بخشی از مقاله

چکیده:

جمهوری اسلامی ایران با وجود فرهنگهای خاص اقوامها از جمله: فارسها، آذریها،لُرها، کّرده،ابَلوچها،تُرکمنها و عربها، سبب استمرار هویت اصیل خویش در طول تاریخ شده است. اما پدیده جهانی شدن، تأثیر بسزایی بر این فرهنگها داشته است؛ تا آنجا که این هویتها در معرض خطر از جنبه رشد قرار گرفتهاند. سوالی که مطرح میشود این است که؛ در عصر جهانی شدن، فرهنگها و هویتهای ملی و قومی ایرانیان چه سمت و سویی مییابند؟ هر چند مقالههایی، در مورد چالشهای جهانی شدن در فرهنگ، ازبُعد تغییر ناپذیری فرهنگی نگارش شده است؛ لیکن تا آنجا که نگارندگان تتبع نمودهاند، هیچ مقالهای که به بررسی تفصیلی »نحوه تعامل آداب رسوم اقوام ایرانی با پدیده جهانی شدن« بپردازد؛ وجود ندارد. این نوشتار کتابخانهای، البته تحت الشعاع توصیف و تحلیل، بر این واقعیت دلالت دارد که؛ نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور اسلامی با اتکاء به فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی باید شعار تمایز پذیری فرهنگی را کنار گذاشته و با استفاده از موقعیتهایی که از نزدیکی کشورها در عرصه جهانی و از فرو ریختن مرزها و سدهای اطلاع رسانی که به وسیله پدیده جهانی شدن پدید آمده است؛ در جهت شکلدهی آداب و رسوم اقوام ایرانیان و صدور فرهنگ انقلاب اسلامی بهرهبرداری کامل را ببرد.

واژگان کلیدی: جهانیشدن، هویت، هویت ملی، هویت قومی، فرهنگ.

مقدمه:

موضوع پدیده جهانی شدن و پیامدهای آن یکی از مسائل روز محافل دانشگاهی محسوب میشود. چرا که این موضوع تاثیر بسزایی در عرصههای مختلف از جمله: اقتصاد، سیاست و فرهنگ دارد. فرآیند جهانی شدن مرزهای ملتها را با چالش جدی روبرو ساخته است؛ تا آنجا تمامی دولتها درصدد حفظ تمامیت هویت ملی خود در قالب و چارچوب آداب و رسوم قومی و بومی برآمدهاند. پدیده جهانی شدن مبحثی چندبُعدی میباشد؛ که در سطح جهانی بوجود آمده است و همه اعضای نظام بینالمللی از جمله: ایران متاثر از این محیط میباشند. متاسفانه، تعریف جامعی از پدیده جهانی شدن، میان اندیشمندان وجود ندارد و هر یک از صاحبنظران به تناسب برداشتهای شخصی خود و ایدئولوژی سیاسی، تعریف خاصی را از این فرآیند جهانی ارائه کردهاند. برخی از تعاریف، جنبه اقتصادی و در برخی دیگر از تعاریف، ابعاد سیاسی، فرهنگی بیشتر مدنظر قرار گرفته است.

این تعاریفهای مختلف، سبب تناقض در ماهیت این پدیده و همچنین ابهام در تاثیرات مثبت یا منفی آن بر فرهنگ شده است. بعبارت دیگر، فرآیند جهانی شدن، به ویژه در عرصه فرهنگی، به استقرار یک فرهنگ جهانی منجر میشود و یا اینکه آداب و رسوم قومی به دست فراموشی سپرده میشود؟ - توحیدفام، - 1382در واقع مسئله مهمی که در مواجهه با این فرآیند جهانی مطرح میشود؛ تاثیر جهانی شدن بر هویت ملی است. اینکه در شرایط جدید، پدیده جهانی شدن انسجام کشور ایران را که کشوری دارای اقوام با آداب و رسوم مختلف است؛ مورد تهدید قرار میدهد؟ تایید هر یک از پرسشهای اساسی و کلان، موجب بروز تفاوت هایی معنادار در سطح ملی و فراملی خواهد شد. برای پاسخ به این سوال ضرورت دارد؛ که بدانیم چه تعبیری از جهانی شدن و هویت ملی در نزد پژوهشگران وجود دارد؛ سپس با در نظر گرفتن مؤلفههای هویت ملی و قومی ایران، تاثیرات فرآیند جهانی شدن را بر روی آداب و رسوم اقوام ایرانی مورد بررسی قرار دهیم.

مفهوم و ماهیت جهانی شدن: جهانی شدن1 که پس از جنگ سرد به ادبیات سیاسی- اقتصادی بینالمللی وارد شده است؛ »مفهومی است که علیرغم مباحث گوناگون صاحب نظران و نگارشهای مختلف در این باب، در دو دهه اخیر، همچنان مبهم، غیرشفاف و پارادوکسیکال باقی مانده است و نمیتوان در مورد آن قضاوت روشنی ارایه نمود. این بدان علت است؛ که هنوز تعریف دقیق و روشنی که بیانگر وجوه مختلف این پدیده باشد، ارایه نگردیده است و اجماع در این باب، میان اندیشمندان جهانی صورت نپذیرفته است - .«رضایی،1389،ص - 141 البته تعاریفی در مورد جهانی شدن از سوی اندیشمندان، - آزادارمکی، - 1386 بیان شده است؛ که به شرح ذیل میباشد: الف- مالکوم واترز، با تاکید بر روابط اجتماعی، چنین تعریف کرده: »در جهانی شدن قید و بندهای جغرافیایی که در روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است؛ از بین میرود و مردم به طور فزایندهای از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند.« - والترز،1379،ص - 13

ب- جان تاملیسون - تاملیسون،1381،ص » - 14با تمرکز بر پیچیده شدن ارتباط در عصر جهانی شدن، آن را با مدرنیته پیوند زده و معتقد است؛ که جهانی شدن، شبکهای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندها و وابستگیهای متقابل است؛ که وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار میرود.« - رضایی،1389،ص - 141 ج- رابرتسون با تاکید بر آگاهی، چنین تعریف کرده: »مفهوم جهانی شدن، به درهم فشرده شدن جهان و هم تراکم آگاهی نسبت به جهان، به عنوان یک کل دلالت دارد - .«رابرتسون،1381،ص - 35 ارائه تعریف جامع برای جهانی شدن به دلیل اختلاف نظر میان پژوهشگران، بر سر ماهیت دشوار به نظر میرسد - احمدی، - 1383 و این مفهوم با نوعی ابهام مواجه است. اما برای انجام تحقیقات کاربردی چارهای جزء بیان تعریفی براساس مشترکات سخنان اندیشمندان جهان، نداریم.

با توجه به تعاریف مذکور، جهانی شدن بر یک وضعیت خاص و فشرده دلالت دارد؛ که سبب ایجاد پیوندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بین همه مللها میشود؛ گرچه برخی نظریه پردازان، جهانی شدن را فقط در عرصه اقتصادی میدانند. »از نظر لاش ویوری جهانی شدن در واقع جهانی شدن سرمایهداری پیشرفته است - .«رضایی،1389،ص - 141 لازم بذکر است؛ جهانی شدن از لحاظ ماهیتی، از مفاهیمی همچون: جهانگرایی، بینالمللی شدن، جهان شمولی، یکپارچگی جهانی و یکسان سازی جهانی متفاوت است. زیرا جهانی شدن پدیده طبیعی و تکامل تمدن بشری است؛ که به تحولات ملی و جامعه بشری وابسته است؛ اما پدیده جهانی سازی پدیدهای آگاهانه و با مقاصد سلطه جویانه غرب است. - رضایی،» - 1389منادیان جهانیسازی با چشم انداز »دهکده جهانی با کدخدای واحد« در پی تک قطبی کردن نظام بینالمللی و طراحی روابط اقتصادی و تجاری کشورها و سیاست گذاریهای فرهنگی، اجتماعی در جهت حاکم شدن فرهنگی واحد و البته از پیش تعیین شده بر مناسبات انسانی و ترسیم راه انتقال سرمایه، کالا و خدمات به گونهای که در نهایت به سود آوری بیشتر برای آنان منجر شود؛ میباشند.

جهانیسازی پروژهای پیریزی شده برای تسلط شرکتهای چند ملیتی، نیروهای اختاپوسی قدرت و صاحبان ثروت و سرمایهدارای کارخانههای سیارهای بر منابع انسانی ارزان و تصاحب معادن کشورهای فقیر است؛ که تنها به حفظ معادن جهانی و منابع محیط زیست منجر نمیشود، بلکه با انتقال کارخانهها به کشورهای فقیر و عدم انتقال فنآوری صنعت به آن کشورها، از نیروی انسانی کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه به عنوان کارگزاران ارزان، سود میجوید و پس ماندههای صنعتی را به محیط زیست آنان تحمیل میکند. اشاعه فرهنگ مصرف مصنوعی و چرخش همیشگی بشر در اطراف »کار، تولید و مصرف« و پایه گذاری تمدنی مبتنی بر اسراف و تبذیر از مهمترین دست آوردهای جهانیسازی به روش غربی بوده است - .«رضایی،1389،ص - 149 مفهوم و ماهیت هویت ملی: ملت2 بر گروههای مختلف نژادی دلالت میکرد؛ که بعدها در قرن هجدهم به بعد،جزء مقولات سیاسی قرار گرفت.

همچنین هویت3 از ریشه لغت لاتین - idem - میباشد؛ که در تعریف فلسفی، حقیقتی جزئی برای تشخص ماهیت در عالم خارج را گویند. - گرجی، - 1375 اما هویت در اصطلاح عبارت است از؛ مجموعهای از خصوصیات اجتماعی، فرهنگی، روانی و... که بر ماهیت یک کل که اعضای آن با یکدیگر از جهت یگانگی - گودرزی، - 1384 و در یک ظرف زمانی و مکانی معین، همسان هستند؛ دلالت دارد و از سایر گروهها و افراد متمایز سازد. - الطایی، - 1378 بعبارت دیگر، »هویت عبارت است؛ از فرآیند معناسازی براساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه به هم پیوستهای از ویژگیهای فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشود - .«کاستلز،1380،ص - 22 هویت دارای سه اقسام است: الف- هویت فردی: همان چیزی است؛ که خودی را از غیر خودی متمایز میکند. - توسلیوقاسمی، - 1381 ب- هویت اجتماعی: بخشی از هویت فردی است؛ که شامل گرایشها و احساسات که باعث وحدت و انسجام اجتماعی میشود. - تاجیک، - 1379 ج- هویت ملی: هویت ملی جزء بالاترین و فراگیرترین سطح هویت است؛ که در قرن بیستم و در شکلگیری سیاسی نظام بینالمللی مفهوم خاصی پیدا کرد.

همچنین تعاریفی مختلفی از سوی اندیشمندان در مورد »هویت ملی - «پهلوان، - 1381 مطرح گردیده شده است، که به شرح ذیل میباشد: الف- هویت ملی، یعنی: احساس تعلق افراد یک جامعه، نسبت به کل جامعه را گویند. - یوسفی، - 1379 ب- هویت ملی، یعنی: »مجموعهای از نشانهها و آثار مادی، زیستی، فرهنگی و روانی، است که سبب تفاوت جوامع از یکدیگر میشود و لذا، هویت ملی، اصلیترین سنتز و حلقهی ارتباطی بین هویتهای خاص محلی و هویتهای عام فراملی است.« - حاجیانی،1379،ص - 197 ج- هویت ملی، یعنی: مجموعهای از گرایشها مثبت نسبت به عناصر و الگوهای هویت بخش در سطح یک کشور تحت یک واحد سیاسی را گویند. - حاجیانی، - 1379 بعبارت دیگر، »هویت ملی « تحت تاثیر از سیاست یک کشور و نوعی احترام به مرزهای جغرافیایی آن است. - پای و دیگران، - 1380 و هر فردی که تابعیت کشوری را داشته باشد؛ »هویت ملی« آن کشور را دارد. - قاسمی، - 1383 ابعاد هویت ملی: همچنین تعاریفی مختلفی از سوی اندیشمندان در مورد »ابعاد هویت ملی« مطرح شده است؛ که به شرح ذیل میباشد:

