بخشی از مقاله

چکیده

عراق امروز به آوردگاه سیاست جهانی تبدیلشده است. این تنها به دلیل یورش تروریستها به این کشور نیست بلکه ناشی از یک جنگ پیچیده نیابتی از سوی قدرتهای مهم دنیاست. عراق برای امریکا، ایران، عربستان، روسیه و حتی رژیم صهیونیستی حائز اهمیت راهبردی است و لذا همه آنها درصددند یا جای پایی برای خود در این کشور بیابند و یا بر نفوذ خویش در »قلب زمین« بیفزایند. در حال حاضر، نظامیان عراق با یک عملیات گسترده، به موصل، آخرین پایگاه داعش در این کشور نزدیک میشوند و به نظر میرسد که در آینده نزدیک تسلط سازمانیافته این گروه تروریستی بر مناطق وسیعی از خاک عراق پایان خواهد یافت. در عراق پساداعش، جنگ علیه تروریسم دیگر اولویت اول امنیتی عراق نخواهد بود اما شکافها و اختلافات هویتی میان کرد ها و دولت مرکزی عراق از یکسو، و میان اجتماع امنیتی شیعه و سنی از سوی دیگر بیشازپیش نمایان خواهد شد.

اختلافاتی که به دلیل مداخلات خارجی تشدید هم خواهد شد. این مقاله از منظر سازهانگاری به آرایش هویتهای کرد، شیعه و سنی در عراق پساداعش مینگرد و خطوط گسل و زمینههای واگرایی و تنش میان آنان را ارزیابی و تحلیل مینماید. مقاله حاضر با توضیح مفاهیم »اجتماع امنیتی« و »جنگ هویتی« آغاز میشود و در ادامه به شرح وضعیت سه »اجتماع امنیتی« شیعه، سنی و کرد در جامعه عراق و پیوندهای آنان باقدرت های خارجی میپردازد. در قسمت نتیجهگیری دورنمای »عراق پساداعش« ترسیم میشود و زمینههای تنش و نزاع بین این سه اجتماع امنیتی در آن دوره مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرد. مجموعه یافتههای پژوهشی مقاله در جهت ارائه پاسخ به این پرسش ساماندهی میشود که جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند در عرصه جنگ هویتی بهگونهای وارد شود تا به اهداف سیاست خارجی خود نائل آید. بر اساس تحلیل بهدستآمده، توصیه میشود جمهوری اسلامی ایران بدون ورود در عرصه جنگ هویتی، با ایجاد و مدیریت نوعی موازنه قوا در جبهه رقبا بر قدرت و نفوذ خویش در عراق بیفزاید. روش پژوهش در این مقاله توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری دادهها بهطور عمده از روش مطالعه کتابخانهای استفادهشده است.

واژگان کلیدی: عراق؛ داعش؛ اجتماع امنیتی؛ شیعه؛ سنی؛ کرد

مقدمه

عراق از سیزده سال پیش تاکنون به شدت درگیر معضل تروریسم بوده است. رهایی از این معضل نفسگیر در چشم انداز آینده کوتاه مدت این کشور نیز بسیار بعید مینماید. در خرداد 1394، موصل مهمترین شهر اقتصادی و دومین شهر بزرگ عراق، به دست تروریست ها افتاد. این رخداد بسیار مهم نهتنها نقطه اوج پیشرفت تروریستها در عراق را رقم زد، بلکه با پیامدهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی خود، معادلات داخلی، منطقه ای و جهانی عراق را تحت تأثیر قرارداد.

جغرافیای سیاسی و موقعیت راهبردی عراق، این کشور را به یکی از محورهای موازنه قوا در منطقه خلیجفارس تبدیل کرده است. علاوه بر ذخایر عظیم نفتی و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی این کشور در مقیاس جهانی، مجاورت و داشتن مرزهای طولانی با ایران، عربستان سعودی، ترکیه و سوریه، موجب شده که امنیت و سیاست عراق با نگرانی های امنیتی، منافع سیاسی و حساسیت های دینی-فرقه ای همسایگانش گره بخورد. از سوی دیگر، بازیگران فرا منطقه ای مانند ایالات متحده امریکا، روسیه، و اتحادیه اروپا نیز همگی در عراق منافع مهمی دارند. مشکل اینجاست که منافع بازیگران خارجیدر عراق غالباً در تعارض با یکدیگر قرار دارد و همزمان هرکدام از این دولتهای خارجی با برخی از جبهه های درگیر داخلی منافعی همسو دارند. این تضاد و ناهماهنگی منافع، بر وخامت اوضاع در عراق افزوده و تأمین امنیت و ثبات را در این کشور به معمایی سخت تبدیل کرده است.

مقاله حاضر در مقام تحلیل یکی از ابعاد معمای پیچیده امنیت در عراق است. نویسندگان مقاله بر این باورند که عراق امروز عرصه وقوع یک »جنگ هویتی« است که ریشه آن را می بایست در منازعات تاریخی، گسست های قومی، گسل های فرقه ای، و اختلافات سیاسی و فرهنگی بین چند »اجتماع امنیتی« جستجو کرد. عراق در حال حاضر صحنه رقابت و معارضه سه »اجتماع امنیتی« عمده است: اجتماع امنیتی شیعه؛ اجتماع امنیتی کرد؛ و اجتماع امنیتی سنی. بازیگران داخلی و خارجی در عراق نیز هر یک در راستای اهداف سیاسی خود، به گونه ای در این جنگ هویتی و حمایت از این اجتماعات امنیتی سهیم هستند.

