بخشی از مقاله
چکیده
فرایند جهانیشدن و وابستگی متقابل بین کشورها، اقتصاد را تبدیل به یک عنصر تأثیرگذار در روابط بینالملل کرده است. دیپلماسی نیز به عنوان مهمترین شاخصه سیاست خارجی کشورها در طول تاریخ ظهور دولتها، تحولات گوناگونی در شکل، محتوا و ساختار آن پدید آمده است به گونهای که امروزه دیپلماسی اقتصادی را »دیپلماسی قرن بیست و یک« میدانند. جایگاه کنونی ج.ا. ایران به خصوص در حوزه اقتصادی در سطح جهانی، چندان مطلوب و شایسته نمیباشد.
یکی از مهمترین موضوعاتی که میتواند ایران را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب برساند، دیپلماسی اقتصادی است. این مقاله درصدد تأثیر اتخاذ دیپلماسی اقتصادی بر ارتقا جایگاه ج.ا. ایران در نظام بینالملل میباشد. اهمیت دیپلماسی اقتصادی در فرایند سیاستگذاری چیست و چگونه میتوان از ظرفیتهای آن برای ارتقای جایگاه بینالمللی ایران در جهان استفاده کرد و اینکه ایران در دوران پسا تحریم بهتر است چه نوع دیپلماسی اقتصادی را در پیش بگیرد پرسشهایی است که این پژوهش در پی پاسخ به آن می باشد.
.1 مقدمه
دیپلماسی اقتصادی موضوعی است کهاساساً در دوران پس از جنگ سرد و با گسترش فرآیند جهانی شدن بهعنوان یکی از ابزارهای نوین، کارآمد و قدرتمند در فضای بینالملل در مقابل دیپلماسی سنتی قرار گرفته است. اساس شکل گیری دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر کاستیهای دیپلماسی سنتی برای تحقق اهداف سیاست خارجی است. به نظر میرسد در فضای موسوم به جهانی شدن کهعمدتاً ناظر بر جریانهای اقتصادی و تجاری - کالا، سرمایه و خدمات - فراملی است، توسل به دیپلماسی سنتی بر مبنای الگوی ساده تعاملات دو جانبه و چند جانبه صرف دولتها و تفوق سیاست بر اقتصاد، نمیتواند متضمن تأمین منافع بازیگران بینالمللی باشد.
تحولات سریع دوران پس از جنگ سرد و وجود روندهای مختلف بهویژه جهانی شدن، باعث شده است که دیپلماسی سنتی به ابزاری ناکافی برای پیشبرد اهداف و تأمین منافع ملی کشورها تبدیل شود. در این شرایط سیاستمداران و دیپلماتهای دوران جنگ سرد هر روز بیش از گذشته، بهدنبال تطبیق خود با شرایط جدید و استفاده از شیوههای نو و ابزارهای کارآمدتر جهت تحقق اهداف خود بودهاند. در چنین فضایی »دیپلماسی اقتصادی« بهعنوان ابزار نوین سیاست خارجی و بخشی از »دیپلماسی سیال« که از ملزومات یک سیاست خارجی موفق در عصر کنونی است، بهعنوان جایگزین، مکمل و جبران کننده کاستیهای دیپلماسی سنتی مطرح شد.
دیپلماسی اقتصادی به آن بخش از فعالیتهای اقتصادی در روابط خارجی یک دولت اطلاق میشود که بر شناسایی و ایجاد فرصتهای اقتصادی بویژه در حوزهی به کارگیری فرصتها و مزیتهای جهانی و کسب سهمی در بازارهای صادراتی برای تولید داخلی تأکید دارد جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه تاکنون با چالش هایی در بهره گیری از این ابزار - دیپلماسی اقتصادی - مواجه بوده است.
از طرف دیگر مروری بر اصول قانون اساسی، برنامههای توسعه و سند چشم انداز بیست ساله حاکی از آن است که دولت کنونی و دولتهای آینده ج.ا. ایران ناگزیر از آن هستند که برای تحقق اهداف تصویرشده در این سند، تن به اجرای دیپلماسی اقتصادی دهند. بنابراین با توجه به تدوین و ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله کشور و تعیین اولویتهای دیپلماسی ایران، با اتخاذ دیپلماسی اقتصادی هدف محور و تیزبین، میتوان در راستای اهداف کشور و ارتقای قدرت ملی کشور گام برداشت.
.2 پیشینهی تحقیق
در زمینهی دیپلماسی اقتصادی و جایگاه آن در سیاست خارجی کشورهای مختلف از جمله ج.ا.ایران، پژوهشهای ارزشمندی انجام شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود.
2.1. مقاله »دیپلماسی اقتصادی، ابزار نوین سیاست خارجی در عصر جهانی شدن« که توسط سید مسعود موسوی شفائی، تدوین شده است. وی در این مقاله به تبیین و تشریح فضای»دیپلماسی اقتصادی«به عنوان ابزار نوین سیاست خارجی و بخشی از»دیپلماسی سیال«که از ملزومات یک سیاست خارجی موفق در عصر جهانی شدن است، به عنوان جایگزین، مکمل و جبرانکننده ی کاستیهای دیپلماسی سنتی مطرح میشود، می پردازد.
2.2. مقاله »دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی« اثر مختار صالحی؛ در این مقاله پژوهشگر به این سوال پرداخته است که دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی دوران سازندگی از چه جایگاه و نقشی برخودار بوده است؟ایشان نهایتاً نتیجه گیری کرده است که علی رغم اولویت یافتن منطق توسعه اقتصادی، دیپلماسی اقتصادی به دلیل اولویت عرصه داخل بر عرصه بین الملل و تداوم نقش دولت در حوزه اقتصادی و تاثیر گذاری موضوعات سیاسی بر اقتصاد، به صورت واکنشی در این دوره مورد توجه قرار گرفت.
2.3. مقاله »دیپلماسی اقتصادی و سیاست خارجی توسعه گرا؛ ابزارهای موفقیت راهبرد توسعه-ای ج.ا.ا. در اقتصاد جهانی« نوشته دکتر فرهاد دانش نیا تالیف شده است. نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش میباشد که در شرایط پسا تحریم دیپلماسی اقتصادی موفق چگونه در ارتقای جایگاه بینالمللی ج.ا.ایران موثر است؟ و اینکه چه رابطهای بین دیپلماسی و توسعه در چارچوب اقتصاد سیاسی جهانی وجود دارد و راهبرد توسعه ی صادرات غیر نفتی چه الزاماتی را فراروی دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه ج.ا.ایران قرار می دهد؟
.3 چارچوب نظری
»هالستی« دیپلماسی را به عنوان ابزار موثر در سیاست خارجی دولت ها میداند و معتقد است که دولت ها با استفاده از دیپلماسی می توانند روابط خود را با دیگر دولت ها تنظیم نمایند. دیپلماسی محصور به تعامل میان دولت ها و هدف اصلی آن نیز جستجوی راهکاری برای تامین منافع دولت ها است - هالستی، - 279 : 1385 در این تفسیر، دیپلماسی سنتی عمدتاً محدود به تعاملات دوجانبه میان دولت ها و معمولاً در سطح پنهان بوده و به صورت محرمانه پیگیری می شد. دیپلماسی با این تفسیر به معنای جنگ با دیگر ابزار بوده و سیاست های اقتصادی نیز صرفاً در راستای اهداف سیاسی دولت و تامین امنیت اتخاذ می گردید - وایت، . - 717- 720 :1383
دیپلماسی از زمانی که به عنوان ابزار تاثیرگذار در روابط دولت ها شناخته شده، همواره عهده دار برقراری تعاملات میان دولت ها با بازیگزان جدید و موضوعات پیشروی دولت ها بوده است. با گسترش فرایند جهانی شدن و پیدایی بازیگران جدید، دیپلماسی دیگر محدود و محصور در دولتها و و موضوعات سیاسی و امنیتی نمی باشد. با تغییرات شگرف بین المللی تنظیم روابط اقتصادی خارجی میان کشورها به دیپلماسی منتقل شده و بسیاری از مذاکرات و دیدارهای عادی میان دولت ها به موضوعات اقتصادی اختصاص پیدا می کند. - . - Hamilton and Langhorne, 2011:230-250 امروزه کارگزاران متولی دیپلماسی بیشتر شده و سوزان استرنج از آن تحت عنوان دیپلماسی سه وجهی نام می برد.
دیپلماسی به عنوان مهمترین رکن سیاست خارجی ابزاری است که تلاش میکند اهداف دولت ها را به پیش برد و متناسب با توانایی ها و اهداف سیاست خارجی ابعاد متفاوتی به خود می گیرد - - Brighi and Hill , 2008: 131 با گسترش جهانی شدن شبکه ای از روابط در هم تنیده و انواع مختلفی از وابستگی های متقابل و بازیگران فروملی و فراملی پدیدار گشته که در دیپلماسی در عرصه فراملی و فرا سرزمینی نسبت به منابع، سرمایه و بازار ادعای مشروعیت دارند و وارد حوزه های موضوعی و فعالیت های اقتصادی تجاری می شوند که به طور سنتی ملک مطلق دولت ها و دیپلماسی سنتی بین دولتی بوده است - دهقانی فیروز آبادی، . - 152 : 1387 همگام با تغییر و تنوع بازیگران در دیپلماسی، کارکرد و جایگاه دیپلماسی و دیپلمات نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
در ارتباط با موضوعات فراروی دیپلماسی، در کنار موضوعات سیاسی و امنیتی، موضوعات اقتصادی نیز از اهمیت برخوردار گردیده و تعاملات اقتصادی نه به صورت واکنشی و در راستای اهداف سیاسی بلکه به صورت ابتکاری و برای رفاه و پیشرفت اقتصادی جامعه مورد توجه قرار گرفته است - - Barston, 1998: 15 بنابراین، امروزه تدبیر و تنظیم روابط و امور اقتصادی بازرگانی امری ضروری و حیاتی می باشد. دیپلماسی اقتصادی نقطه ی تلاقی دیپلماسی و فعالیت های اقتصاد ملی و بین المللی است و فصل مشترک بین منافع اقتصاد ملی و سایر منافع سیاسی امنیتی و فرهنگی کشور در سطح نظام اقتصاد سیاسی بین الملل است - پوراحمدی، الف . - 456 : 1388