الف- هویت ملی از دیدگاه گیبرنا، دارای ابعاد پنجگانه میباشد: بُعد روانشناختی مخصوص، فرهنگ و آداب و رسوم مخصوص، قلمرو مخصوص، نظام سیاسی مخصوص، اتفاقات تاریخی متمایز از دیگر ملل. - گیبرنا، - 1387 ب-نادرپور هویت ملی را دارای سه بُعد میداند: پیوندهای خاکی - تاریخ، جغرافیا - ، پیوندهای خونی - نژاد و تبار - ، پیوندهای فرهنگی - زبان، هنر و آداب و رسوم - . - نادرپور، - 1373 ج- عماد افروغ عامل اصلی هویت ملی، را فرهنگی میداند و از پیوندهای خونی - نژاد وتبار - بعنوان بُعد هویت ملی، انتقاد میکند. - افروغ، - 1380 د- ضیاء صدر، هویت ملی را دارای این ایعاد میداند: سرزمین و دولت و نهادهای مشترک، احساس روانشناختی مشترک به منافع مشترک و دفاع از آنها. - صدر، - 1377 ه- ابراهیم حاجیانی، هویت ملی ایرانیان را شامل هفتبُعد اساسی میداند:بُعد اجتماعی،بُعد سیاسی،بُعد جغرافیایی،بُعد تاریخی،بُعد دینی،بُعد فرهنگی،بُعد زبانی. - حاجیانی، - 1379 هدف از ارائه این نظریات، شناخت هویت ملی و مؤلفههای آن است.

این تعاریف و مولفهها بسیار پیچیده هستند؛ که بتوان در قالب رهیافتهای نظری بصورت جامع بیان نمود. با این حال با در نظر گرفتن رهیافتها و نظریات فوق سعی شده است، که تعریفی جامع از »هویت ملی« مطرح شود؛ که ابعاد مهم آن نیز بر شمرده شود. هویت ملی عبارت است از: گرایشها، احساسات مربوط به ارزشهای ملی که باعث وحدت و انسجام در جامعه و در میان افراد یک کل شود. همچنین عمدهترین ابعاد آن عبارتنداز: بُعد اعتقادی - دین ومذهب - ، بُعد فرهنگی - زبان، هنر و آداب رسوم - ، بُعد سیاسی - قلمرو نظام سیاسی - و بُعد اجتماعی - مفاخر فرهنگی و اجتماعی - .تعداد اقوام ایرانی: دربارهی تعداد و شمار اقوام در ایران، اتفاق نظر میان دانشمندان وجود ندارد. نظریات مختلف در مورد تعداد اقوام ایرانی وجود دارد؛ که به شرح ذیل میباشد: الف- برخی از پژوهشگران براساس مؤلفه سکونت، اقوام ایرانیرا هفت قوم در نظر گرفتهاند: فارسها، آذریها،لُرها، کّرده،ابَلوچها،تُرکمنها و عربها . - قمری، - 1384

ب- برخی دیگر از پژوهشگران براساس ریشههای زبانی مشترک، اقوام ایرانی را سه قوم میدانند: زبان فارسی، زبان ترکی و زبان عربی. براساس این نظریهزبان» لُری وکُردی بَلوچی«، از خانواده زبان فارسی محسوب میشوند؛ که بر اثر گذر زمان از آن - زبان فارسی - فاصله گرفتهاند و برخی دیگر از پژوهشگران زبان» لَک« را، زبانی در میان »زبانکُرد و زبانلُر« قرار داده و یک قوم جدا محسوب کردهاند و »قوم تات« را در میان سه قوم »فارس، آذری و تالش« قرار دادهاند. - قمری، - 1384 ج- برخی دیگر از پژوهشگران - قمری، - 1384 اقوام ایرانی را براساس لهجه و گویش، یازده قوم در نظر گرفتهاند: »فارسهاتُرک،ها با لهجههای مختلف،کُردها، گیلکیها،لُرها، عربها، مازنیها، بَلوچها، بختیاریها، تالشها، تُرکمنها.«مؤلفه های هویت اقوام ایرانی: استمرار و دوام هویت فرهنگ کشور ایران در طول تاریخ بخاطر وجود اقوامهای مختلف با فرهنگهای خاص از جمله: فارسها، آذریها،لُرها، کّرده،ابَلوچها،تُرکمنها و عربها بوده است. - صالح، - 1388 درمورد مؤلفه ها و عناصر هویت ملی در ایران میان اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد: الف- برخی از نظریه پردازان، زبان را به 1843

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید