بخشی از مقاله
چکیده
تمایل به علوم طبیعی و خاصه طبیعت در زبانهای غیرگفتاری بطور اعم و هنر بطور اخص در حال گسترش است، چراکه یکی از پیامدهای اساسی عصر حاضر رابطه مختل شده بشر با طبیعت و تهدید جهانی تعادل اکولوژیکی است؛ چنانچه جامعه امروز بشری به دنبال راه حلی تکنولوژیک برای حل بحران ناشی از تکنولوژی نوین امروزین است. در چند سال اخیر رویکرد این پیامد درخواستهایی در جهت طراحی مناسب در فضای عمومی را در پی داشته است. هدف، گسترش بحث در مورد مفهوم تغییر یافته طبیعت و کمک به ارتقای ژرفاندیشی در ابطه هنر و طبیعت در حوزه مداخلاتی در منظر و طراحی و پرداخت زمین است.
هنرهای مفهومی از دهه 60 قرن 20 میلادی شروع شد، هنر محیطی زیر مجموعه هنر مفهومی است که همچون ابزاری برای پیوند انسان و آفرینش ریشه ای در تجربیات مشترک انسانهاست. هنر محیطی ،هنر خواص را به میان عوام می برد و از سوی دیگر مفاهیم موجود درمیان عوام را برای خواص به نمایش می گذارد. روش تحقیق در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی تاثیر هنرهای تجسمی در اماکن عمومی، نقش زیبایی شناسی و خلاقیت در ترقی هنر و گرایش های متنوع هنر محیطی می پردازد، البته یافتن مرز مشخص بین گرایشهای هنری بسیار دشوار بوده و ممکن است کار هنرمند بین چند سبک هنری در نوسان باشد. در ادامه با نگاهی گذرا و انطباقی در هنر محیطی ایران به ارتباط هنر اسلامی و مفهومی پرداخته است.
واژگان کلیدی: هنر مفهومی، هنر محیطی، هنر اسلامی، هنرایرانی، جامعه انسانی.
مقدمه
تا اواخر جنبش »رمانتیک«، پنداشت و تنوع انگارههای بشری از مفهوم طبیعت، به ویژه مفهوم زیبایی طبیعی، متأثر از فلسفه »افلاطون«بود که تقریباً مرتبط با پنداشت نظم به عنوان وحدت مکنون بین عالم صغیر و کبیر است و بشر جزیی جدا شدنی از آن بشمار می رفته است. در این میان با گسترش و پیشرفت علوم و تکنولوژی های نوین، تحولی در اداراک و پنداشت از طبیعت صورت گرفت چنانچه در غرب مسیحی طبیعت از حضیض ذلت به مثابه ابزاری در دست شیطان به اوج عزت رهنمون شد و التزام گرایش به طبیعت و محیط زیست به عنوان مادر هستی از اهمیتی فزاینده برخوردار گردید. به هر صورت با وجود تمام سبکهای در حال تطور موجود در ساحت هنر، اندیشه و ادراک امروزین از ذات هنر پیوسته متأثر از باور رمانتیسیسم ایدهآل یعنی زیبایی بکر و ذاتی طبیعت است که از محورها و مهمترین مولفه های در هنرهای مفهومی نوین خاصه هنر محیطی است.
در طول تاریخ نیز طبیعت به یک مفهوم تلفیقی از گستره متنوعی از سوژه و ابژه های هنری تبدیل شده است، چنانچه در قالب چندگانه گرای بشر امروزی و با وجود پس زمینه تاریخی پیچیده و در عین حال پر طمطراق گذشته در حوزه اندیشیدگی هنری، هر فرد ایده شخصی خود از طبیعت را بسط داده است. هرچند که این ایده ثابت نیست و با توجه به تأثیری که جامعه از گفتمانهای فرهنگی در بازخوردها و تعاملات جهانی در ساحت ارتباطی برون ساختی میپذیرد که مطابق با معیارهای فرهنگی متغییر و در حال تغییر است ولی در عین حال به علت ثبات ذات هنری و ساحت فرا فراهنگی و فرا اجتماعی ان که در تمام فرهنگها و ملل قابل شهود و حتی قیاس است این مفاهیم و بالاخص ارتباط ماهوی و ماهیتی بین هنر و طبیع خود را به طرز پدیداری عرضه می دارد. البته شایان ذکر است که معنای راستین مفهوم طبیعت در مجموعه ایدههای فردی نهفته است و در نتیجه یک تعریف قاطع از طبیعت غیر ممکن به نظر می آید، چنانچه مفهوم طبیعت هدف ایدئولوژیکی مهمی را در ذات خویش نهفته دارد و بیانگر تمایلات پیشرفتی و پسرفتی یک جامعه و میزان اشتی طبقات و اصناف اجتماع با ذات طبیعت میباشد.
بر هیمن اساس است که شناسایی و پرداخت به ارتباط اقشار اجتماعی با طبیعت پدیده ای در خور اهمیت و قابل ارزیابی است که در این گفتار ارتباط هنرمندان با طبیعت مورد تاکید قرار داشته است. هدف هنرهای جدید قرن بیستم، حذف شیئ یا محصول هنری و تلاش برای آماده کردن محیطهایی است که از اشیاء و تماشاگران تشکیل شده است. روند خلاقیت وادراکات هدایت کننده ی آن از هر شکل ساخته شده ای برتر می شوند. تماشاگر به محیطی کشیده می شود که خود کار شده است، آنهم گاه به گونه ای که خود عنصری از کل مدار میشود. هنر محیطی - Environment Art - را میتوان گونهای از هنر مفهومی دانست که طی آن هنرمند، آثار خود را در ابعادی وسیع متناسب با فضای محیط اجرا می کند. این هنر طی سالهای شصت و هفتاد قرن بیستم میلادی دوران اوج خود را در اروپا و امریکا به نمایش گذاشت و به این ترتیب برداشت مردم نسبت به محیط پیرامون شان را دچار تحول و دگرگونی بنیادین کرد.
تفکر و اندیشه انسان حاصل ذهنیت و آگاهی او نسبت به امورپیرامونی خود، منطقه، شهر، کشور، قاره و جهان هستی است. هنرمند امروز متعلق به زمان خویش است، پس بایداز تغییر و تحولات آن آگاه باشدتا بتواند اثری خلق کند که همگام و فراتر از پیشرفت بشری موجبات خلق اثری تاثیر گذار را بیافریند. ایران همواره مهد اندیشه و خرد بوده، ایرانی تا زمانی که حرفی نو برای گفتن داشته تمام مراحل فوق را درنوردیده و چراغ راه جامعه جهانی شده است، بنابراین می توان با درآمیختن، هنر برآمده از عرفان اسلامی، فرهنگ بومی و صنعت در عرصه های علمی - هنری به شکوفایی و تعالی شایسته رسید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، در آغاز به بررسی تاثیر هنرهای تجسمی در اماکن عمومی، نقش زیبایی شناسی و خلاقیت در ترقی هنر و گرایش های متنوع هنر محیطی می پردازد، البته یافتن مرز مشخص بین گرایش های هنری بسیار دشوار بوده و ممکن است کار هنرمند بین چند سبک هنری در نوسان باشد.
مبانی نظری تحقیق زیباییشناسی
واژه یونانی Aisthetikos به معنای ادراک حسی است و واژه Aistheta مورد ادراک حسی را دربرمیگیرد - احمدی، 1375، ص. - 20 بر این اساس زیباییشناسی واژگانی یونانی و به معنی ادارک و تفاهم است. »بومگارتن« در کتاب »زیبایی شناسی«، استتیک را همان علم آگاهی محسوس میداند - Baumgarten,1988 - ؛ گویی زیباییشناسی نخستین گام در شناخت جهان امور حسی و لحظه ای از فراشد شناختی علمی جلوه میکند. »هگل« در مقدمه بر زیباشناسی، »استتیک« را عنوانی برازنده نمیداند و اصطلاح »کالیستیک« - علم به زیبایی - را نیز نارسا میداند که از زمان »وولف - 1754-1679 - 2« زیباشناسی نوعی گفتمان فلسفی انگاشته شد - هگل، 1363، ص. - 27 علم زیباییشناسی نیز به سازواره بررسی روشهای احساس محیط و موقعیت فرد در روند این احساس میپردازد - گروتر، . - 1375 در »دیدگاه سیستمی« زیبایی در تقارب با ادراک بیان میشود و مشاهدهگر جزیی از این مجموعه بحساب میآید. در فرهنگ »اصطلاحات فنی و نقادانه فلسفی« لالاند زیبایی شناسی دو معنا در بر می گیرد:
.1 هر آنچه به زیبایی مرتبط شود، و هر آنچه منش زیبایی را تعریف کند.
.2 علمی که موضوعش داوری و ارائه حکم، درباره تفاوت میان زیبا و زشت باشد. - Lalande,1926,p302 - «
در »لغت نامه دهخدا« زیبایی شناسی، شناختن زیبایی و رشته ای از روانشناسی است که هدفش شناسانیدن جمال و هنر است - لغت نامه دهخدا، ص . - 599 در فرهنگ »زبان فلسفی فولکیه«، زیباشناسی دانش اثباتی است که موضوعش زیبایی هنری باشد مترادف با فلسفه هنر انگاشته شود - احمدی، 1374، ص » . - 26زیبایی« نمودی از پدیده است که پس از ادراک توسط حواسانتقال به مرکز اندیشه یا مشاهده ادراک کننده، آن خاصیت را دارد که واکنشهایی مبتنی بر تجربههای اندوخته شده را برانگیزد - نیوتن، 1366، ص . - 275 زیباشناسی دو بعد »عملی« و »نظری« را دربر میگیرد که زیبایی شناسی نظری معطوف به ارضای حس کنجکاوی است که به ترکیبهای هنری بشر و احساساتی می پردازد که از زیبایی موجودات الهام می گیرد - وزیری،