بخشی از مقاله
چکیده
طبیعت پیرامون انسان و عوامل متشکله آن در دوران باستان و تا پیش از ظهور تکنولوژی و نظام های جدید صنعتی، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در برخی نگرش ها و جهان بینی ها، طبیعت بدان اندازه مهم بوده که حتی به عنوان امری مقدس و قابل ستایش تلقی می شده است. به طوری که در ذهن ایرانیان باستان، عناصر طبیعت، گردانندگان اصلی دنیا به شمار می آمده اند و می توان گفت که طبیعت دوستی، در تمامی وجوه زندگی آن ها نفوذ کرده بود. در تاریخ فرهنگ های دیگر جهان نظیر یونان و هند قدیم نیز تشابهاتی در این زمینه دیده می شود. اما در دوران مدرن و پس از انقلاب های علمی و صنعتی، انسان با اعتقاد به توسعه و پیشرفت تکنولوژی به عنوان عاملی برای دست یابی به خوشبختی و رفاه ، سعی بر کنترل طبیعت و تسلط بر آن نمود و به بهانه ی تسلط بر طبیعت، به تدریج زمینه های تخریب و نابودی آن را فراهم نمود. این مقاله می کوشد با نگرشی اجمالی بر مقررات ناظر بر محیط زیست، تروریسم زیست محیطی را با تکیه بر فناوری هارپ تبیین نموده و چالش های فراروی عدم جرم انگاری آن در ایران را در پرتو اسناد بین المللی مورد نقد و بررسی قرار دهد.
کلید واژه : محیط زیست، تروریسم زیست محیطی، هارپ، مقررات ایران ، اسناد بین المللی.
مقدمه
انسان مولود محیط است و در دامان محیط میزید و در دامان آن میمیرد. هیچچیزی در دنیا اهمیتش بیشتر از محیط زیست برای بشر نیست. طبیعت جلوهی حضور خداست و احترام به طبیعت و موجوداتش نیز به معنای احترام به خداست. در ابتداییترین استدلال، حرمتگذاری به خدا و نظام خلقت مساله حرمتگذاری به طبیعت به حیث بارزترین خلاقیت خداوند برای مؤمنان به خداوند مطرح است. خداوند در هیأت نامرئی خویش اماناتی را برای بشرسپرده است که عالیترین و برجستهترین این امانتها، همانا طبیعت است، طبیعتی که انسان را در دامانش میپروراند و
خارج از طبیعت، انسان هیچچیزی ندارد و هیچچیزی نیز شمرده نمیشود.
آیا ما به حیث انسانهای مسئولیتپذیر در برابر سلامت و حفظ محیط زیست، وظایف انسانی خویش را بهدرستی انجام دادهایم؟ آیا ما به محیط زیست به عنوان مکان حیات آیندهی فرزندانمان نگاهی هرچند کوتاه انداختهایم؟ آیا ازآلودگیهای دستساختهی خود ولو در یک مقیاس ناچیز تاکنون جلوگیری کردهایم؟ آیا گاهی به اطرافتان نگاهی انداختهاید که افراد جامعهیمان چگونه با انداختن زبالهها و زواید خوراکی ها و نوشیدنیها به میزان آلودگی محیط زیست افزودهاند؟ بهراستی شما فکر نمیکنید که محیط زیست متعلق به هر انسان و جنبندهای است که نفس میکشد؟اگر سیر آلودگی محیط زیست به این گونهی سرسامآور پیش برود، آیا شما نگران آیندهی فرزندانتان نیستید؟
از پیامد های توسعه صنعتی ، مداخله انسان در طبیعت و دگرگونی های زیست محیطی ناشی از آن است، که نتیجه اعتقادات جدید او به نظام صنعتی و شاید نشانگر کاهش اعتقاد انسان معاصر به طبیعت به عنوان منشا زندگی و حیات موجودات در روی کره زمین باشد. این مقاله سعی دارد با تبیین تروریسم زیست محیطی و اشاره اجمالی بر پیامدهای ناشی از استفاده فنآوری هارپ به عنوان مصداقی از تروریسم زیست محیطی، چالش های ناشی از عدم جرم انگاری آن را در ایران در پرتو اسناد بین المللی و آموزه های حقوق بین الملل محیط زیست مورد بررسی قرار دهد. شاید از این طریق بتوان پنجره ای را پیش روی انسان معاصر در جهت افزایش توجه به ماهیت و ظرفیت طبیعت و نیز کاهش جرایم مرتبط با محیط زیست باز نموده و ریشه های اقدامات انسانی را در این پدیده مورد بحث قرارداده و در نتیجه نسبت به فراهم نمودن بسترهای نظری برای پیشگیری از جرایم محیط زیست و مراقبت از آن اقدام نماید. - مثنوی، غلام پور، سیده، 1391، ص - 1
-1 اهمیت مسائل زیست محیطی و ضرورت توجه دولت ها به آن
در اکثر سالهای قرن گذشته، امنیت در چارچوب محدود دولتمحور قرار داشت و واقعگرایی و پس از آن نوواقعگرایی در قالب پوزیتیویسم1 در عرصه روابط بینالملل و مطالعات امنیتی بدون هماوردی جولان میدادند و تمام توجهات بر بعد نظامی و عینی امنیت منعطف بود. اما از دهههای پایانی این قرن با مطرح شدن دیدگاههای انتقادی، جایگاه مطالعات پوزیتیویستی و به تبع آن واقعگرایی متزلزل شد و راه برای مطالعات پست پوزیتیویستی و فرا اثباتی هموار گشت. پست مدرنیسم نیز از دل مطالعات انتقادی ظهور نمود و حتی برخی از اندیشمندان انتقادی نیز به سمت این اندیشه میل نمودند.
