بخشی از مقاله
چکیده:
یکی از پدیده هایی که جامعه بشری در حال حاضر با آن مواجه شده است، پدیده جهانی شدن می باشد.آن فرایندی است که خواسته و یا ناخواسته جهان اسلام را با دگرگونی های قابل توجهی روبرو می سازد ابعاد و دامنه های این پدیده آن قدر وسیع و گسترده است که تمام شئون زندگی بشری را در عرصه های مختلف علمی، تکنولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحت تاثیر خود قرار داده است، تا جایی که برخی از صاحبنظران آن را به عنوان بزرگترین و مهمترین رخداد تاریخ بشری یاد کرده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوردی داده ها به صورت کتابخانه ای است.
مقدمه:
جهانی شدن به معنی متراکم شدن جهان و انباشت آگاهی در دنیا است و در تفکر و عمل جهان به مثابه یک مکان واحد قلمداد می گردد که در آن جوامع ملی، به ویژه افراد مجبورند موجودیت خود را به عنوان بخشی از یک مجموعه بزرگتر بپذیرد.مفهوم جهانی شدن به مجموعه فرایندهای پیچیده ای اطلاق می شود که به موجب آن دولت های ملی به نحو فزاینده ای به یکدیگر مرتبط و وابسته می شوند.
این مفهوم از معنی واژه ی جهانی شدن فرایندی اجتماعی- اقتصادی و کالبدی است که موجب ضعیف شدن قیدها و مرزهای جغرافیایی و از بین رفتن قراردادهای فرهنگی و اجتماعی می شود دلیل این ادعا کاهش تدریجی کار، افزایش فقر و نابرابری و تنگدستی است بخصوص در کشورهای اسلامی که اکثرا تحت تاثیر استعمار و وابستگی به یک مادر شهر هستندد بایستی در رقابت جهانی برای جذب عوامل دگرگونی - شرکت های چند ملیتی بانک ها موسسات مالی و اداری - تلاش نمایند.
جهانی شدن در کشورهای اسلامی از دیر باز وجود داشته و جنبه مشارکت جویانه با کشورهای دیگر داشته است نمونه ای از این مشارکت را می توان در تجارت موسوم به راه ابریشم در شهر مکه نشان داد.کاروانهای تجاری از چین شروع و از هندوستان و کشور یمن عبور کرده و پس از گذر از دریای هند و صحرای رب الخالی مکه رهسپار امپراطوری روم می شده است. تجارت مشارکت جویانه در بین کشورهای مختلف در قرن ششم منجر به ترادیسی عمیق در کشورهای دنیا از جمله جهان اسلام شد.
تصور و اندیشه فرهنگ واحد جهان گیر،پیشینه ای طولانی دارد و در امپراتوری های باستان و نیز ادیان جهانی مانند مسیحیت و اسلام،دغدغه ی جهانی شدن وجود داشته است. از طرف دیگر،انفعال و استحاله فرهنگ کشورهای کمتر توسعه یافته، در اصطکاک با فرهنگ کشورهای غربی توسعه یافته،با توجه به توانایی های برتر تبلیغاتی این فرهنگ،اهمیت این فرایند را دو چندان کرده است.
انچه امروز در کشورهای اسلامی جریان دارد. تسلط شیوه تولید تعهداتی سرمایه داری تجاری است.
بیان مسئله:
روش اصلی این پژوهش،توصیفی -تحلیلی است و شیوه گردآوری داده ها ماهیت کتابخانه ای دارد . سوال اصلی پژوهش این است که چگونه جهانی شدن هویت ایرانی - اسلامی را با چالش مواجه میکند ؟هدف پژوهش حاضر این است که چالش های جهانی شدن بر هویت های ملی و قومی به خصوص کشور ایران را بررسی نماید. فرضیه ی پژوهش حاضر این است که با توجه به فرایند سریع و رو به گسترش جهانی شدن هویت های ملی و قومی دچار تغییر و چالش گردیده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای- اسنادی است.
تعریف جهانی شدن رویکردها و رهیافت های گوناگونی که کوشیده اند پدیده "جهانی شدن " را در قالب یک الگوی نظری عام و فراگیر،قابل فهم کنند،هنوز در ارایه یک تفسیر و تحلیل منطقی و واقع بینانه توفیقی نیافته اند.قدمت و پیشینه اندک جهانی شدن در محافل علمی و ارتباط آن با سطوح گوناگون تحلیل،مانند سیاست،اقتصاد و فرهنگ در دشواری تعریف آن موثر بوده اند.وسعت تحولات مشتمل در این مفهوم و نیز نرسیدن به تکامل نهایی،از دیگر دلایل عدم تعریف دقیق این پدیده است.
مانوئل کاستلز با تاکید بر عنصر ارتباطات و اطلاعات معتقد است جهانی نو در پایان هزاره دوم شکل گرفته است. این جهان در اواخر دهه 1960 و نیمه دهه 1970 میلادی بر اثر تقارن تاریخی سه فرایند مستقل پدیدار شده است:انقلاب فناوری و اطلاعات،بحران های اقتصادی سرمایه داری و دولت سالاری و شکوفایی جنبش های اجتماعی-فرهنگی.به نظر او روند این تحولات منجر به ظهور "جامعه شبکه ای" شده است.
روزنا از بنیانگذاران مکتب رفتار گرایی،جهانی شدن را فرایند مرزگشا قلمداد می کند که بی توجه به وجود مرزها به مردم اجازه ی جابجایی کالاها اطلاعات هنجارها و عادت ها را می دهد . ولی اشاره ای به جایگاه هویت ملی در این فرایند نمی کند
ملکوم واترز نیز جهانیشدن را فرایندی میداند که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده، از بین میرود و مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بندها آگاه میشوند
گیدنزمعتقد به کثرت گرایی فرهنگی در عرصه جهانی و در عین حال جهان وطنی است . به این معنا که جهان وطنی تضادی با هویت
های ملی ملتها ندارد و نمی تواند هویت ها و ارزش های ملل دیگر را به رسمیت نشناخت،لذا به نظر وی حاکم کردن یک فرهنگ خاص امکانپذیر نیست. افراد می توانند جهان وطن بوده و اساس شهروند جهانی داشته باشند و این امر تقابلی با شهروندی یک ملت ندارد،ولی به نظر گیدنز با هویت جهانی جدید هویت های ملی باید به گونه ای مورد بازسازی قرار گیرند.
جهانی شدن و ارتباط آن با جهان اسلام هویت و نحوه شکل گیری آن از موضوعاتی است که مورد علاقه بسیاری از حوزه های علمی چون روانشناسی،جامعه شناسی،علوم سیاسی و حتی ادبیات و هنر می باشد.در جامعه امروزی، انسان از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته است و از انجا که هویت نیز بخش مهمی از وجود انسان است و زندگی شخصی و اجتماعی هر شخص تحت تاثیر هویتش است،بررسی هویت انسان بسیار قابل توجه است.
اکثریت مردم ایران پیرو دین اسلامند. این دین از سرزمین عربستان به پیرامون پراکنده شد . با شکست ساسانیان از اعراب مسلمان در سال 21 هجری،ایران به بخشی از خلافت اسلامی تبدیل شد. جمعیت مسلمان این کشور به دو گروه شیعه و اهل سنت تقسیم می شوند که از این میان نود درصد انان،شیعه اثنا عشری اند.
جهان اسلام نیز به نوبه خود از موج جهانی شدن متاثر شده است بطوریکه هر یک از اعضای این جهان به نوعی از این تحولات بی نصیب نمانده و گاه توانسته اند خود را با این تحولات سازگار و مراحل ترقی را طی نمایند و خود را به مرتبه های بالای اقتصادی فناوری و غیره برسانند - مانند کشور مالزی - و گاه نتوانسته اند با این تحولات کنار بیایند و خطر مغلوب شدن در این موج آن را تهدید می کند مثل کشور افغانستان. ایران نیز به عنوان یک کشوری اسلام و یکی از زیر سیستم های کلان جامعه جهانی از این تحولات تاثیر پذیرفته است.
کشور ایران در دوره قاجار در مرحله پیش سرمایه داری قرار داشت و از زمان سلطنت رضا شاه پهلوی به بعد رسما وارد فرایند سرمایه داری گشته و مدرنیته توانست اوضاع اقتصادی،فرهنگی، و غیره کشور ما را به طور نسبی در هجوم خود قرار دهد. در این میان شهرهای ایران نیز بی تاثیر نماندند و حتی نخستین مکان ها برای اجرای پروژه های سرمایه داری شهرها و کلانشهرها کشور بودند
از این دیدگاه می گوید جهانی شدن را می توان به عنوان روند تشدید روابط اجتماعی جهانی،تعریف کرد که مکان ها های دور دست را به گونه ای به هم پیوند می دهد و به موجب ان،رویدادهای محلی تحت تاثیر حوادثی شکل می گیرد که کیلومترها از هم فاصله دارند.
زمانی که در جایی از جهانی شدن سخن به میان می آید، منظور این است که نقش عوامل فوق ملی در روند اجتماعی، سیاسی،اقتصادی و فرهنگی همه کشورها افزایش یافته است. این تحول رابطه انسان و پیرامونش را دستخوش تغییر می کند. جهانی شدن به خروج فرد از حالت درون نگرانه و متکی به یک منطقه خاص، به سمت یک هویت برون نگرانه و فرا سرزمینی کمک می کند.
جهان شمولی و جهان نگری اسلام،روحیه ی مسالمت امیز با پیروان دیگر ادیان و احترام به فرهنگ های دیگر را تایید و اموزه های اسلام، عدالت گرایی و صلح جویی و تفاهم و برابری و برادری و عقل گرایی را ترویج می کند.