بخشی از مقاله
چکیده
در فرهنگ و تمدن هر سرزمینی اسطورهها صاحب جایگاه ویژهای هستند و زبان اسطورهای نیز در شعر معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است. شاعران در هر دورهای برآنند تا با کاربرد آنها در شعر خود، حرفها، خواستهها، دغدغهها و مقصود خود را به زبانی غیرمستقیم اما نمادین به جامعه منتقل کنند. سیمین بهبهانی نیز از شاعرانی است که هر چند میزان پرداختن وی به اسطورهها و جنبه های حماسی، نسبت به بعضی شاعران معاصر اندک است و گاهی واژههای موردنظر، تنها در لایه های سطحی شعر باقی مانده اند، اما شاعر توانسته نمودهای زیبایی از آن را ، هر چند اندک در شعر خود ارائه دهد و به بازآفرینی اسطوره در شعر بپردازد. گفتنی است که در شعر سیمین بیشتر شخصیت های قهرمانی شاهنامه و عناصر مافوق طبیعی و اساطیری جلوه قابل توجهی دارند و گاهی نیز شاعر دست به ساخت داستان-هایی میزند که تصویر حماسی و اساطیری را در ذهن مخاطب پدیدار می کنند.
کلیدواژه: اسطوره، سیمین بهبهانی، ادبیات معاصر، شعر.
مقدمه
شناخت اسطوره
واژه اسطوره یعنی mythe، مشتق از mythus، لاتینی و mythos یونانی است. بنا بر سخن کهن یونان باستان، mythos به معنای گنگ و بیزبان و خاموش، متضاد -logos به معنای کلمه، بیان، کلام ظریف، عقل و خرد- بود. - لطافتی، . - 195 :1383 البته در اشتقاق این واژه اختلاف نظرهایی وجود دارد. چرا که برخی این واژه را مشتق از mythos به معنای دهان و سخن گفتن و داستانگویی و آنچه با واژههای شفاهی ادا شود، دانستهاند - پاینده، :1383 31؛کادن، . - 253 :1380 اسطورهها بخشی از فرهنگ و تاریخ مشترک اقوام هستند و جایگاه خاصی در میان ملل مختلف جهان دارند. »
همچنانکه اسطوره بیانگر برخوردهای انسانی در جامعه است نمودار اندیشه آدمی نسبت به کل هستی که محیطهای اجتماعی را دربرمیگیرد نیز هست. این منشأ اجتماعی – طبیعی و نمود فوق طبیعی و خصلت انسانی سبب می شود که رمزهای اخلاقی مکمل رمزهای فوق طبیعی اسطوره شود و اسطوره مفهوم اخلاقی زندگی را از رهگذر پیکارها و زندگی قهرمانان اجتماعی و دینی عرضه دارد و گرایش های هنر بشر را نسبت به واقعیت هستی بازتاب کند« - مختاری، . - 32-33 :1369علیرغم اینکه عدهای اسطوره را بیاساس و دروغ میدانند و هیچگونه حقیقتی را در عمق آن نمییابند و »روزگار اسطور را روزگار خامی و بیمایگی انسان میشمارند و جهانبینی اسطورهای را به هیچ میگیرند و آکنده از کانایی و گمراهی و فریفتگی میانگارند« - میرجلال الدین کزازی، 10، - 1376؛ در مقابلآن، برخی نیز معتقدند که » اسطوره نخستین تجلیات خوش بشری است. منبع الهام نخستین قصههایی است که انسان یافت - «لوفلر دلاشو، . - 48 :1366 و برخی نیز برآنند که اسطوره بیانی است که »ژرف ساخت آن، حقیقت و تاریخ - در نظر مردم باستان - و روساخت آن افسانه باشد.« - شمیسا، 1383، . - 86
پیوند اسطوره با شعر
اسطورهها برای بقا و جاودانگی باید به بهترین کلام بیان شوند و به همین دلیل در شعر و ادبیات تجلی یافته اند. شاعران با پیوند فرد به اسطورههای جمعی، از ماقبل تاریخ تا زمان خود، او را به پویایی میرسانند و با ابزار همدردی جمعی، درد جاودانگی انسان را تسکین میدهند و از این طریق هم عامل حیات اسطورهها و تمدن و فرهنگ بشریاند و هم خود را در ضمن شعر جاودانه کردهاند. پس در ادبیات و هنر عامل حیات اسطورهها و جاودانگی تمدن ملتهاست و شاعران باید پاسداران این رؤیای کهن بشری در رمز فراموشیاند.
اما علت اینکه برای یافتن اسطوره و صحنههای حماسی باید بیشتر به سراغ شعر رفت، این است که »شعر بیان روح و شارح حالات مجذوب و بیخودانه انسان است و از ضمیر نامکشوف برمیخیزد. اسطوره نیز بیانگر رؤیای جمعی یک قوم است. پس شعر و اسطوره در رؤیای شخصی و جمعی و نیز در بیان الگوهای کهن وجه اشتراکدارند. بخش بزرگی از فراوردههای شعری رمزی و نمادین است. اسطوره نیز با زبانی نمادین و رمزی خود را عرضه می کند. پس پیوند رمزآمیز اسطوره و شعر غیرقابل انکار است« - اسماعیل پور، . - 10 :1380
شعر معاصر از بسیاری جهات با مسائل سیاسی آمیخته است بدین جهت که اسطورهها چون با ملیت و سیاست کارکرد دوسویه دارند در شعر معاصر برای بیان نمادهای سیاسی و اجتماعی ابزاری مناسب تشخیص داده شدهاند. البته میزان استعداد تمام شاعران از این عناصر یکسان نیست و شاعرانی چون اخوان ثالث، ساوش کسرایی، شفیعی کدکنی و غیره بیشتر به این موضوع پرداختهاند. در زمان حاضر علیرغم اینکه فردگرایی و روحیه عقلی بر روحیه قومیگرایی تسلط داشته و تکنولوژی و پیشرفت، حس دیگرخواهی و دیگرجویی را کمرنگتر کردهاست و »از آنجائی که آنچه در انسانها مشترک است در اسطورهها بازتاب یافتهاست - «قدرت اسطوره، :1377 - 22، شاعر معاصر برای جلوگیری از، از بین رفتن حس اساطیری و جلوگیری از کمرنگ شدن