این رهیافت به عنوان تندروترین شاخه پست پوزیتیویسم بر ضرباتی که اندیشه انتقادی بر پیکر امنیت دولت محور و حاکمیت انحصاری مورد ادعای دولت وارد نموده بود افزود و مرجع امنیت بودن دولت و هم چنین حاکمیت مورد ادعای آن را به صورت بنیادینی شالودهشکنی نمود و خود این دولت را بهعنوان یکی از عوامل ناامنی و امنیتزدامعرفی نمود.در مجموع رویکرد پستمدرن برای ریشهیابی تروریسم در کنار مسائل عینی مانند برخوردهای نظامی، بر مسائلی همچون بیعدالتی و تبعیض در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جنسیتی، فرهنگی، تکنولوژیکی و زیستمحیطی تأکید دارد. - یزدانی، خدابنده، 1386، ص - 858
مسائل زیستمحیطی در آغاز از قرن نوزدهم و در چارچوب کمیسیونهایی نظیر کمیسون رودخانه راین و هم چنین کمیسیون رودخانه دانوب و با هدف مدیریت بر منابع مورد توجه قرار گرفت. اما به دنبال وقایعی نظیر حادثه دود لندن در سال 1952، درک آثار مخرب آفتکشها بهخصوص د.د.ت در دهه 1960، ظهور پدیده بارانهای اسیدی و هم چنین نازک شدن لایه ازون از دهه 1980 بهبعد به همراه عواملی دیگر همچون گسترش بیابانها، جنگلزدایی، کاهش ذخایرغذایی و مهمتر از همه کمبود آب بهخصوص آب آشامیدنی سالم به یکی از مهمترین مسائل بشری تبدیل شده است. - راجرز، 1384، صص189-192وگرین، 1384، صص - 877 -898 از طرف دیگر، شکلگیری سازمانهایی نظیر صلح سبز، صندوق جهانی حیات وحش و دوستان زمین نقش غیرقابل انکاری در افزایش حساسیتها نسبت به این موضوع و مطرح شدن امنیت زیستمحیطی، داشتهاند. - ماندل، 1379، . - 731
با این همه، با در نظر گرفتن نقش دولت ها در بهبود شرایط زیست محیطی که در یک تفکر بدبینانه ممکن است این فعالیت ها خود منجر به دستیابی به برخی فنآوری های تخریبی در کنار مسائل مفید گردد.بعد زیستمحیطی امنیت شامل دو قسمت امنیت منابع - مواد غیرقابل تجدیدپذیر مانند سوختهای فسیلی و تجدیدپذیرمانند آب و غذا - و امنیت محیطی - گرم شدن زمین، بارانهای اسیدی، ضایعات لایه اوزن و... - میباشد - ماندل، 1379، صص. - 127-129 کمبود منابع یکی از عوامل اساسی بحرانساز و ناامنی در جهان است. به اعتقاد توماس هومر دیکسون کمبود آب، جنگل و زمین کشاورزی از یکسو و تغییرات جوی نظیر گرم شدن زمین چالشهای جدی را در عرصه روابط بینالملل ایجاد نموده است.
برای مثال جنگهایی که در خلیجفارس اتفاق افتاد برای کنترل منابع نفتی و تشنجاتی که در کرانه باختری رود اردن روی داده برای کنترل منابع آب بوده است که دستیابی به یک صلح پایدار در منطقه خاورمیانه را با مشکلات عدیدهای مواجه نموده است - بیلیس، 1383، ص. - 574 با این حال دول با اتخاذ برخی سیاست ها در قبال کشور های همسایه خود برای به دست آوردن منابع زیست محیطی بیش تر و یا حتی جلوگیری از بهره برداری همسایه مرزی خود از منابع مشترک که احتمال دارد قسمت کمی در اختیار این دولت باشد، خود موجب تخریب گردند.از آن جا که قسمت اعظم تولید آلایندههای صنعتی و دیگر موادی که در تخریب محیط زیست نقش اساسی را دارا هستند و هم چنین جنگلزدایی و سایر عوامل تأثیرگذار دیگر از سوی کشورهای صنعتی انجام پذیرفته است، این کشورها باید تلاشهای عملی جدیتری را برای کاهش پیامدهای مخرب اعمالی که در گذشته انجام دادهاند، انجام دهند.
زیرا قربانیان اصلی سیاستهای غلط آن ها مردم جهان سوم میباشند و این مردم، کشورهای صنعتی را مسؤول اصلی این مشکلات میدانند و در نتیجه اقداماتی نظیر عدم امضای پیمان کیوتو توسط ایالات متحده میتواند موجب خشم آن ها گردد. چرا که این کشور به تنهایی معادل 20 تا 25درصد گازهای گلخانهای دنیا را تولید میکند - علمداری،1381، ص . - 289 در واقع بیش ترین خسارت ها و آسیبها متوجه آن قسمت از جمعیت جهان است که کمترین نقش را در تخریب محیط زیست و تغییرات مخرب اقلیمی داشتهاند.در مجموع باید عنوان نمود که تغییرات زیستمحیطی بیش از آن که فرآیندی طبیعی باشند، ناشی از تکنولوژی ساخت دست بشر هستند و به نظر برخی از تحلیلگران ماهیت جهانی گرمشدن زمین و تخریب لایه اوزن میتواند، موجب افزایش احتمال کشمکش گردیده و تخمین سرعت و زمان، تغییرات جدی را بیش از پیش غیرقابل پیشبینی نماید. این