بخشی از مقاله
چکیده
در مکاتب عرفان اسلامی »پیر« همواره دارای مقامی والا و اعتباری بنیادین بوده و »پیری« صفتی ثبوتی برای »پیر« و جزء ویژگیهای معنوی یک استاد به شمار رفته است. پیر که خود مراحل سیر و سلوک را سپرده، تجربه گذار از فراز و فرودهای طریقت عرفان را دارد و با آفتهای طریقت شناخت و قطّاعان مسیر سلوک بهنیکی آشناست. وی کارآزموده میدان علم و عمل و استاد شاگردانی است که میخواهند گام در وادی سلوک نهند. در واقع بدون راهنمایی و هدایت پیری راهدان، رسیدن به حقیقت فنای در خداوند و بقای به ذات اقدس وی، ممکن نیست و در همه مکاتب عرفانی و صوفیانه بر سر آن اتفاق نظر وجود دارد.
در اندیشه مولانا، نیز گذار از وادیهای شریعت و طریقت، برای رسیدن به وادی حقیقت بدون بهرهبردن از رهنمودهای پیر طریقت گریزناپذیر است. وجود پیر راستین دستیابی و درک اسرار شریعت را برای سالک میسور میسازد؛ شناختن جوهر شریعت و روشن شدن باطن آن برای سالک، نیز مخاوف مسیر طریقت را بر وی مینمایاند؛ آنگاه سالک پس از پالایش یافتن در مراحل شریعت و طریقت، به باطنی آیینهسان دست مییابد که توانش بازنمودن انوار حقیقت را دارد و شاهد حقیقت را در آغوش میکشد. در پژوهش حاضر، جایگاه و نقش پیر راهبر برای سالک در بریدن وادیهای شریعت، طریقت و حقیقت از دیدگاه مولانا بررسی شده است.
کلیدواژهها مولانا، پیر، شریعت، طریقت، حقیقت.
1مقدّ مه
از واژگان کلیدی عرفان اسلامی، لفظ پیر است. پیر و مراد در روند سیر و سلوک سالک مهمترین راهبر و رهنمون جویای راه حقیقت به شمار میرود و مدار بحثهای عرفانی سِپَردندر وادیهای شریعت، طریقت و حقیقت بر آن استوار شده است. مولانا انتقال مهارتهای استاد و توفیق در تعلیم و آنگاهتعلّم شاگرد و میزان آن را در گرو اهلیت یافتن شاگرد میدانسته است. در واقع شاگرد باید از توقّف در عادات بد و خودبینی و خودپسندی دوری کند و خود را برای دریافت حقایق و رموز وادی سلوک آماده کند. مولوی یکی از شاعرانی است که پیر کامل و خصایص وی را در مثنوی معنوی خود بررسی و ارزیابی کرده و پیر خردمند و دانای درونرا در مقابل مقلّدانی قرار می دهد که فقط به دنبال خصوصیات ظاهری هستند.
بنابراین شاگرد قبل از اطاعت و پیروی از پیر باید در انتخاب خود دقت کند تا دچار اشتباه و گمراهی نگردد، زیرا همانطور که پیر راستین مرید را به حقیقت میرساند، پیر دروغین او را به سوی ضلالت و گمراهی رهنمون میشود. این دو قطب یکی از بزرگترین تقابلهای مثنوی را شکل میدهند که اسرار معرفت و حقایق سلوک طریقت بر اساس آن استوار است. مولوی در جایجای مثنوی سعی در بیان و شرح اوصاف این دو گروه از مشایخ داشته و پیوسته راهروان معرفت را به تبعیت از مشایخ راستین ترغیب کرده و از فریب مدعیان حقیقت برحذر داشته است: برنویس احوال پیر راه دان پیر تابستان و خلقان تیر ماه
1 1پیشینه و اهمّیت پژوهش حاضر
رحمتعلی دانشمند و سیّ دعلی سراج در مقالهای با عنوان »بررسی پیر در مثنوی مولوی« در فصلنامه شعر و زبان معاصر، دورهاوّل، شماره دوم، شهریور 95 به بررسی پیر و سیمای آن در مثنوی پرداخته است. در مقاله »التزام مولانا جلالالدّین به شریعت، طریقت و حقیقت« از فاطمه حیدری و مریم کیانی در فصلنامه تخصّصی عرفان اسلامی، دوره 11، شماره 44، زمستان 93، نویسندگان کوشیدهاند تا التزام عملی مولانا به گذاردن مراحل سلوک، یکی پس از دیگری، را برای رسیدن به معشوق ازلی تبیین نمایند..اهمیت و تمایز این پژوهش در مقایسه با پژوهشهای پیشین،بررسی تخصّصی نقش پیر در هدایت و راهنمایی سالکان در گذار از بوادی سلوک در مثنوی معنوی می باشد.
1 2 نوع، روش و چارچوب نظری پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توسعهای ترویجی است؛ بدین معنا که به روش توصیفی به بررسی سیمای پیر راستین و خصایل خجسته وی در مثنوی میپردازد و جایگاه وی را در گذار از مراحل سهگانه شریعت، طریقت و حقیقت و چگونگی دستگیری وی از خام-دستان وادی سلوک را بازمینمایاند. اصول نظری پژوهش برآمده از امّهات کتب مشایخ متصوّفه و آرای مولانا است.
2 مراتب سلوک از دیدگاه مولانا 2 1 وادی شریعت
شریعت در اصطلاح به معنی امور دینی است که خداوند از طریق پیامبر برای انسانها تعیین نموده است و انجام دادن اعمال آن موجب حصول کمالات می گردد. - سجادی، . - 278 : 1370 عارفان، اطاعت از شریعت و انجام فرایض دینی را از واجبات راه سیر و سلوک و رسیدن به سرمنزل مقصود که همان دیدار ذات حق تعالی است، می-دانند؛ به دیگر سخن، رسیدن به حقیقت را بیواسطهشریعت مُحال میدانند - هجویری، - 219 : 1369 و اگر کسی چنین بپندارد که رسیدن به حقیقت بیپیمودن صراط شریعت ممکن است، به کفر نزدیکتر است تا ایمان. - زرین کوب، . - 22 :1369
مولانا در »فیهمافیه« مطلبی دارد که بر ضرورت شریعت انگشت نهاده و در بیان نظر خود از یک تمثیل بهره برده است: اگر مغز دانه زردآلو را بدون پوست آن در زمین بکارند، جوانه نمیزند. بنابراین،هر باطنی بدون صورت آن متصوّر نیست. - مولانا، :1348 . - 80گر چه مولوی، بنا به عقیده باطنگرایی خود، ظاهر را فرع بر باطن میشمارد و ارزش حقیقی و اصالت واقعی را بر باطن امور میدهد، امّا شریعت را که ظاهر حقیقت محسوب می شود، به یک سوی نمینهد و بیارزش تلقّ ی نمیکند و در سلوک برای نیل به معرفت بیتاثیر و زاید نمیپندارد. - زرین کوب، . - 673 : 1368 در واقع اطاعت از خداوند و اظهار بندگی که از ویژگیهای اصلی وادی شریعت است، مراتب تعالی انسان و درجات