بخشی از مقاله
چکیده
بررسی و تحلیل سبک هندی به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ ادبیات کشورمان چه از منظر تاریخ زبان و چه از وجه زبانشناختی و سبک شناسی موردتوجه اهل فن قرارگرفته است، رویکرد موضوع محور این سبک با آفرینش مضامین جدید نشان میدهد که شاعر خود را در برابر دو آینه تمام نمای تحول اجتماعی و تغییر هویت فردی میدیده است. گسترش مناسبات شاهان صفوی با کشورهای مختلف؛ مهاجرت بسیاری از شاعران و اهل اندیشه به سرزمین گورکانیان هند و خالی شدن ایران از طرح مباحث ادبی باعث شد تا ادبیات درباری از کاخ ها و گوشه های تخت شاهی به کوخ ها و تخت حوض قهوه خانه ها روانه شود، چرخش ادبیات به سمت توده مردم دروازه ورود خواست اجتماعی بوده که بعدها در عصر مشروطه و چندی بعد در سبک شعر معاصر خود را به اشکال مختلف نشان داده است به گونه ای که محقق شعر معاصر ناگزیر از طرح مناسبات و موضوعات سبک هندی است.
این مناسبات و مختصات سبکی در دوره صفوی به شکلی آشکار ظهور یافته است؛ نمونه آن اهتمام شاعر به توده جامعه است. اگرچه توجه شاعران و نویسندگان به فرهنگ توده مردم پیشینه بلندمدتی دارد، اما در این مقاله نشان داده میشود که عوامل متعددی ازجمله مهاجرت، ورود شاعران کمسواد و تغییر زاویه دید باعث شد تا فولکلور به نحو بسیار مناسبی در این سبک رواج پیدا کند. در این نوشتار با معرفی اجمالی وضعیت سیاسی، اجتماعی عصر صفویه در ابتدا مهم ترین عوامل تغییر سبک ادبی برشمرده شد، پس ازآن به پیشینه فولکلور و چیستی آن پرداخته شده است، در ادامه نیز سبک هندی و گزاره های فرهنگ توده در این سبک بازگو شد و برای رفع ابهام موجود در چگونگی حضور اشارات فرهنگ توده در سبک هندی عوامل تأثیرگذار بر حضور فولکلور در این سبک مورد بررسی قرار گرفت.
مقدمه
تنوع فرهنگی در کشورمان، این سرزمین اهورایی را بهشت زبانشناسی و جامعه شناختی ملل قرار داده است. وجود اقوام و طوایف مختلف با دانش برگرفته از تاریخ شفاهی، گسترهای درخشان از پژوهشهای مردمشناسی و زبانشناسی را موجب میشود. حوزه فرهنگی ایران بزرگ از دیرباز به عنوان یک حلقه مهم اتصال بین هندوستان کهن و فرهنگهای فخیم کشورهای مدیترانه به دنیای علم شناسانده شده است. سرزمینی که ارزشهای فرهنگی در آن ذوب گردیده، جایی است که خصوصیات قبایل و امم مجاور آن با جلوههای فرهنگی و بومی و محلی درهم آمیخته و به اندکی تغییر و دگرگونی به ادوار بعد سپردهشده است.
- مارزلف، - 15:1371 بنابر این اگر هر گوشه تاریخی ایران را چه در بدترین شرایط آن؛ همانند حمله قوم تاتار و چه در بهترین شرایط اقتصادی و فرهنگی مانند حکومت شاهعباس صفوی بررسی نماییم، به مجموعهای درخشان از تحقیقات بایستهای خواهیم رسید که برای نسلهای حاضر و آتی بسیار مفید خواهد بود، همانگونه که در این مقال، برش تاریخی از حکومت صفویه مورد بررسی قرار گرفته است و در برابر ادبیات این دوره پارههایی ارزشمند از فراز و فرود اندیشه بشری را جلوهگر مینماید.
تعامل بین اجتماع و فرهنگ در دوره صفویه نشان میدهد که توجه شاهان صفوی به جنگ در حوزه مسائل داخلی؛ تعامل در سیاست خارجی، گسترش فرهنگ مدح ائمه - ع - در حوزه فرهنگ بوده است - صفا، - 754 :1368 اگرچه برخی معتقدند که ظهور سلسله صفویه در ایران نهتنها برای این کشور و همسایگان او بلکه برای اروپا نیز واقعه ی تاریخی مهمی به شمار میرود. زیرا علاوه بر آنکه موجب استقرار ملیت ایران و برقراری شاهنشاهی این کشور گشت، سبب شد که این مملکت در مجمع ملل وارد شود و منشأ روابط سیاسی گردد که هنوز هم تا درجهی مهمی پایدار است. . . صفویه خاندانی بودند که ایران را بار دیگر ملتی متحد، توانا و واجبالاحترام کردند و مرزهای این کشور را به حدود امپراتوری ساسانی رسانیدند - بروان، - 1:1345
مراودههای سیاسی، منجر به دیپلماسی سختکوشانهای شد، تا حدی که شاه اسماعیل حامل شاخه زیتون صلح برای اروپاییان به شمار میرفت - توتونی، - 1374:334 در چنین شرایطی که مملو از شکوفایی و تلاش چشمگیر و جدی بود؛ شواهد دیگر تاریخی نیز نشان میدهد که عده زیادی از شاعران علیرغم میل خود52 به دربار گورکانیان هند میروند و بعد از شهرت و ثروت به وطن باز میگردند - بروان، - 35 :1345 این مهاجرتها تحفهای ارزشمند برای تاریخ ادبیات ایران به همراه داشت و باعث شد تا شعر دوره قبل یعنی تیموری که به اضمحلال میرفت؛ در این دوره با اندیشههای نوین و خیالانگیز هند درآمیزد و در جامهای دیگر، مضامین پسندیدهای را به مردم انتقال دهد.
تأثیر این تعامل فرهنگی به گونه ای بود که حتی شاعرانی که خود در کسوت عالم بزرگ و متعصب عصر بودند، به شعر گرایش پیدا کردند، کسانی چون علامه مجلسی، ملاصدرا، محقق لاهیجی، میرفندرسکی، میرداماد، فیض کاشانی و شیخ علینقی کمرهای البته با اشارتهایی به سبک غالب عصر خود - سبک هندی - میسرودند - خاتمی، - 20:1371 البته با نگاهی به مناسبات تاریخی و تحولات اجتماعی عصر صفوی میتوان دریافت که این تغییر رویکرد، نتیجه پوستاندازی زبان است که پیشینه تاریخی و زبانی آن را در سه عامل مهم زیر می-توان نام برد - محمدی، - 60:1374
1 تهاجم مغول و پس از آن تیموریان و نیروهای مذهبی صفویان 2 از بین رفتن مراکز فرهنگی و علمی به دلیل عدم توجه عالمان به مدارس 3 مهاجرت اهل دانش و فرهنگ به هند این عوامل باعث شد که شاعران سبک هندی با چرخش به سمت واقعیات تجربهمدار و مورد توجه مردم، پیش از آن که با مفاهیم زبان و تاریخ شعر بگویند؛ با چشمانشان غزل و قصیده بسرایند، در نتیجه کمتوجهی امیران صفوی به شعر مدح و دور شدن فضای دلانگیز شاد خواریهای درباری، شاعران به قهوهخانه روی آوردند تا اگر دهانشان از صله شاهان پر نمیشود، احساس پذیرش مخاطب و تصدیقهای دیگران از وی کم نگردد.
در همین دوره است که قهوهخانهها، بازارها و میدانها بهعنوان مراکز اجرای نقالی، شعرخوانی و داستانگویی خودنمایی میکند و داستانگویان و شاعران در قبال دریافت مزد داستانهایی رمانتیک و حماسههایی از شاهنامه فردوسی و حوادث تاریخی را با سوانح زندگی اولیاء به هم گرده میزدند - مازرلف، - 41:1371 و به شنوندگان ارائه میدادند. این روند زمینهای شد تا حدی که بیشتر قصههای عامیانه نقالان از دوره صفوی به بعد ساخته شد - سعادت، - 288 :1385
با تغییر روند حمایت دربار از شعر و به طور کلی دانش که بعد از قرن ششم و به ویژه بعد از حمله مغول صورت گرفت، شعر از دربار به حلقههای عمومی جامعه روانه شد، ذهن عوام نیز به جهت محدود بودن به محسوسات و واقعیتهای زندگی، هنر واقعگرا را بیش از دیگر هنرها میپسندد. زمینی فکر میکند و آرمان خود را در دنیای واقعی میجوید. - محمدی، - 77 :1374
فولکلور چیست؟
فولکلورFolkloreاز. دو کلمه انگلیسیِFolk به معنی توده وlore به معنی دانش علم به آداب و رسوم تودهی مردم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه. توده شناسی. - معین، - 1365 فرهنگ عامه، مجموعهی عقاید، اندیشه ها، قصه ها، آداب، رسوم، ترانه ها و هنرهای ساده و ابتدایی یک ملت را فولکلور گویند - دهخدا، - 1339 فرهنگ عوام، دانش مردم، فرهنگ توده؛ عنوان ترجمه واژهی Folklore است که نویسنده و محقق فنلاندی به نام ویلیام جیتامس با اسم مستعار آمبرولیز مورتن در سال 1885میلادی آن را در یک مجله انگلیسیزبان به کاربرد. مورتن قصد داشت با این اسم ترکیبی، مفهوم دانش عامیانه را نشان دهد، مجموعهای از باورها، اعتقادات، آیینها و. . . مردم. این دانش یا به عبارتی فولکلور در ایران، واژهای نوین است که مدت کاربرد آن در بین محققان فارسی زبان به یک صدسال هم نمیرسد. این تازگی بر پیشانی حقیقتی تاریخی نهفته است که فرهنگ و تاریخ ایران را بر مدار تذکره شاهان به جولان وا میداشت.
تاریخ کشورمان پر بود از حکایتهای شاهانه و کرامتبخشیهای آنان به ویژه به شاعران مداح و چاپلوسی که از واقعیت زندگانی مردم خویش به دور بودند وBتنهاB رسوم نداشته شاهان پرطمطراق را میستودند، در عهد صفوی با توجه به تناقضی که بیان دو حکومت صفویه و شاهان گورکانی در هند وجود داشت، شاعران در عین توجه به مضمون از مدح به شکل افراطی آن دست کشیدند و شعر را برای خلق مضمون در خلأ رها نکردند، بلکه آن را در زندگی روزمره نیز دخالت دادند، حاصل گرایش به زندگی واقعی، طرح مضامین فرهنگ عوام بود که گونهای متفاوت پیچیدگیهای تجربهشده را به همراه داشت، حرکت در این مسیر اگرچه سرانجام به افول سبک هندی انجامید و به قولی که درباره میرنجات - ف 1126 قمری - گفتهشده شعرهایش پسندیده طبع عوام شده، یعنی تابع روزمره محاوره اجامِر و اوباش و بازاریان گردید، دلیل مقبولیت طرز میرنجات در میان عوام فقدان ذوق فرهیخته و عدم آشنایی عوام با مراتب سخنوری و فنون ادبی است - فتوحی، - 262:1379
با این حال در اوج اقبال شعر سبک هندی، کسانی بودند که معتقد بودند شاعر کسی است که زبان عوام را بداند. به قول جلالای طباطبایی B از شاعران صفویB که میگوید زبان شاعر برگرفته از زبان اهل کوچه و بازار است و شاعر زبان خود را از زبان محاوره می گیرد و آن ها که محاوره نمیدانند در واقع با زبان آشنا نیستند، گرچه شعر هم بگویند، اما از سرودن شعر فارسی ناتوانند - همان، - 136 چنین توجهی به دانش و زبان عوام، انگیزهای شد تا اولین مجموعهی فرهنگ عوام در این عصر گردآوری شود ؛ اثری که آن را منسوب به آقاجمال خوانساری از بزرگان علم و دین در عصر صفویه بر می شمارند، در واقع وی نخستین کسی است که با جمعآوری معتقدات و عقاید زنان در کتابی به نام عقایدالنساء که بعدها به کلثوم ننه شهرت یافت53، خدمتی شایان توجه به کار تألیف این دانش نمود.
از میان مستشرقین نیز ژوکوفسکی ؛ آرتور و کریستین سن جزو اولین کسانی بودند که به کار جمع آوری و تحقیق ادبیات عامه توجه نشان دادند - میرصادقی، - 7:1373کار جمعآوری فرهنگ عوام تا سال ها متروک ماند؛ اما در سال های اخیر از مشهورترین کسانی که به روش علمی کار تحقیق و تتبع در فرهنگ مردم را دنبال کرد، صادق هدایت بود، وی در سال - 1310ه. ش - رسالهای با عنوان »اوسانه .« و دو سال بعد نیرنگستان را منتشر کرد تا فولکلور و فضای گسترده تحقیقی در بستر این واژه را بیش از پیش به مردم و محققان نشان دهد.
این کار هدایت باعث شد تا اندکی بعد موزه مردم-شناسی و بعد از آن طرح ملی جمعآوری فرهنگ مردم در سالهای 1322 و 1324 - ه. ش - به یاری غلامحسین مینباشیان رئیس اداره موسیقی و مدیر مجله موسیقی آغاز شود و سرانجام موزه مردمشناسی به اداره فرهنگ عامه در وزارت فرهنگ و هنر تغییر نام داد تا مأمور جمعآوری اسناد و مدارک مربوط به فرهنگ مردم شود. از آن سال ها تاکنون کتابهای ارزشمند و اسناد معتبری درباره فرهنگ مردم جمع آوریشده است. اما تاکنون کتابی روشمند که شاخصههای فرهنگ مردم در سبک هندی را به علاقهمندان ارائه دهد، تألیف نشده است. تدوین چنین کاری بدیع به ادبیات و جامعهشناسان کمک خواهد کرد تا در بستری تطبیقی به تاریخ تطور ادبی، نگاهی دقیق و شفاف داشته باشند، درون مایه اشارتهای فرهنگ مردم، ارتباط دوسویه اشیاء را بیش از پیش متجلی میسازد.
این تجلیگاه تاریخ هزاران ساله یک قوم را آیینه تمام نمای آینده نسلها میسازد، تاریخی که امروزه برخی آن را به دلیل پیشرفتهای علمی و اجتماعی رد میکنند و حتی مورد تمسخر قرار میدهند، اما تجربههای تاریخی نشان داده است که این فرهنگ در گذار سال های تقویمی تأثیر خود را بر خصایص و خوی اجتماعی مردم نهاده است، حاصل این تأثیرگذاری پیوندی است که بسیاری از مردم عصر فضا و الکترونیک امروز نیز در سیر آفاق رویایی آن لحظات خود را میگذرانند. بهرهمندی فراوردههای هنری و ادبی یک دوره از فرهنگ عامه حضور روح زمان را در متن زندگی مردم نشان میدهد، اصطلاح روح زمان یا روح زمانه که برای تحلیل واقعیتهای اجتماعی و تاریخی و کشف زوایای ذهن آدمی و تعامل انسان و محیط به کار گرفتهاند، در حقیقت به این موضوع اشاره دارد که ذهن آدمی در خلأ رشد و نمو نکرده است، بلکه صرفاً مبین واقعیت اجتماعی و تاریخی است که با دقت در آن میتوان نبض حیات را مشاهده کرد.
- بهروز، - 168:1385 برای بررسی جنبههای تأثیرگذار فرهنگ عوام باید ارتباط دوسویه ادبیات با تاریخ و جامعهشناسی را موردتوجه قرار داد، اگرچه این ارتباط به زعم برخی افراد همچون گریلپارمتر - ولک، - 177:1375 مایه پیشرفت ادبیات نبوده است، اما باید پذیرفت که تأثیر شاعر، نویسنده و هنرمند از رویدادهای تاریخی و پیوستگیهای عقیدتی به وی کمک میکند، حداقل زندگی در خلأ نداشته باشد، البته تصور تعالی این اثر ادبی بدون برخورداری از نعمت آرایههای هنرمندانه تاریخی و نمودهای هوشمندانه مردم زمانه، امری غیرقابل پذیرش است.