بخشی از مقاله
چکیده :
جهانی شدن به عنوان یک پدیده واقعی و کاربردی غیر قابل انکار در دنیای امروز است ، که عصر ارتباطات و فناوریهای مدرن می باشد دیگرگونی های زیادی را در ساختارهای سرمایه ای به ویژه ساختارهای تولیدی ، پولی و بانکی ، روابط تجاری به وجود آورده است که همه این موارد موجب شده تا بخشهای دولتی و خصوصی رویکردی جدید و خردمندانه نسبت به دیپلماسی اقتصادی داشته باشند و سلولهای سر زمینی خود را به سرعت به واحدهای منطقه ای و فرا منطقه ای متصل نمایند و سهم خود را از این بازار جهانی دریافت نمایند تا به توسعه پایدار برسند و این یعنی عبور دیپلماسی سنتی به دیپلماسی تحول یافته نوین در روابط بین الملل . بنیادهای سیاسی یعنی ارتباط و نفوذ در دیگر جوامع و با در نظر داشت روابط اقتصادی و راهبردهای عقلانی و تخصصی . بدین ترتیب می توان گفت که :
"There is no separation between politic and economy."و وقتی این حاصل شود اقتدار به دست می آید و بدون اقتدار زیستن نا ممکن می گردد . تعامل سیاسی و اقتصادی بین ملل می تواند جوامع را متحول و آزادی و صلح و امنیت را توسعه داده و پایدار نماید . خام فروشی کنار گذاشته شود و فراوری مواد خام نه تنها به صورت یک ضرورت بلکه به صورت یک الزام مد نظر قرار گیرد تا اقتصاد ایران اسلامی توانمند و پویا گردد و در این راستا طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب دستگاه دیپلماسی ،وزارت خارجه راهبرد افزایش صادرات غیر نفتی را به صورت یک الزام جانشین صادرات مواد خام نماید از جمله نفت و گاز .
مقدمه :
تحول و توسعه و شکوفایی پایدار در وضعیت اقتصادی همه جوامع به خصوص جوامع در حال توسعه در اقتصاد سیاسی جهانی یکی با اهمیت ترین مباحث تئوریک و کاربرد در اقدام و عمل برای رسیدن با اهداف راهبردی در اقتصاد سیاسیت یک جامعه می باشد در این راستا فرصت ها و چالش ها وجود دارند و جوامع نمی توانند تحولات نوین جهانی را نادیده گرفته و یا به آنها به عنوان یک تهدید نگاه کنند . اندیشه های مختلف فلسفی و جامعه شناختی ، جهانی شدن را به شکل گیری فرایند های ارتباطات ، فناوری اطلاعات ، در سیتم های تولیدی و توزیعی و بانک داری نوین و گردش پول معرفی و تعبیر می نمایند. مثلا از دیدگاه لیبرالیست ها جهانی شدن به سود همه جوامع بشری تمام می شود - nye,2004 -
در مورد جمهوری اسلامی ایران و جهانی شدن باید ذکر نمود که دولت با این هدف که بتواند اقتدار سیاسی اقتصادی خود را ارتقاء دهد به عنوان یک بازیگر فعال منطقه ای و فرا منطقه ای وارد میدان شده و با تعاملات کلان خود قصد دارد سهم خود را از بازار جهانی دریافت نموده و برای بازار جهانی تولید نماید و راهبرد واردات کالا و خدمات را به طور خردمدانه کنار بگذارد و راهبرد صادرات را جایگزین نماید . ذاتاً برای دستیبابی برای این راهبرد یک سلسله ضرورت ها و الزامات را برای کلیه بخش ها از جمله بخش های دولتی و خصوصی جهت تصمیم سازی و اجرای تصمیمات به عنوان یک خط مشی کلان و پایدار باید به عرصه اجرا گذارد.
در پژوهش حاضر به این نکته توجه شده است که جهانی شدن به تحول مفاهیمی چون اقتدار، امنیت و دیپلماسی منجر شده است. بر خلاف دوران جنگ سرد و نتیجه تحولات ناشی از انقلاب های اجتماعی و صنعتی، فناوری اطلاعات و ارتقای آگاهی افراد امنیت در همنشینی با الگوها ی نوینی نظیر رفاه، آرامش و انسجام فرهنگی تعریف گردیده است. همچنیندر این پژوهش ضمن ارائه تحلیلی از ساختارهای جهانی شدن در بُعد اقتصادی، به چگونگی تحول ماهیت و عملکرد دولت در اقتصاد سیاسی جهانی پرداخته می شود.
اسناد بالادستی از جمله سند چشم انداز بیست ساله کشور وموضوع گیری های رهبر معظم انقلاب در نامگذاری سال های اخیر با عناوین مختلف اقتصادی و فرهنگی همه حکایت از این دارد که دلواپسی توامان فرهنگ و اقتصاد همه در بهبود رفاه جامعه و بازیگری فعال و تأثیر گذاری در فضای جهانی در عین حفظ ارزشها وآرمانهای والای نظام دارد.تأکید مکرر ایشان بررهایی از فروش مواد خام وروی آوردن به تولیدات تجارب محور در همه ی حوزه ها ورویکرد جدید ونگرش به کشورهای شرق آسیا و ارتباط و همکاری اقتصادی با کشورهای ژاپن و چین واندونزی راه گشای توسعه وارتقاء اقتصاد داخلی داخلی و خارجی است . بازاندیشی تغییرات ساختاری در اقتصاد سیاسی بین الملل و بسط وتوسعه موقعیت های تولیدی ، مالی ، امنیتی و... علم و فناوری یعنی بازسازی و ظهور قدرت های نوظهور در عرصه های جهانی .
امروز تحرکات وجابجایی سرمایه فراملی در قالب عملکرد شرکت ها ومؤسسات مالی و فرازوفرود قیمت ارزهای مسلط نظیر دلار ،یورو به سرعت برارزش اقتصاد ووضعیت ارزی هر کشوری تأثیر می گذارد و نمی توان به راحتی مرزها را در مقابل تأثیری پذیری تأثیر گذاری این تعاملات مسدود کرد.البته کلیه قدرت های نوظهور اقتصادی ،سیاسی سعی براین دارند که در تبادلات ارزی خود ارزهای محلی را جایگزین ارزهای مسلط نمایند که این راهبرد تا حد زیادی می تواند تعاملات همیشه به سود جوامع درگیر در این تجارت تمام نمی شود و ریسک های بزرگ ورشکستگی نیز وجود دارد.
تحلیل نظری تحولات اقتصادی سیاسی جهانی و جهانی شدن :
در پردازش تحلیل نظری تحولات در جامعه جهانی بویژه تحولات اقتصادی ، سیاسی نظریه های مختلفی وجود دارد که این پژوهش به طئور خلاصه به آنها اشاره می شود . از جمله : نظریه ی **** وی معتقد است که بازیگرانی که فناوری کاپیتال یا سرمایه و دسترسی کافی به بازارهای جهانی دارند نقش موثری در کنترل محیط اجتماعی و اقتصادی ایفا می نمایند در نتیجه جهانی شدن ساختارهای تولید و شکل گیری زنجیره تولید جهانی امروزه بازیگران مختلف سعی می کنند که با ورود منطقی و عالمانه ی خود در این پیوست را ایفای نقش نمایند .
مدیریت بر تولید و توزیع از طریق بکارگیری مدارهای پیچیده تولید و فناوری و شناخت بازار های جهانی و دسترسی قطعی به این مارکت ها یعنی موفقیت و ارتقاء سرمایه و رسیدن به توسعه پایدار . بر اساس نظریه های مختلف هر کشوری در جهت کسب سهمی از بازارهای تجاری جهانی تلاش ننماید ، اساساً در رده بندی قدرت جهانی به حساب نمی آید و در حال حاضر تقریبا بیش از %90 مناسبات تجاری و مالی جهان در قالب نهادها و بازیگران غیر دولتی فرا ملی صورت می گیرد . - واعظی - 1388
اقتصاد سیاسی جهانی و دیپلماسی
واقعیت دنیای امروز این است که در رابطه اقتصاد و سیاست باید گفت که به طور کلی و منطقی اقتصاد بر سیاست تقدم دارد و برای رسیدن به قدرت مندی و توسعه اقتصادی باید رویکردی برون گرا و تعامل با اقتصاد جهانی داشت. طبیعتاً مفهوم دیپلماسی اقتصادی بیشتر دلواپسی و رویکرد جوامعی را در بر می گیرد که می خواهند در قالب راهبرد و تعاملی بانظام اقتصادی جهانی و بهره گیری از ظرفیت ها و روندهای فراملی در کنار امکانات و منابع ملی به اهداف توسعه ای خود دست یابند. در این منظر دلواپسی ساختار تولید داخلی، ظرفیت سازی برای بازارهای جهانی است و بنابراین دیپلماسی با نگاه اقتصادی معنا و مفهوم خود را پیدا می کند.
تقدم و اولویت قدرت نرم افزاری، پیشرفت اقتصادی و پایداری فرهنگی در مقایسه با مسائل سیاسی - نظامی و سخت افزازی به مثابه گفتمان حاکم بر اقتصاد سیاسی جهانی، دیپلماسی سنتی را ناکارامد و با توجه به ابعاد نوین قدرت و دیپلماسی را ضروری الزام آور ساخته است. به هر اندازه که دستگاه تصمیم گیری سیاست خارجی یک کشور خود را برای بازیگری در میدان های قدرت نرم و رقابت های اقتصادی آماده کند، به همان نسبت از دیپلماسی سنتی و نگاه کلاسیک به قدرت و سیاست فاصله می گیرد.
Nye,2005 - تعامل باساختارهای جهانی تجارات، تولید و توزیع، سرمایه و فن آوری توان تعیین دستور کار نهادها . رژیم های بین المللی و در پیش گرفتن دیپلماسی نوین از پارامترهای تعیین کننده قدرت کشورها در حوزه نرم افزاری اقتصاد سیاسی جهانی محسوب می شود. بر طبق گفته شولتز - - 2000 "شکل گیری دیپلماسی اقتصادی و نمایندگان اقتصادی یکی از نمونه های تحول و پیچیدگی ساختار جدید است". در واقع دیپلماسی اقتصادی ابزار نوین، کارآمد و توان مند کنش در نظام اقتصاد جهانی به مشار می رود که در مقابل دیپلماسی سنتی قرار می گیرد.