باوجود مداخلات و تضاد منافع بازیگران داخلی و خارجی در عراق، و بااینکه عراق از دیرباز با منازعات قومی و قبیله ای در درون خود مواجه بوده و هست، اما رهبران سیاسی و دینی این کشور در پی تهدید بزرگ ظهور داعش توانستند با ایجاد جبهه متحد داخلی و جلب حمایتهای خارجی بهتدریج خطر تروریسم - داعش - را تا حد زیادی مهار کند. این موفقیت گویای آن است که غلبه بر تروریسم - داعش - جز با کاستن از تنشهای هویتی در میان این سه اجتماع امنیتی در جامعه بزرگ عراق میسر نخواهد شد. اما فرضیه ای که مقاله حاضر درصدد ارزیابی و اثبات آن هست؛ این است که در عراق پساداعش زمینه های تنش و اختلافات هویتی بین این سه اجتماع امنیتی همچنان ادامه خواهد یافت و هر یک از آنان در جهت حفظ و ارتقاء منافع اجتماع امنیتی خود حرکت خواهد نمود تا آنجا که میتوان دورنمایی از وقوع درگیریهای مسلحانه میان جبهه غالب بر داعش را مشاهده کرد.

تحلیل مقاله حاضر از معمای هویت و امنیت در عراق تا حد زیادی بر مفاهیم و آموزه های نظریه »سازهانگاری« در روابط بین الملل و تعاملات اجتماعی متکی است. از این منظر، اهداف و منافع کنشگران اجتماعی بر اساس هویت آن ها تعریف می شود و خاستگاه هویت کنشگران در جوامع مختلف، اعم از فرو ملی، ملی، و فراملی، بستر اجتماعی آن ها است. - اکبری، . - 49 :1388 از منظر سازهانگاری هویتهای مختلف در جامعه منجر به شکلگیری »اجتماع امنیتی« خواهد شد که از دو عنصر اجتماع و امنیت تشکیلشده و از یکسو بر پیوندهای مشترک هویتی و امنیتی و حس تعلق آن ها به آن اجتماع متکی است - عبداله خانی، - 162:1392 و از سوی دیگر بر وجوه تمایز و اختلاف در شاخص های هویتی نسبت به دیگر اجتماعات امنیتی استوار است. سالیان متمادی است که با دمیدن قدرت های خارجی در آتش تعصبات دیرینه فرهنگی و فرقه ای، منطقه غرب آسیا به مهد جنگ های هویتی تبدیل شده است. - Mabon,2013:15 - در عراق امروز بسیاری از این فرقهها و هویتهای متضاد جمع شدهاند که امنیت خود را در تضاد با یکدیگر تعریف میکنند.

.1  مفاهیم

عراق پساداعش: منظور از عراق پساداعش، برهه ای است که حکومت خود خوانده این گروه تروریستی در موصل فروبپاشد سلطه مستقر آن بر مناطق عمده ای از سرزمین عراق از بین بروداحتمالاً. نفوذ و اقدامات ایذایی داعش در مرزهای غربی عراق با سوریه تا مدت ها باقی خواهد ماند اما داعش در این دوره دیگر شهر مهمی را تحت کنترل خود نخواهد داشت. عراق پساداعش کشوری خواهد بود که بازیگران خارجی هرکدام در پی تثبیت منافع و نفوذ خویش در آن هستند نیروهای نیابتی خویش را در آن تقویت مینمایند. بنابراین عراق پساداعش خالی از تنشهای سیاسی و نظامی نخواهد بود و آینده عراق پیامدهای تعیینکنندهای برای نظام امنیتی منطقه خاورمیانه خواهد داشت - برزگر، . - 60 :1386

اجتماع امنیتی: این مفهوم از دو عنصر »اجتماع« و »امنیت« تشکیلشده است. جوهره اصلی مفهوم اجتماع به تعهدات مشترک ونسبتاً پایدار بین کنش گران یک مجموعه انسانی قابلتقلیل است. بر پایه آموزههای نظریه سازهانگاری، اجتماع امنیتی محصول فرآیند همگرایی سیاسی است که ممکن است از دو گونه عوامل وحدتبخش و انسجام آفرین ناشی گردد: نخست اشتراک گسترده ارزشها و منافع در میان اعضا، و دوم وجود خطر زور یا تهدیدات مشترک . - Dougherty; L. Pfaltzgraff; 1990: 431 - کارل دویچ، نظریهپرداز معروف همگرایی در اروپا معتقد بود که همگرایی سیاسی، فرایندی واقعی است که باید بهتدریجساخته شود اما صرفاً باگذشت زمان در یک جامعه حاصل نخواهد شد . - Deutsch ; 1957: 5 - برای تشکیل یک اجتماع امنیتی سه شرط ضروری وجود دارد: - 1 سازگاری ارزشها در میان تصمیم سازان - 2 پیشبینی متقابل از رفتار تصمیم سازان واحدها - 3 پاسخگویی متقابل .

- Dougherty; L. Pfaltzgraff; 1990: 436 - جنگ هویتی: جنگ مبتنی بر هویت زمانی اتفاق میافتد که یک شخص یا یک گروه احساس کند ارکان و مؤلفههای هویتیاش مانند نظام ارزشی، باورهای اعتقادی، نمادهای تاریخی و فرهنگی، یا عناصر فکری سازنده شخصیت آن در معرض تهدید یا تهاجم قرارگرفته است. چنین تهدید یا تهاجمی بهطورمعمول موجب پاسخ تهاجمی و دفاعی میشود و میتواند بهسرعت به یک جنگ تبدیل شود . - Denial of Identity, university of colorado - خاورمیانه مهد جنگهای هویتی است . - Mabon, 2013: 15 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید