بخشی از مقاله
چکیده
شهرستان آبادان، مانند سایر مناطق خوزستان به دلیل واقع شدن بر ساحل رودخانه و دریا زمانی از رونق به سزایی برخوردار بوده است. با شروع ویرانی اکثر شهرهاي جنوبی استان، آبادان نیز تحت تأثیر عوامل متعدد از رونق افتاد و از زمانی که تکاپوهاي نفتی آغاز شد این شهر نیز به شکل دیگري اهمیت یافت که تا کنون نیز با افت وخیزهاي فراوان حفظ شده است. قرار گرفتن بر سر راه ها ومسیر تجاري، وجود زمین هاي حاصلخیز، داشتن آب و هواي معتدل، وجود پایگاه هاي مذهبی و بسیاري ازعوامل دیگر، در گذشته می توانست موجب تجمع انسان ها در یک مکان و در نتیجه ظهور یک فرهنگ وتمدن خاص گردد و باعث بوجود آمدن جغرافیاي تاریخی منطقه شود. که جزئیات بحث در خلال این مقاله بررسی خواهد شد.
واژههاي کلیدي: خوزستان- جغرافیاي تاریخی- آبادان- اقلیم- فرهنگ- تمدن
مقدمه
تاریخ هر ملت آینده تمام نماي فرهنگ ، آداب و رسوم آن ملت می باشد که به تدریج و در طول زمان شکل گرفته ، توسعه یافته و امروزه بعنوان پشتوانه هویتی آن ملت و عامل بازشناسی آن از ملل دیگر به شمار می رود . تاریخ به ما می گوید که کیستیم؟ از کجا آمده ایم؟ در میان سایر ملل در چه جایگاهی قرار داریم؟ و در دنیاي امروز چگونه باید راه آینده جامعه خویش را هموار سازیم ؟ کشور عزیزمان ایران از بزرگترین گهواره هاي تمدن جهانی می باشد و هزاران سال است که نیاکان خردمند ما فرهنگ و تمدن باشکوه و سترگی را پی افکندند و براي امروزیان به امانت گذاشتند.
استان خوزستان از طلوع اولین صبح تاریخ تاکنون یکی از کانونهاي تمدن ساز جهانی بوده و در سیر تکامل تاریخی جامعه ایرانی داراي جایگاه خاص و منحصر به فردي می باشد و دراین میان شهرستان آبادان با آثار و ابنیه به یادگار مانده از کشف و استخراج نفت ، جنگهاي جهانی اول و دوم جایگاه بی نظیري در جغرافیایی فرهنگی – تاریخی استان خوزستان دارد . اهمیت این جایگاه زمانی دو چندان می شود که به این موضوع توجه شود که شهرستان آبادان در دوران دفاع مقدس یکی از خطوط مقدم دفاع از کیان جمهوري اسلامی ایران بوده و در گوشه و کنار شهر می توان آثار برجاي مانده از جنگ را مشاهده نمود .وجود رودخانه بهمنشیر به طول 85 کیلومتر در شمال جزیره آبادان و همچنین وجود قریب به 80 مدرسه تاریخی و دهها اثر دیگر موقعیت منحصربه فرد این شهر را تکمیل می نمایند .حفاظت و و صیانت از این جایگاه منحصر به فرد فرهنگی –تاریخی در ابتدا نیازمند حمایت قانونی از طریق ثبت این آثار در فهرست آثار ملی ایران می باشد.
تاریخچه آبادان
درخصوص تاریخچه آبادان نظریات مختلفی وجود دارد:
-1ابن بطوطه که در قرن هشتم هجري از آبادان دیدن کرده است، این شهر را قریه بزرگ آبادان توصیف می نماید که در آنجا تکیه اي بر ساحل وجود دارد که منسوب به خضرنبی - ع - و الیاس - ع - است. - ابن بطوطه، - 1337
-2یاقوت حموي پس از بیان گفته بطلیموس که عبادان را واقع در اقلیم سوم دانسته است "عباد" را به معناي مرد کثیرالعباده ترجمه نموده و الحاق پسوند نسبت »ان« را در آخر آن امري شایع و مستعمل در بصره و نواحی آن می داند ولی یادآور می شود که دراینجا قومی سکونت دارند که برپا دارنده عبادتند و عزلت گزیده و منقطع ازخلق خدا می باشند. - یاقوت حموي -
-3عده اي بانی شهر را - که در دوره اسلامی عبادان نامیده می شد - سردار معروف جنگ هاي قرن اول هجري، عباد پسر حصین از قبیله بنی تمیم می دانند.
-4فره وشی معتقد است نام قدیم این شهر به هیچ وجه از ریشه عبد، عابد و عباد نیست، بلکه نام آن »آپاتان« بوده است یعنی جایی که در آنجا آب از دریا ورود پاسبانی می کند و آن را می پاید. گفته ابن حوقل و اصطخري نیز گواه این معنا است که پاسبانان در آبادان، دزدان دریایی را از دزدي باز می داشتند و دهانه دجله و دریا را می پاییدند.
-5در بعضی کتب تاریخی آمده است بهمن فرزند اسفندیار از پادشاهان اساطیري دوره کیانیان - یا به روایتی اردشیر درازدست هخامنشی - دراین ناحیه دو شهر ایجاد کرد که اولی را » بهمن اردشیر« نامید که هنوز رود بهمنشیر و دهستانی به همین نام در شهرستان آبادان یادگار آن دوره است. شهر دیگر را »آبادان اردشیر« نام نهاد که به مروز زمان به آبادان خلاصه شد.
-6به روایتی متصوفه اسلامی و هواداران مکتب حسن بصري، نخستین مراکز و پایگاه هاي آموزشی و تبلیغ را در جزیره زیبا و نخلستانی آبادان بنیان نهادند و نام عبادان مأخوذ از آن عباد - پرهیزکاران - است. برخی نیز بناي این منطقه اسلامی را به فرد مقدس و پرهیزکاري به نام عباد نسبت می دهند.
-7 بطلیموس معروف به پدر جغرافیا در سده 2 میلادي و مارسیان جغرافی دان سده 4 میلادي به ترتیب نام هاي آپفانا و آپفادانا را براي آبادان به کار برده اند.
مجموع روایات فوق به اضافه روایت جهانگردانی چون ناصرخسرو - قرن - 5 که از این منطقه به آبادانی یاد کرده اند، نشان می دهد که جزیره آبادان از زمان سلسله شاهان هخامنشی تا قرن هشتم مسکونی بوده و احتمالاً بند خاراکس که هرودوت از آن نام می برد در آن واقع بوده است. درهر حال کاوش هاي باستان شناسی در محوطه هاي باستانی آبادان در آتیه پاسخ روشنی به موضوع نحوه شکل گیري آبادان خواهدبود.واژه ي آبادان تا پیش ازسال 1314 شمسی بصورت عبادان نوشته و تلفظ می شد، اما درهمین سال و به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت نگارش و شیوه تلفظ جدید جایگزین آن شد.
وجه نام گذاري آبادان
در این رابطه دیدگاه ها متعدد ومغایر است اما آنچه ذکر شده این است که نام قدیم این شهرعبادان وعبدان بوده وبنا به گفته مورخین قرون نخستین اسلامی بر گرفته از نام شخصی است عباد نام.بلاذري این شهر را ساخته حمران ابن اَبان مولاي عثمان می داند که عبدالملک ابن مروان به اقطاع به او داده بود و در حوادثی که براي حمران پیش آمد وي این منطقه را به عباد ابن حصین بخشید. به همین دلیل این شهر نام عبادان به خود گرفت - بلاذري، . - 1346 منابع دیگر نیز کم و بیش همین دیدگاه را دارند. اما یکی از منابع تحقیقی معاصر به نام ایرانویج اثر بهرام فره وشی دیدگاهی بجز نظر رایج در بین مورخان قدیم دارد و معتقد است که واژه آبادان ریشه عربی ندارد بلکه فقط چهره عربی به خود گرفته است و اطلاق نام عبادان بر این منطقه پایه اي سخت نااستوار دارد. شکل کهن این نام اُپاتان - o+pat+an - است. O به معنی آب، pat از ریشه پاییدن و an پسوند نسبت است.
مفهوم آن محلی است براي نگهبانی از آب و این نوع ترکیب همان است که در آتورپاتکان هم دیده می شود. وي گفته ابن حوقل و اصطخري را نیز گواه می آورد که پاسبانان در آبادان دزدان دریا را از دزدي باز می داشتند ودهانه دجله و دریا را می پاییدند. ابن حوقل چنین آورده است که عبادان قلعه کوچک آبادي بر کناره دریا و محل گرد آمدن آب دجله است و آن رباطی است که جنگجویان و دیگر دزدان دریایی در آنجا می باشند و در آن جا پیوسته مرزدارانی مراقبت می کنند.با توجه به گفته هاي برخی سفرنامه نویسان و جغرافی دانان که خود به آبادان سفر کرده اند و اوضاع اجتماعی آنجا را از نزدیک مشاهده کرده اند می توان گفت ریشه واژه عبادان از عبد و عابد و عبادت گرفته شده است نه از نام شخص. ابن بطوطه جهانگرد مراکشی که خود از آبادان دیدن کرده است وجود رباط ها و خانقاه ها را یادآوري می کند و می نویسد: »عبادان معبدها و رباط ها و مسجدهاي متعدد دارد... در ساحل دریا تکیه اي وجود دارد که آن را به خضر و الیاس پیامبر نسبت می دهند و روبروي آن تکیه خانقاهی واقع است. چهار تن درویش با فرزندان خود خدمت تکیه و خانقاه را بر عهده دارند. وي