بخشی از مقاله

چکیده

زیبایی شناسی، یکی از رشته های پنج گانه فلسفه است، که در تفسیر متون اسلامی به کرات تأکید شده است. که از میان این تفاسیرها، دیدگاه صدرالمتالهین در مباحث مربوط به زیبایی و زیبایی شناسی از غنا و برجستگی خاصی برخوردار بوده است. به گونه ای که پژوهش حاضر، دیدگاه زیباشناسانه صدرالحکما، ملاصدرای شیرازی را در ارتباط با عالم مثال و نقش آن در باغ سازی را در مکتب اصفهان مورد بررسی قرار داده و نتیجه حاصله گویای آن شده که ایشان، زیبایی های حق تعالی را زیبایی مطلق دانسته، که نمود آن توسط خلیفه االله در زمین، انعکاسی از آن همان بهشت موعودی ست که خداوند متعال وعده آن را به صالحین ارزانی داشته است. و همچنین در ادامه، روش تحقیق از نوع علمی- موروری با مطالعه مقالات منتشر شده در سایت بنیاد حکمت صدرائی و چهار کتاب ارزشمند در این زمینه و استناد به زیبایی های حضرت حق از منظر کتاب آسمانی و به طبع؛ دیدگاه فلاسفان اسلامی را در باب زیبایی مورد بازشناسی قرار داده است.

-1 مقدمه

« خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد و می پسند که، نمود نعمت خود را در بنده اش ببیند - علامه جعفری، - 287 : 1392 و - امامی جمعه، . - 23 :1388 قرآن کریم که خود آیاتی از جلوه های جمال خدواند است، همواره سر سبزی و خرمی این جهان مادی را نمودی از بهشت در جهان آخرت توصیف کرده است. که منظر پردازان بعد اسلام با عنایت به این توصیف ها، باغ هایی را در این جهان فناپذیر ساخته اند، که به راستی تمثیلی از بهشت هستند، که در قرآن توصیف شده است - انصاری، محمود نژاد، . - 1385 باغ سازی ایرانی، حاصل اهتمام انسان ایرانی برای رسیدن به حسن کمال و جمال و تمام تعاملات زمینی او با خلقت و عالم هستی است.

باغ سازی به معنی شکل گیری نظامی با فضاهای در مقیاس انسانی است - بمانیان و همکاران، . - 1390 لئون باتیستا آلبرتی1، زیبایی را نمودی از عالم مثل می دانست، به طوری که معتقد بود، برای زیباتر شدن باید هرچه بیشتر به طبیعت نزدیک شد. چرا که طبیعت نمودی از عالم مثل و نشانهای از زیبایی است. هر زیبایی و کمال، نمودی از زیبایی و کمال خداوند است. »هو مبدأ کل خیر و کمال و منشأ کلّ حُسن جمال« یعنی خداوند متعال، منشأ همه زیبایی هاست. صدرالمتالهین در جلد دوم اسفار، هر زیبایی را که در این جهان خاکی موجود هست را پرتوی از زیبایی موجود در عوالم دیگر می داند؛ که البته در آن عوالم خالی و عاری از هر گونه نقص و شبهه هستند، اما در این جهان مادی قابل نقص و تغییراند.

هر جمال و کمال و منظره زیبایی که در این جهان فرودین یافت می شود، در حقیقت سایه و تصویرهایی هستند، از آنچه در جهان فرازین است. این امور فرودین تکامل یافته و به صورت جِرم درآمده اند، بعد از آنکه از هر گونه نقص و عیب، زنگار و تاریکی عاری شده به صورت مطلق به زیبایی مبدل شده است - هاشم نژاد، . - 1386 اولین شخصی که واژه زیبایی شناسی را در حوزه هنر مطرح نمود، الکساندر گارتن در سال 1735 در رابطه با شعر و موسیقی بود. وی زیبایی را در ابتدا شناخت حاصل از حواس، یعنی همان معرفت حسی می دانست که بیشتر در رابطه با ادراک به کمک حواس پنج گانه به کار گرفته می شد.

استتیک Aesthetic یا زیبایی شناسی یک واژه یونانی بود، که به معنای ادرک حسی است. - لوینسون و همکاران، . - 21 :1392 در یکی از آثار به کار رفته شده در قرن هجدهم، کلمه استتیک به مفهوم نظریه هنر آزاد، هنر زیبا اندیشیدن، هنر قیاسی که همان علم آگاهی محسوس از عالم طبیعت است، نشئت گرفته شده بود - بابایی، . - 15 :1392 کروچه نیز، معتقد است که زیبایی صفت ذاتی اشیاء نیست، بلکه در نفس بیننده است. زیرا، نتیجه فعالیت های روحی افرادی است که زیبایی را به اشیاء نسبت می دهد.

جان هاسپرس نیز، زیبایی شناختی را حاصل تحلیل مفاهیم راه حل مسائل می داند، که از تامل با موضوعات ادراکی در زیبایی حادث می شود. موضوعات ادراک در زیبایی شامل تمامی اشیایی است که از طریق تجربه های زیباشناختی به دست می آید - گروتر، . - 98 :1388 از دیدگاه شهید مطهری، چیستی زیبایی را نمی توان تعریف کرد. به تعبیر ایشان زیبایی »مما یدرک و لا یوصف« است، درک می شود، اما توصیف نمی شود. وی زیبایی را به زیبایی های محسوس، معقول و معنوی و تقسیم می کند - گنجوری و همکاران، . - 1389 متاستفانه؛ در میان فلاسفان اسلامی به مقولات مربوط به زیبایی کمتر توجه شده است؛ گرچه به علم اخلاق زیاد پرداخته شده است.

آنچه که در این باره می توان یافت، این است که در متون فقهی، بحث زیبایی و هنر به صورت مستقل طرح نشده است. تنها می توان گفت: که در احکام فقهی به صورت غیر مستقیم مباحثی درباره موسیقی، نقاشی و مجسمه سازی طرح شده است. در آثار حکما و عرفای اسلامی من جمله؛ فارابی، سهروردی و ملاصدرا و از جهتی دیگر، در آثار ابوحیان توحیدی، ابن عربی و مولوی اشارات بیشتری یافت می شود. اما وقتی یافته ها را تحلیل می نمایم، چیزی به صورت سیستماتیک که به توان آن را فلسفه هنر یا زیبایی شناسی اسلامی نامید، یافت نمی شود.

در این پژوهش، ضمن بررسی دیدگاه های زیبایی شناسانه فلاسفان اسلامی، الخصوص اندیشه های تابناک صدرالمتالهین در ارتباط با عالم مثال و به طبع با باغ سازی، با سوالاتی از این قبیل مواجع شده که چرا؟ مباحثی مستقل تحت عنوان زیبایی و زیبایی شناسی در فلسفه صدرای شیرازی که می تواند سرآمدی بر تمامی فیلسوفان مابعد خود باشد، یافت نمی شود. البته سوال فوق جائی بعث و اندیشه است که از حوصله تحقیق حاضر خارج می باشد.

-2 ضرورت تحقیق

به باور حکمای اسلامی، زیبایی های موجود در این عالم، جلوه های از زیبایی مطلق حق تعالی هستند، که مباحثی همچون هستی شناسی و انسان شناسی را موجب شده تا پیامبران، انبیاء و مصلحین جهان همه یک حقیقت جامع جهان شمول و مدبر را بیان نمایند. که آن حکایت از بایدها و نبایدها، زشتی ها و زیبایی های، خوبی ها و بدهی های فطری انسان دارند، که می توانند هنرمند مسلمان را به اصل فلسفه وجودی خویش نزدیک کنند، تا هم هنرمند به کمال برسد و هم مخاطب رشد نماید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید