بخشی از مقاله
امروزه جهانی شدن، نقش اساسی در حوزه های گوناگون ایفا می کند، یکی از حوزه هایی که دچار تحول اساسی گردیده، حوزه آموزش است. جامعه ای که هدف آن پیشرفت بر اساس دانش و فناوری است، باید ابتدا آموزش و پرورش خود را متحول کند. این مقاله بر نظام آموزشی به عنوان بخش مهمی از نظام ملی متمرکز گردیده، تا معلوم دارد که عناصر برنامه درسی تا چه میزان از آثار جهانی شدن تأثیر پذیرفته است. بر اساس مطالعات انجام شده، یافته ها نشان می دهد که جهانی شدن بر نظام آموزشی تأثیرات بنیادی داشته و این اثرات را می توان در عناصر برنامه درسی مانند اهداف، معلم و شاگرد، روش های یاددهی یادگیری و تکنولوژی آموزشی نشان داد. نهاد آموزش و پرورش مهم ترین نقش و وظیفه را در مسیر جهانی شدن بر عهده دارد. یعنی اگر بستر مناسب در مدارس و محیط های آموزشی برای پرورش روحیه ی دانش پژوهی و پژوهشگری فراهم و زمینه تبادل و تعامل اندشه ها، آراء و افکار مهیا شود، فضای آموزشی به جای انتقال یک طرفه اطلاعات به روش های دوسویه کسب اطلاعات و دانش هدایت می گردد و نقش معلمان بر تسهیل فرآیند یاددهی یادگیری متمرکز می شود، دانش آموزان نیز خود خالق دانش و اطلاعات می شوند، زمینه ی مناسبی برای رشد و توسعه و تعالی کشور فراهم خواهد شد. لذا دست اندرکاران نظام آموزشی موظفند ضمن عطف توجه به تهدیدات جهانی شدن و یافتن راهکار مناسب به مدیریت این جریان بپردازند و همچنین با درک فرصت های جهانی شدن و بهره برداری از آنها جایگاه و توان علمی کشور را تقویت نمایند.
روزگاری گمان می رفت که جهان مسطح است سپس ثابت شد که گرد است اکنونبه یقین کاملاً شبکه ای است. موضوع جهانی شدن موضوعی نیست که تازگی داشته باشد، و در چند دهه اخیر به عنوان یکی از بحث انگیز ترین موضوعات در سطح جهان مطرح شده است. در سال 1961میلادی، واژه جهانی شدن برای نخستین بار به فرهنگ وبستر راه یافت. گسترش این مفهوم در محافل دانشگاهی با اندک تأخیر در اوایل یا اواسط دهه ی 1980میلادی صورت گرفت. پس از این دهه، مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد به گونه ای که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . آن چه که می تواند موجب دوام ما در چرخش گردونه جهانی شدن باشد ، بازتولید معنایی در حوزه های گوناگون بشری است، از اقتصاد و سیاست و فرهنگ گرفته تا تعریف دوباره از انسان ، ماهیت او و جامعه ی انسانی . تعلیم و تربیت در این گردونه به عنوان سفینه ی نجات جوامع ، از اساسی ترین و زیربنایی ترین نهاد های اجتماعی است و نقش هدایت کننده و مدافع هویت ، منابع انسانی ، فرهنگی و ... را داراست . نقشه ی هدایت این سفینه ی نجات براساس جهت گیری های اساسی و بنیادی تهیه می شود که در نظام تعلیم و تربیت مطرحند. از آنجا که آینده ی هر کشوری در گرو عملکردهای نظام آموزشی آن کشور می باشد، ضروریست که به شناسایی آثار این فرایند بر نظام آموزشی پرداخته شود. لذا به منظور بررسی اثرات جهانی شدن ابتدا لازم است درک روشنی از این مفهوم به دست آوریم .
از لحاظ منطقی ارائه ی یک تعریف جامع و مانع برای جهانی شدن در حال حاضر مقدور نمی باشد زیرا واژه جهانی شدن برای اندیشمندان در حیطه های مختلف دارای معانی متعدد و متفاوتی می باشد که با تغییر فرهنگ ها و نگرش ها تغییر می یابد. کوتکویچ و کلنر، جهانی شدن را برای توصیف روندی به کار می برند که » اقتصاد جهانی ، نیروهای سیاسی و فرهنگی به سرعت کره زمین را زیر نفوذ قرار می دهند و به خلق یک بازار نوین جهانی، سازمانهای سیاسی فراملی جدید و فرهنگ جهانی تازه ای می پردازند. «گیدنز معتقد است جهانی شدن با شکل گیری مدرنیسم ، آغاز شده است و این پدیده را چیزی جز گسترش مدرنیسم نمی داند .پل هرست و گراهام تامپسون ، جهانی شدن را » جریان یافتن گسترده و رو به رشد تجارت و به کار انداختن سرمایه در میان کشور ها « تعریف می کنند. در علم معانی جهانی شدن فرایند کوتاه کردن فاصله ها ، تغییر در تجارب زمانی و ارائه امور با ماهیت جهانی است .
