنجاییکه توسعه روابط دوستانه میان ملتها امری ضروری است؛ از آنجاییکه اعضای سازمان ملل در منشور این سازمان وفاداری خود را به حقوق بنیادین بشر، منزلت و ارزش انسان، و حقوق یکسان برای مردان و زنان ابراز کردهاند ونیز با عزمی راسخ برآن شدهاند که برای پیشرفتهای اجتماعی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید