بخشی از مقاله
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر قابلیت های گیرندگی سازمان بر عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت آبادان انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، پژوهش توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت پالایش نفت آبادان می باشند. تعداد نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 270 نفر انتخاب شده اند.
ابزار مورد استفاده در این تحقیق-1 پرسش نامه16گویه ای قابلیت های یادگیرندگی سازمانی گومز و همکاران - 2 - OLCQ که شامل مؤلفه های قابلیت تعهد مدیریت برای یادگیری سازمانی، قابلیت دید سیستمی، قابلیت فضای باز و آزمایشگری و قابلیت انتقال و یکپارچه سازی دانش می باشد. -2 پرسشنامه 17 گویه ای عملکرد شغلی که توسط هرسی و گلداسمیت - - 1981 تهیه گردیده است.
پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه قابلیت های یادگیرندگی سازمانی 0/86، و عملکرد شغلی 0/88 بود. در این پژوهش داده های آماری با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t توسط نرم افزار آماری SPSS ورژن 21 ، lisrel v.8 و تحلیل ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت یادگیری سازمانی برعملکرد شغلی کارکنان تاثیر معناداری دارد. همچنین مؤلفه های متغیر پیش بین شامل قابلیت تعهد مدیریت برای یادگیری سازمانی، قابلیت دید سیستمی، قابلیت فضای باز و آزمایشگری و قابلیت انتقال و یکپارچهسازی دانش نیز عملکرد شغلی را تبیین می کنند.
مقدمه
در عصر کنونی شرکت ها با چالشها و فشارهای شدید بازارهای رقابتی همچون، جهانی شدن، رقابت و همکاری، تنوع نیازهای مشتریان و چرخه کوتاه عمر محصولات روبرو هستند
این موضوع سبب شده است که شرکتها به منظور کسب مزیت و و ارتقا موقعیت بازارشان بر قابلیتها و منابع کلیدی خود تمرکز می نمایند
به این ترتیب شرکتها سعی دارند با تمرکز بر منابع کلیدی خود عملکرد مالی و غیر مالی خود را افزایش دهند
تفاوت بسیاری میان سازمانهای امروزی و گذشته وجود دارد و در این ارتباط »چارلز هندی« از صاحبنظران رشته مدیریت میگوید:»مدیران امروز با سازمان هایی سر و کار دارند که شباهتی به سازمانهای گذشته ندارند.« یکی از ویژگی های اساسی سازمانهای جدید، شکلگیری آنها بر مبنای یادگیری است.
بنابراین مدیران و کارکنان، همواره در حال یادگیری بوده و مهارتهای جدید کسب میکنند چرا که قدرت هر سازمان متناسب با میزان آموزش دائمی مدیران و کارکنان آن است. سازمانها قبلاً در محیطی پایدار به سر میبردند و وقایع آینده تقرباًی قابل پیش بینی بودند، به طوری که مدیران میتوانستند در شرایط مطمئن برنامهریزی کنند.
اما امروز محیط به شدت در حال تغییر است و تغییرات تکنولوژیک، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به سرعت سازمان را تحت تأثیر قرار میدهند . سازمان جهت بقا، نیازمند تطبیق خود با دگرگونی های محیطی است و جهت تطبیق، باید همواره در خود تغییرات مطلوب را ایجاد کند تا بتواند کارآمدی خود را در جهت تحقق اهداف برآورده سازد و این امر میسر نمی گردد، مگر با افزایش یادگیری
سازمان ها برای سازش و کنار آمدن با این شرایط، به الگویی جدید نیاز دارند . بر اساس این نیاز دانشمندانی چون الوین تافلر2، پیتر دراکر3، جک ولش 4 ، شوشانا زابلوف5 ، چارلز هندی6 و پیتر سنگه7 با باز اندیشی در مفاهیم سنتی مدیریت و ارائه نظریات جدید، پارادیم نوینی را بنا نهادند
که سر انجام به عنوان سازمان یادگیرنده شهرت یافت . در این میان پیتر سنگه اصول مشخصی را در قالب 5 اصل یا نظم - 1 توسعه قابلیت های فردی - 2 8 الگوهای ذهنی - 3 9 دورنمای مشترک10 - 4یادگیری گروهی - 5 11 تفکر نظام گرا12، مطرح و زمینه های اجرایی ایجاد این سازمانها را فراهم آورد.
ارائه این نظریه سر آغاز فصل جدیدی در حیات فردی و سازمانی است که نگاهی تازه به انسان متفاوت از پنداشت های گذشته را مطرح و جلو ه هایی از انسان فردا را نشان می دهد رای و همکاران - 2006 - 13 معنی عملکرد شرکت14 را به این نحو بیان میکنند که عبارت است از حدی که شرکت نسبت به رقیب خود دارای دستاوردهای برتری میباشند. از سویی دیگر در کشورهای در حال توسعه، عملکرد شرکت و بنگاههای اقتصادی تأثیر مثبت و مستقیمی بر رشد و توسعه اقتصادی این طبقه از کشورها دارد
از آنجا که هدف اصلی آموزش کارکنان بهبود عملکرد، ایجاد سازش با محیط، افزایش خدمات و مهارت کارکنان میباشد، دوران شغلی افراد در جهت انجام وظایف محوله و ماموریتها در سازمان ها همواره با محدودیتهایی مواجه بوده است
یادگیری سازمانی در سازمانی که در ایجاد دانش و کسب مهارت توانایی دارد منعکس کننده تغییر رفتار و بینش های جدید در سازمان است. بنابراین قابلیت یادگیری سازمانی را می توان به عنوان یک ویژگی سازمانی و مدیریتی که فرایند یادگیری سازمانی را تسهیل مینماید تعریف نمود
سازمانها تلاش می نمایند تا نیروی انسانی ضمن انجام وظایف، بتواند آموزش های لازم را بمنظور رفع نارسایی ها و مشکلات کاری طی نموده تا بواسطه افزایش مهارت و دانش، اثربخشی و عملکرد فردی و گروهی در سطح سازمان افزایش یابد. از طرفی آموزش در سطح فردی به روند ایجاد بینش های جدید و خلق دانش ضمن یا آشکار از اطلاعات موجود اشاره دارد
بهبود عملکرد سازمانی از مسیرهای مختلفی قابل دستیابی است. در واقع یادگیری سازمانی یکی از متغیرهای موجود است که میتواند بعنوان واسطه ای بین آموزش و عملکرد قرار گرفته و اثرات مثبتی بر عملکرد سازمانی داشته باشد در این رویکردها آموزش نقش اساسی داشته که طی آن شرکت میتواند از طریق سرمایه انسانی و دانش سازمانی مزیت رقابتی ایجاد نماید. با فرض مثبت بودن اثر آموزش ضمن خدمت در سطوح فردی و گروهی سازمان، تحقیقات صورت گرفته شواهدی مبنی بر تایید و حمایت از این اثرات ارائه نموده اند.
توانایی یادگیرندگی سازمان به عنوان مکانیسمی است که از طریق آن هماهنگی و ترکیبی از منابع و قابلیتها با زمان کمتر، هزینه شناسایی بازار پایینتر، پاسخ به تغییرات محیطی قابل دستیابی است - پریتور و رویلا 4، - 2006 ، که این توانایی به عنوان راهی است که با تجربه و آزادی که به کارکنان میدهد فرآیندهای کسب و کار را بهبود بخشیده و با تعاملات میان محیط بیرون و درونی و افزایش تعهد و پاسخ گویی رضایت کارکنان، عملکرد سازمان را افزایش میدهد
از محرک های اصلی تعیین عوامل موثر بر آموزش، وجود فرآیندهای آموزشی در سازمان میباشد. در این رابطه دو الگوی متفاوت در نظر گرفته میشود. اول تصمیم گیرندگان برای سرمایه گذاری در حوزه نیروی انسانی بدون در نظر گرفتن هیچ فرآیند و متدولوژی آموزشی به شرکت ملحق شوند. در این صورت تلاش شد در مرحله اول تصمیم گیرندگان، افراد را بر اساس واقعیت های شناسایی شده و طبق ادبیات جهانی آموزش بدهند. الگوی دوم عواملی بودند که احتمال یادگیری افراد را از طریق آموزش تشریح نمایند
آکگان - 2014 - 7 تحقیقی تحت عنوان »رابطه قابلیت یادگیرندگی سازمان بر CRMو عملکرد شرکت« مورد مطالعه قرار گرفت و رابطه مثبت و معناداری میان متغیر های تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
محمود و حلیمی - 2014 - 8 درتحقیقی با موضوع »رابطه بین یادگیرندگی سازمان و عملکرد شرکتها و کسب و کارهای کوچک« کوچک« به این نتیجه رسید که رابطه مثبت و معنادار بین این متغیرها وجود دارد.
چانگ و کیو - 2009 - 9 تأثیر متغیر های عملکرد ارتباطی با مشتری مداری، اندازه شرکت را با عملکرد شرکت مورد بررسی قرار دادند که بر طبق نتایج این تحقیق رابطه مثبت و معنادار میان عملکرد ارتباطی با مشتری با عملکرد شرکت مورد تایید قرار گرفت.
باتناگر - 2008 - 10 در مطالعات خود بر سازمانهای هندی، نتیجه گرفت که عملکرد شرکت رابطه مثبتی با قابلیتهای یادگیرندگی سازمان دارد.
پریتو و رویلا - 2006 - تحقیقی با عنوان »رابطه عملکرد مالی و غیر مالی با قابلیت یادگیرندگی سازمان« مورد مطالعه قرار دادند، نتایج حاصله نشان داد که رابطه مثبت و معنادار میان این متغیر ها وجود دارد