یکی از تبعات جهانی شدن بحث جامعه اطلاعاتی است که از دید مانوئل کاستلز، جامعه ای است که ماده خام آن ساخت اطلاعات است و ارکان آن، از اقتصاد، سیاست و فرهنگ گرفته تا روابط خصوصی افراد، بر حول محور اطلاعات و نحوه ی انتقال بهینه ی آن دور می زند. به گفته ی بل، جامعه اطلاعاتی جدید سه ویژگی اصلی دارد: - 1 در گیرودار دگرگونی از تولید کارا به جامعه ی خدمات است. - 2 بر کدگذاری دانش نظری برای ابداع و اختراع در فن آوری تأکید می ورزد. - 3 فن آوری فکری تازه ای ایجاد می کند که به منزله ی کلید تحلیل نظام ها و نظریه ی تصمیم گیری به کار می آید. به عبارت دیگر، در جامعه ی جدید، دانش کالای اصلی است که در بازار مبادله می شود. درست همانگونه که سرمایه و کار ، عاملهای اصلی را در جامعه ی صنعتی تشکیل می دادند،اطلاعات و دانش هم در جامعه ی اطلاعاتی امروز همین کار را می کنند.
لذا در این مقاله که از روش مطالعه اسنادی - کتابخانه ای - استفاده شده است، سعی گردیده تا به سوالات اساسی زیر به طور اجمال پاسخ داده شود :
1 نسبت تعاملی نظام آموزشی با تقاضاهای جهانی شدن چگونه است؟ 2 نسبت اهداف برنامه درسی با جهانی شدن چگونه است ؟
2-نسبت معلم و دانش آموز - نقش ها و وظایف متقابل و تعاملی - با فرایند جهانی شدن چگونه است ؟
3 نسبت فرایند یاددهی- یادگیری با جهانی شدن چگونه است ؟ -5نسبت رسانه آموزشی - تکنولوژی آموزشی - با جهانی شدن چگونه است؟
4 الزامات و پیامدهای مثبت و منفی جهانی شدن بر نظام آموزشی چگونه است ؟
5 بررسی سوال های پژوهش
6 نسبت تعاملی نظام آموزشی با تقاضاهای جهانی شدن چگونه است؟
امروزه نظام آموزشی نقش مهمی در توسعه و پیشرفت هر جامعه ای ایفا می کند. به گونه ای که هر چه کشورها از نظام آموزشی پویاتر و کارآمدتری برخوردار باشند، زمینه ها و بسترهای مناسب تری برای نیل به توسعه ی همه جانبه در تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اختیار خواهند داشت. اگر هدف نظام آموزشی را افزایش توان مندی های عملی و ارتقای سطح اطلاعات و معلومات فراگیران بدانیم، تحقق این هدف بدون نظام آموزشی کارآمد و توسعه یافته امکان پذیر نمی باشد. نظام آموزشی در روند جهانی شدن، برای کسب حداقل امتیازهای مربوط به یک نظام جذاب، کارآمد و قابل اعتماد مخاطبانش - که دانش آموزان و خانواده های آنها هستند - ، لازم است به بازنگری در نیروی انسانی، ساختار آموزشی و حتی شکل ظاهری آموزشگاه های خود همت گمارد. در غیر این صورت می توان پیش بینی کرد که با این روند موجود در عرصه ی جهانی، "پدیده ی توجه به مراکز آموزشی خارج از کشور، بی اعتمادی نسبت به نظام آموزشی داخلی و ..." رشد و گسترش خواهد یافت. مهم آن است که جلوی این ناهمسانی گرفته شود و جامعه ی دانش آموزی به این اطمینان دست یابد که در فضایی هم سنگ فضای جهانی و با امکاناتی مشابه و یا حداقل امکاناتی متناسب، در حال آموزش هستند.
نظام آموزش و پرورش در روند جهانی شدن باید از رویکردهای زیر استفاده کند :
1 تأکید بر جامعیت : آموزش و پرورش باید تحول داشته و تمامی زندگی آدمی را دربرگیرد . در جهانی که فناوری در آن شتابان تغییر می کند و دانش به نحو روزافزونی تولید می شود ، آموزش و پرورش باید به بسط و شکوفایی قابلیت های آدمی بپردازد.
2 دسترسی فراگیر به آموزش و پرورش : آموزش و پرورش باید در هر مکان و زمان دردسترس باشد . همه ی فراگیران باید بتوانند، از وجود مربیان برای آموزش ، و از یادگیری مداوم - از طریق اینترنت ، تلوزیون و کلاس درس - بهره مند شوند و برای توسعه ی یادگیری مداوم ، آموزش و پرورش باید با بخش های اقتصادی و موسسات در تعامل قرار گیرد.
3 تأکید بر تفکر نقاد : آموزش و پرورش باید تأکید خود را بر تفکر نقاد ، ارتباط و حل مسأله متمرکز سازد و صرفاً به انتقال دانش و معرفت بسنده نکند . به عبارت دیگر ، باید بتواند دانش آموزان را مهیای برخورد با مسائل جدید کند .
4 اصل تربیت شهروند جهانی :آموزش و پرورش باید مهیای پرورش شهروند جهانی باشد . شهروندان آینده نه تنها باید از تاریخ ، فرهنگ و زبان خویش آگاه باشند بلکه برای کار در جامعه ی جهانی نیازمند دانش وسیع درباره ی تنوع فرهنگ ها و مردم هستند افرادی که چشم اندازشان قوم گرایانه است ، فاقد فهم مناسب در تفاوت های فرهنگی و قومی هستند .