بخشی از مقاله

چکیده :

توسعه منابع انسانی ازجمله مباحث مهم امروزمحافل علمای اقتصاد ومدیریت است. دراین مقاله ضمن تعریف توسعه انسانی و...شاخص های مربوط به آن تحت سه مولفه ، آموزش، امید به زندگی وتولید ناخالصی داخلی سرانه همراه با روش محاسبه وبه اهمیت توسعه انسانی درجهت بهره برداری سازمانها با توجه به وضعیت آموزش وشاخص های مربوطه، دربسته بندی کشورها وضرورت امکانات ارتباطی درجهت توسعه انسانی - آموزش - با توجه به رتبه بندی کشورها ازلحاظ برخورداری ازامکانات ارتباطی - خطوط تلفن، مشترکین تلفن همراه ، کاربران اینترنت ، وکامپیوترهای شخصی - پرداخته، درانتها با توجه به داده های مربوط به رتبه بندی کشورها ازلحاظ شاخص جهانی شدن 1 وشاخص توسعه انسانی - HDI - 2 منتشرشده ازسوی موسسه بین المللی - A.T.Kearney - وسازمان ملل - - UN وبااستفاده ازنرم افزارآماری - STATGRAF - ضریب همبستگی اسپیرمن3 محاسبه که شدت همبستگی بین دومتغیرR=0/76 محاسبه شده که نشان می دهد ارتباط تنگاتنگ بین شاخص جهانی شدن وتوسعه منابع انسانی وجود دارد یعنی هرچقدرکشورها درجهت جهانی شدن گام بردارند درتوسعه منابع انسانی موفق ترمی باشند.

مقدمه :

توسعه چه درتعریف وتشخیص وچه درعمل همواره یکی ازبحث برانگیزترین موضوعات اقتصادی بوده است. ازبین بردن فقر ونابرابری که گریبان گیر بسیاری ازجوامع دهه های 50 و60 میلادی شده بود روزبه روزمورد توجه بیشتر قرارمی گرفت ودراین دوران بود که زمینه ظهور اقتصاددانان توسعه برای ارائه نظرات والگوهای گوناگون برای رهایی ازاین مشکلات فراهم شد. اولین اقتصاددانان توسعه درتعریف توسعه بیشتر بررشد اقتصادی تاکید می کردند. به این ترتیب دستیابی به رشد اقتصادی درقالب اتخاذ سیاست های مختلف هدف توسعه قرارگرفت وبه قول مایکل تودارو» رشد سالاری طریقه زندگی شده بود.4 1« رویکرد رفاه اقتصادی به توسعه سبب شد تا مصرف کالاها وخدمات به عنوان اساس رفاه اقتصادی درنظرگرفته شود ازاین رو، برای سنجش میزان رفاه وتوسعه - مصرف کالاها وخدمات - درآمد ملی به عنوان یک معیارکلی مورد توجه قرارگرفت. دراین رویکرد ازمساله فقر وتوزیع درآمد با این فرض که با افزایش تولید ناخالص ملی همه بهره مند خواهند شد ومنافع این افزایش دردرآمد ملی به همه مردم می رسد، چشم پوشی شد.

مخالفت ها با این تلقی ازتوسعه دراواسط دهه 1970 به اوج خودرسید چرا که بسیاری ازکشورها اگرچه اهداف رشد اقتصادی خود را تحقق بخشیدند اما، شرایط زندگی توده مردم وبخش های زیادی ازآنها تغییر نکرد. به این ترتیب بود که بعضی ازوظایف جدید توسعه مانند » رشد همراه با عدالت «و»توزیع مجدد رشد« مورد توجه اقتصاددانان توسعه قرارگرفت ومفاهیم اجتماعی وانسانی جایگاه ویژه خود را درتعاریف توسعه پیدا کردند درگزارش توسعه انسانی سال 1996 که به بحث رابطه رشد اقتصادی وتوسعه انسانی می پردازد آمده است »علیرغم رشد سریع اقتصادی درپانزده کشورطی سه دهه گذشته تعداد 1/6 میلیارد نفرازمردم جهان فقیرترشده اند ووضع زندگیشان بدترازپانزده سال پیش شده است« درواقع این گزارش تاکید می کند که اگرسیاست های پیش گیرانه ای جهت توزیع مناسب رشد اتخاد نشود رشد مناسبی برای مردم به دست نخواهد آمد. » پیام محوری گزارش توسعه انسانی 1996 بیان می دارد: هیچ پیوند خودکاری میان رشد اقتصادی وتوسعه انسانی وجودندارد اما هنگامی که این پیوندها ازطریق سیاست گذاری وتصمیم آگاهانه برقرارشد ایندو و متقابلا برهم تاثیر می گذارند ورشد اقتصادی به نحو موثر وسریعی به بهبود توسعه انسانی کمک خواهد کرد. 112«

به مرور زمان جایگاه انسان وتوجه به شان واقعی اوجزء اصلی تعاریف توسعه شد وتوسعه به یک حرکت همه جانبه شامل تغییرات عمده درساختارهای اجتماعی، اقتصادی ونهادهای ملی برای رسیدن به رفاه گسترده انسانی تبدیل گردد. امروزه جزء اصلی رفاه انسان ها را گسترش انتخاب های فردی تشکیل می دهد. جوامعی که درآنها افراد قدرت انتخاب بیشتری درزمینه های اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی وآزادی بیان آراء وعقاید شخصی دارند درفراهم کردن رفاه انسانی ، که علاوه برمصرف کالا وخدمات سایرنیازهای ذهنی را نیز دربردارد- موفق تربوده وتوسعه یافته تر هستند، بنابراین مشاهده می شود که درتکامل مفهوم توسعه ازرشد اقتصادی به توسعه انسانی ، اهداف توسعه بسیارگسترده تر شده است.

تعریف توسعه انسانی:

توسعه انسانی مفهومی است که می کوشد تا انسان را دربطن توسعه قراردهد وبه عبارت دیگر، توسعه انسانی درنهایت فرآیندی است که گسترش گزینه های مردم را درکانون توجه قرارمی دهد.دراولین گزارش جهانی توسعه انسانی 1990 ، »فرآیند گسترش انتخاب های انسانی« به عنوان تعریف توسعه ارائه شده است. دررویکرد توسعه انسانی تنها مصرف کالا وخدمات موجبات رفاه را فراهم نمی کند بلکه، گسترش امکانات لازم ازقبیل آموزش وبهداشت برای استفاده ازقابلیت ها واستعداد ها ونیزپیشرفت قابلیت ها را اجزاء اصلی توسعه درنظرمی گیرد. »توسعه انسانی اگرچه بررشد ظرفیت های مادی درکنارپرورش ذهنی تاکید می ورزد اما رشد اقتصادی را به عنوان ابزاری درخدمت زندگی بهترانسان به شمار می آورد. 12«

بنابراین شکل دادن به قابلیت های انسانی ازقبیل آزادی های سیاسی ومدنی، وضعیت آموزش، بهداشت وقدرت اقتصادی باید به عنوان هدف اصلی جوامع توسعه نیافته مورد توجه قرارگیرد. مردم ثروت اصلی جوامع خواهندبود وهدف توسعه فراهم کردن شرایط زندگی بهترهمراه با امنیت بیشتر می باشد. توجه به چالش های پیش روی انسان ها مستلزم این است که مردم درکانون توسعه قرارگیرند ازاین رو رشد اقتصادی نه به عنوان هدف بلکه ، وسیله ای برای افزایش فرصت های زندگی مورد توجه قرارمی گیرد. رهایی ازفقر، گرسنگی ، بیماری، جنگ، نابرابری، بی سوادی، و...ازجمله راه های گسترش قابلیت ها وانتخاب های انسانی می باشند وبه همین خاطراست که درسنجش توسعه انسانی برسه معیارآموزش، درآمد وبهداشت تاکید شده است. دراین تعریف انسان دوستانه ازتوسعه، انسان ها هم هدف توسعه هستند وهم ابزارتوسعه ودر یک کلام تلاش برای دستیابی به توسعه ازطریق انسان های توسعه یافته با یک گرایش ملایم وانسان نگر وتاکید برقابلیت های مردم شالوده واساس توسعه انسانی را تشکیل می دهد اهداف توسعه هزاره به عنوان یک گام جدی دراین زمینه مورد توجه قرارگرفته است.

شاخص توسعه انسانی وروش محاسبه آن :

شاخص توسعه انسانی به عنوان محوراصلی گزارش های توسعه انسانی درواقع ، آخرین تلاش بین المللی برای یافتن یک واحد سنجش توسعه یافتگی کشورهامی باشد که ازسه معیارآموزش، امید به زندگی وتولید ناخالص داخلی سرانه تشکیل شده است. استفاده ازمعیارهای فوق به علت نقش مهم وانکارناپذیرآنها درافزایش قابلیت انسان ها می باشد. شاخص توسعه انسانی با هدف افزایش دامنه قدرت انتخاب وگسترش قابلیت های انسان معیارموفقیت درفرایند توسعه انسانی است. این شاخص نماگری ازروند توسعه انسانی درجهان خواهد بود که جایگاه کشورها را نسبت به هم نشان می دهد.

امروزه هر چند شاخص توسعه انسانی ازانتقاداتی که نسبت به آن وجود دارد رهایی پیدا نکرده - انتقاد ازچگونگی انتخاب وزنها درمحاسبه شاخص وهمچنین تعداد معیارهای منتخب - اما هنوز مقبولیت عامه خود را حفظ کرده است. ازآنجا که شناخت بیشتر شاخص مذکور وتحلیل آن، وضعیت توسعه انسانی وجایگاه جهانی فرآیند توسعه درکشور را ملموس ترخواهد کرد، آخرین تلاش های بین المللی درزمینه اندازه گیری درجه توسعه یافتگی ومقایسه بین المللی کشورها به خلق شاخص توسعه انسانی - HDI - * توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد درسال 1990 انجامید. این شاخص اززمان اولین انتشارآن درسال 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید