بخشی از مقاله
چکیده
یکی از موجودات غیرمادی جن است. جن جانوریست دارای شعور، فیزیکی غیر ارگانیک،که از لحاظ شأن وجودی از دید ادیان پایین تر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد جن به معنای چیزی است که پوشیده شده ومنظور پوشیده ماندن از حواس ماست. آیا به راستی چنین موجودی واقعیت دارد یا اینکه قوه ی تخیل بشر آن را ساخته است؟ پیشینیان معتقدند از چشم موجودات دیگر پنهانند برای مثال ملاصدرا پنهان وآشکار شدن جن را با هوا قیاس می کند. این مقاله به بررسی ویژگی های جن می پردازد و نظر سید احمد خان هندی را هم در پایان مطرح می نماید.برخی از امور غیبی قرآن مثل جن و شیطان را ناشی از رسوخ فرهنگ زمانه در قرآن می داند که دارای واقعیت های خارجی نیست.
مقدمه
جن به عنوان یکی از موجودات، از اعصار گذشته بین ملل و اقوام عالم وجود داشته و در طی قرن ها در فرهنگ عموم مردم، ریشه گرفته است، اما آنچه در اذهان، درباره ی این موجود نامرئی وجود دارد به افسانه و خیال نزدیک تر است تا به واقعیت. آیا از منظر قرآن جن واقعیت دارد؟ چه ویژگی هایی دارد؟ حیات و مرگشان چگونه است؟ آیا قابل دیدن است؟ آیا خلقت جن مثل انسان است؟ چنین پرسش هایی از دیرباز مطرح بوده است.
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی با رویکردی قرآنی اورده شده است، خداوند متعال در قرآن کریم با جدا کردن خرافه از واقعیت، عقاید و باورهای باطل درباره ی جن را مردود دانسته است. در نظام تشریع و دین، اگر انسان دشمنی به نام شیطان و نفس اماره نداشت در راه تکامل معنوی و کمالات انسانی رشد نمی کرد. در مبارزه با شیطان است که انسان به خدا نزدیک می شود پس آنچه سبب می شود انسان مثل حیوان زندگی نکند و به مقام خلیفه اللهی نائل گردد مبارزه ی او با دشمنی به نام شیطان است سید احمد خان هندی معتقد است جن و شیطان دارای واقعیت های خارجی نیستند.
واژه جن و شیطان
جن در لغت به معنی پنهان و پوشیده است و تمام مشتقات این واژه نیز بر استتار، پنهانی و پوشیدگی دلالت دارند. جنّه«» به فتح جیم، پوشیده شدن چیزی از حواس است و جن - به فتح جیم - به معنای پوشیدن و مستور کردن است. - راغب اصفهانی، 98 :1362، ماده جن - به عقیده ابن اثیر، جن به جهت پوشیدگی و مخفی بودن از دیدگان، »جن« نامیده شده است، چنانکه موجود مستور در رحم مادر را »جنین« نامیدهاند. - ابن اثیر، 1 : 1383، - 307 واژهء»شیطان «را گروهی از دانشمندان، مشتق از ریشهء»شطن«میدانند. »شطن«به معنی ریسمان درازی است که محکم تابیده شده و به ُوسیلهُُُ آن آب ازچاه میکشند و چهارپایان را بدان میبندند.بادیهنشینی عرب، درباری اسبی که سم او سائیده شده بود میگفت:»کأنّه شیطان فی اشطان - :«گویا شیطانی است که اندر بند ریسمانها است - .
از علی-علیهالسلام-روایت کردهاند که راجع به مارها سخن به میان آورد و میفرمود: إنّ»اللّهعزّوجلّ جعل الموت لاشطانها - «خدای عزوجل مرگ را برای»اشطان مارها«مقرر فرمود - . آن حضرت »اشطان ریسمانها«را به عنوان استعاره در مارها به کار برد؛ چون مار به سان ریسمان دارای طول و امتداد میباشد. »بئر شطون«را عرب دربارهء چاهی که قعر آن عمیق است به کار میبرد؛ و در این استعمال، بعد و دوری قعر چاه در مد نظر میباشد، »شطتالدار«بدین معنی است که آن خانه دور است.ماری که دارای یال است عرب آن را»شیطان«مینامد.از این بررسی کوتاه استفاده میشود که»نون«شیطان، اصلی و جزء کلمه است. شیطان در محاورات عربی به هر موجودی متمرد، - اعم از جن و انس و چهارپایان و غیره - اطلاق میشود.
عدهای از دانشمندان شیطان را از ریشه»شاط، یشیط«به معنی هلاک و تباه شدن و احتراق میدانند که نمیتوان این نظریه را کاملا درست شمرد. بعضی از مفسرین آیهکانّه: رؤوسالشّیاطین را بدین صورت تفسیر کردهاند که شکوفه درخت دوزخ مانند سرمارها است؛ چون عرب پارهای از مارها را»شیطان«مینامد. و گاهی مارهای باریک و کوچک را عرب بر سبیل تشبیه آنها به ریسمانها »شیطان وجانّ«مینامد. و به طور خلاصه در مفهوم»شطن و شیطان«معنی طول و امتداد و دوری و پلیدی و سرکشی و ناخوشایندی چهره و غضب و رقت و باریکی و ناپیدایی منظور شده است و شیطان تقریبا مصداق کامل این معانی است:پلید و سرکش و دارای چهرهای ناخوشایند و به دور از خیر و رحمت. احتمال میدهند واژه»شیطان«از لغت عبرانی»هاشتیطن-«به معنی مخالفت و دشمنی-و یا از لفظ سریانی مأخوذ باشد. عنوان»شیطان«برای او پس از آنکه مورد لعن خدا قرار گرفت وضع شد، و قبلا چنانکه اشارت رفت نامش»عزازیل«و یا»نائل«بود.