بخشی از مقاله

چکیده
از دیرباز تاکنون، رنگ به عنوان یکی از عناصر مهم و برجسته در عالم هستی، مورد توجّه انسانها قرارگرفته است. از زمانیکه انسانها، به ارزش رنگها پی بردهاند، از آن در آثار مختلف تصویری و نوشتاری خویش استفاده کردهاند.

رنگها به طور قابل ملاحظهای، بر خلقوخو، احساس و جسم انسانها تأثیر میگذارند. از آنجا که شعر، یک نوع انتخاب و گزینش شعورمند واژههاست، نمیتواند در شناخت درون شاعر بیتأثیر باشد و انتخاب آگاهانه یا ناآگاهانهی رنگ توسّط شاعر میتواند به نوعی بیانگر اندیشهها و جهانبینی وی نسبت به جهان و پدیدههای موجود در آن باشد.

از اینرو، با توجّه به کارکرد رنگها و و فراوانی کاربرد آنها در شعر سیمین بهبهانی و سیاوش کسرایی، میتوان به برخی از خصوصیّات اخلاقی و روانشناختی آنها پی برد. در این پژوهش، با بهدست آوردن بسامد رنگها در مجموعه اشعار سیمین بهبهانی و سیاوش کسرایی، سعی بر آن شده تا به تحلیل کارکرد رنگها در اشعار این شاعران پرداخته شود و سپس با روشهای علمی و روانشناختی - از جمله روانشناسی رنگهای ماکس لوشر - ، برخی ویژگیهای اخلاقی و روانشناسی این شاعران مورد تحلیل قرار گیرد و با توجّه به دورههای زیستی مشترک آنها، در زمینهی کاربرد رنگها، نگاهی تحلیلی و مقایسهای صورت گیرد.

مقدّمه

از آنجا که عنصر رنگ، احساس، اندیشه و جسم انسانها را تحت نفوذ خود دارد، با تحلیل رنگهای انتخابی افراد در زمینههای گوناگون، خصوصاً در آثار هنری و ادبی، میتوان از راه علمی و منطقی به افکار و جهانبینی هر یک از آنان دست یافت. در واقع، انتخاب رنگهاتوسّط  هر  فرد میتواند به نوعی، ابعاد گستردهای از شخصیّت وی را برای ما آشکار سازد؟  

 تاکنون در عرصهی روانشناسی رنگها، تحقیقاتی به زبانهای اروپایی صورت گرفته که شماری از آنها به زبان فارسی برگردانده شده است.  پژوهشگران بر این باورند که کاربرد آزمونهای مختلف، در کشف بهترخصوصیّات  افراد نقش بهسزایی دارندالبتّه.  تحقیقاتی نیز در مورد ارتباط  رنگها و جنبههای مختلفشخصیّتی  افراد انجام شده  است که میتوان بهمحقّقانی  چون:» ماکس. فیستر1«،» هرمان. رورشاخ2«،» فابر. بیرن3«،» ک. وارنرشای4«، »کارل. گوستاو یونگ5« و» ماکس. لوشر6« اشاره کرد. 

نظریّهپی روانشناسی رنگ »ماکس لوشر« نیز، بعد از آزمون معروف »رورشاخ«، نظریهی جدید و کاملشدهای است. در این روش، که ترتیب  قرارگرفتن هر کدام از رنگها با یک عددمشخّص  شده، بیانگر احساسات وشخصیّت  فرد انتخابکننده میباشد؛ به عبارت دیگر، ترتیب گزینش  رنگها، بیانگر اندیشه و تصویری از خلقوخوی هر فرد است.  

در این تحقیق، نگارنده در صدد است تا با استفاده از سرودههایی که حاصل تراوشات فکری و نوع جهانبینی هر شاعر میباشد، به کشف، توصیف  و تحلیل اندیشههای آنها بپردازد. 

بررسی ویژگیهای رنگها از نظر روانشناسیْ  

از آنجا که انسانها از روزگاران بسیار دور تاکنون، تحت نفوذ و تأثیر رنگهای پیرامون خود   بودهاند، در روانشناسی نوین، رنگها یکی از  معیارهای سنجششخصیّت  به شمار میآیند.  مهمترین ویژگیهای روانشناسی و فیزیولوژیکی  رنگها در زیر بیان شده است

سیاه

»رنگ سیاه، رنگی بیتحرّک و ساکت است و ضمن فقدان هرگونه تحریک روانی و جسمانی، باعث کاهشفعّالیّت  و سبب سستی میشود؛ زیرا این  رنگحسّ  سنگینی شدیدی را به انسان القا میکند. این رنگ، تحریکات روحی را کاهش میدهد و رنگیغیرمحرّک  است که نه تنها وسیلهی  جلبتوجّه  دیگران نمیشود، بلکه کمک به عدمتوجّه  نیز میکند. استفاده از حجاب سیاه در بانوان، در واقع از این اصلتبعیّت  میکند که باعث  عدمتوجّه  جنس مخالف میگردد«

سفید

»رنگهای سفید و سیاه را رنگهای خنثی یا بی رنگ میخوانند. رنگ سفیدخاصیّت  مثبت، نورانی و فضادار، ظریف و لطیف دارد. این رنگ  مظهر خلوص،عفّت،  پارسایی، بیگناهی، حقیقت و از همه مهمتر، صلح و پایان جنگ است. این رنگ نمادمعصومیّت  و پاکی است و میتواند در  انسان احساس فضای بیشتری بهوجود آورد« - همان: . - 73

آبی

»رنگ آبی جزء رنگهای اصلی و سرد محسوب میشود. این رنگ، نماد تاریکی است. گویا همه چیز به درون رنگ آبی کشیده میشود. بنابراین،  با نگاه کردن به این رنگ،حسّ  افسردگی، ترس و جدا شدن از دنیای بیرون به انسان دست میدهد. انگلیسیها به افراد بدخلق و افسرده میگویند: » احساسش آبی است

»این رنگ باعث کاهش فشار خون میشود و برای بیماران تب دار، کم خواب عصبی و وسواسی بسیار مفید است. رنگ آبی نوعی آرامش به فرد  میدهد تا بتواند برونگرایی را تجربه کند

زرد

»این رنگ جزء رنگهای اصلی و گرم است. اعصاب مربوط به این رنگ که تحت تأثیر آن قرار میگیرد، اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک است و احساس تزلزل فوقالعادهای در انسان بهوجود میآورد، پس فردمتعصّب  یا عصبی و خودخواه نباید زیاد با این رنگ سروکار داشته باشد این رنگ  نیروهای پیرامون خود را جذب میکند -

سبز

»رنگ سبز جزء رنگهای سرد و فرعی محسوب میشود که از ترکیب دو رنگ آبی و زرد بهوجود میآید. این رنگ نشانگر آرامش، خوشبختی و  سلامتی است

»پژوهشگران دریافتهاند که این رنگ میتواند باعث افزایشقابلیّت  خواندن و درک بیشتر مطالب شود. بین تمامی رنگها، رنگ سبز از همه  امیدبخشتر است این رنگ نشاندهندهی امیدواری و ترکیبی از دانش و ایمان است و موجب تعدیل احساسات میشود و نمودی از درک و فهم  بالاست. این رنگ نقش چراغ سبزی را برای تجدید حیات ایفا میکند و در عالیترین شکل خود، بازتابی از تکامل روح اس

قرمز

»در زبان آلمانی، کلمهی» قرمز «از لحاظ واژهشناسی تاریخی، با واژههای» زندگی «و» خون «هم ریشه است. این رنگ، خون را گرم میکند و  زندگی و باروری را به ارمغان میآورد. یکی از مفاهیم آن در میان بومیان استرالیا، قدرت حاصلخیز کردن زمین است. این رنگ، جزء رنگهای  گرم و اصلی محسوب میشود. عامل گرمایی رنگ قرمز، موجب افزایش هموگلوبین خون، تشدید خشم و اعتماد به نفس در انسانها میگردد

»در حقیقت، این رنگ نماد حیات و زندگی و بیانکنندهی هیجان و شور درونی است. این رنگ، زندگی نو و شروعی تازه را با خود به دنبال دارد  و در مقایسه با سایر رنگها، از انرژی عمدهای برخوردار است. همچنین، بیانگر نیروی حیاتی،فعّالیّت  اعصاب و غدد و به معنای آرزو، میل و  اشتیاق فراوان است و انگیزهای برای تلاش و کوشش، رقابت، احساسات عاشقانه و نیرویمتهوّر  برای اقدام به کارهای مهم میباشد

بنفش: 

»رنگ بنفش ترکیبی از دو رنگ قرمز و آبی است. این رنگ تلاش میکند تا جنبهی تسخیری - سلطهگرایانه - بیارادی رنگ قرمز و تسلیم متین  رنگ آبی را حفظ کند. این همانندی موجب ادغام کامل ذهن و هدف میگردد، بهطوری که هر چیزی که اندیشیده شده باشد، میبایستواقعیّت   یابد، یعنی یک حالت سحرآمیز که در آن آرزوها برآورده شده است

قهوه ای:  

»رنگ قهوهای جزء رنگهای فرعی محسوب میشود که حاصل ترکیب دو رنگ زرد و قرمز تیره است. خصلت شور زندگی رنگ قرمز از طریق  این زمینهی تیره شده کاهش یافته و سردتر و ملایمتر گردیده است. بیش تر انسانها این رنگ را دوست ندارند. در واقع، این رنگ راغالباً  کسانی  که ناراحتی روانی دارند میپسندند، نه کسانی که آرامش روحی دارند

نظریّهی روانشناسی رنگ ماکس لوشر

»ماکس لوشر «ازمحقّقانی  است که به ارزشاهمّیّت و  رنگها در زندگی بشر پی برد و با تحقیقاتی که در این زمینه انجام داد،نظریّه ی روانشناسی  رنگ  را ارائه داد؟ اواهمّیّت به   رنگها در شناختشخصیّت   از  طریق آزمایش  افراد پرداخت. این کار  لوشر بر  روی رنگها،» روان شناسی   کارکردی «نامیده میشود. این نوع روانشناسی، به رابطهی انتخاب رنگ با روانشناسی شخصیّت  فرد اطلاق میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید