بخشی از مقاله
چکیده
جهانی شدن پدیده اي است که بر اساس آن توسعه سریع فعالیتهاي اقتصادي، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سراسر جهان با پشت سر گذاشتن مرزها، انحصارها و حاکمیتها و سعی در ایجاد یک بازار برون مرز و واحد جهانی ارتباط دارد. امروزه فرآیند جهانی شدن ابعاد جدیدي را بر جغرافیاي اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و فرهنگی افزوده است و به همین دلیل ویزگیهاي کشوري و ملی خاص و نیز مرز میان دولتهاي سرزمینی اگر چه اهمیت خود را تا حدودي حفظ می کند ولی از جهات متعددي نقش محوري خود را از دست می دهد.
پس دیري نخواهد گذشت که خانواده بشري شاهد از میان رفتن جداییها ي سرزمینی و هویتی خواهد بود. اختلاف دیگر در مقایسه تمدن اسلام و تمدن غرب می توان به این نتیجه رسید که سرمایه هاي فرهنگی هیچ تمدنی در طول تاریخ قابل مقایسه با ذخایر فرهنگی جهان اسلام نبوده اما متاسفانه به علل گوناگونی درونی و بیرونی این تمدن به جاي اینکه راهکار نجات و توسعه مادي و معنوي جهان اسلام شود عامل رکود وعقب ماندگی کشورهاي جهان اسلام شود عامل رکود و عقب ماندگی مسلمانان شده است.
متاسفانه سوء برداشتها، کج فهمی ها، مسائل قومی و قبیله اي، اختلاف فرهنگی و پس از همه انزواي جغرافیاي در طول سالهاي اخیر موجب عقب ماندگی کشورهاي جهان اسلام در عرصه جهانگردي شده است و از آنجا که این صنعت در نیم قرن اخیر در جهان با پیشرفتی قابل ملاحظه روبه رو بوده است، راهکار مناسب جهت رهایی کشورهاي اسلامی از بحران اقتصادي با توجه به پتانسیل هاي این کشورها، مشارکت آگاهانه و همه جانبه در صنعت جهانگردي است که این میسر نمی شود مگر با برداشتن مرزها و تبدیل جهان اسلام به یک جهان واحد بدون مرز. در این مقاله سعی شده با یک دید جامع جغرافیایی تا حد امکان به مقوله توسعه توریسم از طریق جهانی شدن و مرز شکنی جغرافیایی پرداخته شود و راه کارهاي رسیدن به یک توریسم پایدار در جهان اسلام ارائه گردد.
مقدمه
1-1 جهانی شدن
به معناي شکوفایی و بسط و گسترش جوامع مدنی و نهادهاي مدنی و تعمیق وابستگی متقابل و همه جانبه فرآیند هایی است که به شکل گرفتن فضاي جهانی واحد کمک می کند. بنا به تعریفی جهانی شدن به معناي عام عبارت است از در هم ادغام شدن بازارهاي جهانی در زمینه تجارت و سرمایه گذاري مستقیم و جا به جا شدن سرمایه ها، نیروي کار و فرهنگها در چار چوب آزادي بازار و شکافته شدن مرزهاي ملی. آنتومی مک گرو در تعریف جهانی شدن می گوید: در جهانی شدن الگوي فعالیتهاي مختلف بشري به سوي فرا قاره اي و بین منطقه اي شدن در حرکت است وي معتقد است جهانی شدن در تمام دوره هاي زندگی مدرن در ابعاد مختلف ظهور و نمود دارد.
از پیامد هاي مهمی که جهانی شدن بر چشم انداز جغرافیاي سیاسی دارد سخ موضوع مهم تضعیف دولت ملتها، تقویت هویت خواهی هاي قومی و کاهش نقش مرزهاي جغرافیایی می باشد که به وضوع دیده می شود. جهانی شدن فرآیندي است که بر اساس آن، ساختارهاي جوامع دگرگون شده و ابعاد جدیدي بر جغرافیاي اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و فرهنگی افزوده می شود. دولت هاي ملی تضعیف شده و مرزهاي بین المللی کمرنگ خواهند شد و حاکمیت ها با افول تدریجی از بین خواهند رفت و بدین ترتیب جغرافیاي سیاسی جهان که بر اساس نظمام بین المللی شکل یافته دچار دگرگونی خواهد گردید.
2-1 مرز شکنی
یعنی ایجاد جامعه اي باز و هدفمند در جهت گسترش فرهنگ، تمدن و سرمایه بدون در نظر گرفتن مرزهاي جغرافیایی و یا هر نوع مانعی که سبب ایجاد خلل بین جوامع گردد.
3-1 توریسم پایدار
سازمان جهانی جهانگردي، توریسم پایدار را فعالیتی می داند که نه تنها منابع طبیعی و فرهنگی را حفظ می کند بلکه ظرفیت ایجاد درآمد و اشتغال را نیز پیوسته افزایش می دهد. پس می توان گفت توسعه پایدار توریسم، عبارت است از گسترش صنعت توریسم در کشور با استفاده از منابع موجود به گونه اي که ضمن پاسخ دادن به نیازهاي اقتصادي، فرهنگی و ضوابط قانونی جامعه و انتظارات جهانگردي، بتوان وحدت و یکپارچگی، معنویت فرهنگی، سلامت محیط زیست، تعادل اقتصادي و رفاه مردم کشور و مهمانان آنان را به طور متوازن و پیوسته در حد بهینه تأمین کرد.
4-1 روش تحقیق
در این پژوهش از روش کتابخانه اي استفاده شده است و همچنین با تجزیه و تحلیل آمارهاي دریافتی در رابطه با جهان اسلام به نتایجی ارزنده دست یافته ایم که در متن رساله آمده است.
5-1 موقعیت جغرافیایی جهان اسلام
محدوده اي که کشورهاي اسلامی در آن قرار گرفته اند نزدیک به 170 درجه از طول غربی و شرقی و 68 درجه از عرض هاي شمالی و جنوبی کره زمین را فرا گرفته است .این کشور ها از سواحل شرقی اقیانوس اطلس در مغرب آفریقا و8 درجه از طول غربی نسبت به نصف النهار گرینویج شروع شده و تا آبهاي اقیانوس آرام و 160 درجه از طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ در حد فاصل دو قاره آسیا و اقیانوسیه قرار دارند و بخش وسیعی از قاره هاي آسیا و آفریقا و قطعات کوچکی از قاره اروپا را اشغال نموده اند، و بر روي هم 6/25/6 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارند که 19 درصد از خشکیهاي جهان را تشکیل می دهند.
کشورهاي جهان اسلام رابط چهار قاره استرالیا، آسیا، اروپا و آفریقا می باشند و بسیاري ار معابر و آبراهه هاي مهم جهانی در حیطه جغرافیایی این کشور ها قرار دارند مانند آبراهه خلیج فارس، باب المندب، سوئز و…از طرف دیگر این کشورها در کانون ارههاي ارتباطی ابریشم، ادویه و شکر و مسیر کاروانهاي تجاري غرب و شرق قرار داشته و اخیرا واسطه مبادلات فرآورده هاي نفتی و مصنوعات جهان صنعتی قرار گرفته اند. از طرفی هم بیشتر کشورهاي اسلامی داراي منابع زیر زمینی می باشند و با آنکه از همه نقاط آنها جهت شناخت منابع زیر زمینی نمونه برداري شده است اما منابع موجود آنها چنان قوي است که بعضی از کشورهاي کم جمعیت اسلامی را در ردیف ثروتمند ترین ملل جهان در آورده است.