بخشی از مقاله
چکیده
جهانیشدن مجموعهای از فرآیندهای چندبعدی و پیچیده است که عرصههای متعددی ازجمله اقتصاد، ایدئولوژی، سیاست، فرهنگ و محیطزیست را دربرمیگیرد و موجب افزایش وابستگی کشورهای جهان به یکدیگر میشود. جهانیشدن اقتصاد را می-توان فرآیندی درنظر گرفت که در آن مرزهای اقتصادی میان کشورها هر روز کمرنگتر میشود و تحرک روزافزون منابع، فناوری، کالا، خدمات، سرمایه و حتی نیروی انسانی در ماورای مرزها، آسانتر صورت میگیرد و درنتیجه به افزایش تولید و مصرف در کشورها میانجامد. در تمام حوزههای منتسب به جهانیشدن، جهانیشدن اقتصاد، ملموسترین و فراگیرترین قلمرو را در ذهنیت همگان تشکیل میدهد. پژوهش حاضر در این راستا، اثر بعد اقتصادی جهانیشدن بر رفاه اقتصادی را برای منتخبی از کشورها در سه گروه درآمدی 50 - کشور - در دورهی زمانی 2005 تا 2015 مورد بررسی قرار میدهد. برای این منظور رفاه اقتصادی با استفاده از شاخص IEWB محاسبه شده است. نتایج برآورد الگو با روش دادههای تابلویی نشان میدهد که جهانیشدن اقتصادی و ترکیبی بر رفاه اقتصادی کشورهای با درآمد بالا و با درآمد متوسط اثر مثبت و معنادار دارد، در حالیکه این اثر در کشورهای با درآمد پایین منفی و معنادار میباشد. همچنین تاثیر درآمد سرانه بر رفاه اقتصادی دارای اثر مثبت و معنادار است در حالی که تورم تاثیر معناداری بررفاه اقتصادی کشورهای منتخب ندارد.
واژگان کلیدی: رفاه اقتصادی، جهانیشدن اقتصادی، شاخص KOF، دادههای تابلویی.
-1 مقدمه
رابرتسون 2 معتقد است جهانیشدن، هم یک مفهوم برای بیان واقعیت جاری در جهان است و هم مبین یک نوع آگاهی و ادراک از جهان که آن را به عنوان یک کل مورد توجه قرار میدهد. در تعریف جهانیشدن بیش از هرچیز، مفهوم و جنبهی اقتصادی آن غلبه دارد، تا ابعاد سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی آن. دلیل آن ناشی از تکاملیافتگی بیشتر بعد اقتصادی جهانیشدن بر سایر ابعاد و جنبههای آن و تقدم زمانی وقوع آن میباشد. به همین دلیل به مقولهی جهانیشدن بیشتر با نگاه اقتصادی نگریسته میشود. پژوهش حاضر نیز در این راستا، اثر بعد اقتصادی جهانیشدن بر رفاه اقتصادی را در 50 کشور منتخب از سه گروه درآمدی با درآمد بالا، با درآمد متوسط - کشورهای با درآمد متوسط و متوسط به بالا - و با درآمد پایین - کشورهای با درآمد متوسط به پایین و پایین - مورد بررسی قرار میدهد. کشورهای با درآمد بالا شامل 14 کشور از جمله: آلمان، آمریکا، اتریش، اسپانیا، اروگوئه، ایتالیا، ایرلند، ایسلند، بریتانیا، دانمارک، فرانسه، فنلاند، لهستان و نروژ میباشد.
کشورهای با درآمد متوسط شامل 18 کشور از جمله: آفریقای شمالی، ال سالوادور، اوکراین، ایران، برزیل، بلغارستان، پاراگوئه، پرو، تایلند، ترکیه، جمهوری دومینیکان، رومانی، سریلانکا، کاستاریکا، کلمبیا، مالزی، مولداوی و هندوراس میباشد. کشورهای با درآمد پایین شامل 18 کشور از جمله: اوگاندا، بنگلادش، بنین، پاکستان، توگو، تونس، سنگال، سیرالئون، فیلیپین، کامبوجیه، کنیا، گواتمالا، ماداگاسکار، مالی، مراکش، نیجریه، نیکاراگوئه و هند میباشد. پژوهش حاضر برای دورهی زمانی 2005 تا 2015 مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور از روش اقتصادسنجی دادههای تابلویی استفاده شده است.
جهانیشدن دارای ابعاد و لایههای متعددی است که از میان آنها، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت ویژهای است. جهانیشدن اقتصاد بر ماهیت بی مرز جریانهای اقتصادی و بر تبدیل شدن جهان، به ویژه اقتصاد جهانی، به یک واحد همگرا شده تاکید میکند. موضوع رفاه و مسئلهی شاخصسازی برای سنجش و اندازهگیری آن علیرغم اهمیت فراوان، از جمله موضوعاتی است که در مطالعات اقتصادی به ویژه درکشور ما مورد توجه جدی قرار نگرفته است. با توجه به ماهیت رفاه و عنایت به این مطلب که عوامل مختلفی میتوانند در ایجاد و یا بهبود رفاه نقش داشته باشند، استفاده از شاخصهای ترکیبی به عنوان راهحلی برای منظورکردن این عوامل پیشنهاد شده است. یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر رفاه، جهانیشدن است.
در پژوهش پیشنهادی با توجه به دسترسی به شاخص اقتصادی جهانیشدن، تاثیر این بعد بر رفاه مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور، با استفاده از شاخص کلان و جدید جهانیشدن 3KOF که توسط موسسهی اقتصادی KOF در سوئیس ارایه میشود، تاثیر بعد اقتصادی جهانیشدن بر رفاه اقتصادی در کشورهای منتخب مورد بررسی قرار میگیرد. به طورکلی، شاخص جهانیشدن اقتصادی KOF به دو زیربخش اصلی تقسیم میشود. الف - جریانهای واقعی اقتصاد: که معمولا برای اندازهگیری جهانیشدن اقتصاد بهکار برده میشود و شامل اجزای تجارت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایه گذاری پرتفوی میباشد.
ب - موانع و محدودیتهای تجارت و سرمایه: که شامل موانع پنهان واردات، متوسط نرخهای تعرفه، مالیات در تجارت بین-الملل - به عنوان سهمی از درآمد جاری - و شاخص کنترل سرمایه که توسط گوارتنی و لاوسون ارایه شده است میباشد. در این راستا، تحلیل برای 50 کشور در قالب سه گروه درآمدی شامل گروه با درآمد بالا، با درآمد متوسط - کشورهای با درآمد متوسط و متوسط به بالا - و با درآمد پایین - کشورهای با درآمد متوسط به پایین و پایین - در دورهی زمانی 2005 تا 2015 با روش دادههای تابلویی صورت گرفته است. پژوهش حاضر در پنج بخش تنظیم شده است، به نحوی که در ادامه پس از مقدمه، ادبیات پژوهش با تاکید بر ادبیات نظری و تجربی ارائه خواهد شد. در بخش سوم الگوی پژوهش ارائه و روش تحقیق تبیین میشود. پس از آن توصیف دادهها در بخش چهارم و نتایج حاصل از برآورد الگو در بخش پنجم ارائه خواهد شد. بخش پایانی نیز به یافتههای پژوهش اختصاص یافته است.
-2 ادبیات موضوع
-1-2 مبانی نظری
یکی از اهداف بنیادی جهانیشدن در عرصهی اقتصاد از میان رفتن مرزهای اقتصادی و حذف موانع حقوقی- قانونی در کشورهاست به گونهای که سرمایهها به صورت آزاد در گردش درآیند. به طور مشخص، جهانیشدن در بعد اقتصادی از گستردگی، سرعت و عمق بیشتری برخوردار است - جعفری صمیمی و سینا،. - 1384 جهانیشدن اقتصاد بر تحرک فزایندهی نیرویکار، سرمایه و تکنولوژی، گسترش تجارت بینالمللی به معنای پیوستگی روزافزون بازارها و گسترش ارتباطات تاکید دارد. آزادسازی و جهانیشدن موجب افزایش حجم و نوع مبادلات مرزی کالاها و خدمات و افزایش جریان سرمایهی بین المللی و همچنین تسریع انتقال تکنولوژی میشود - موسوی،. - 1386
در تمام حوزه های منتسب به جهانیشدن، جهانیشدن اقتصاد، ملموسترین و فراگیرترین قلمرو را در ذهنیت همگان تشکیل می-دهد - حمیدی و سرفرازی،. - 1390 جهانی شدن اقتصاد را میتوان فرآیندی درنظر گرفت که در آن مرزهای اقتصادی میان کشورها هر روز کمرنگتر میشود و تحرک روزافزون منابع، فناوری، کالا، خدمات، سرمایه و حتی نیروی انسانی در ماورای مرزها، آسانتر صورت میگیرد و درنتیجه به افزایش تولید و مصرف در کشورها میانجامد - بهکیش،. - 1380
جهانیشدن اقتصاد شرایطی به وجود میآورد که در آن حد و مرزهای جغرافیایی در فعالیتهای اقتصادی از جمله تجارت، سرمایهگذاری، تولید و نقل و انتقالات مالی کمترین نقش را خواهند داشت - پیشگاهی فرد،. - 1380 تاثیر متقابل جهانیشدن ورفاه، یکی از مباحث مهم اقتصادی است. متغیرهای زیادی رفاه را تحت تاثیر قرار میدهند، که یکی از این متغیرها، جهانیشدن است. یکی از نتایج جهانیشدن، این است که کشورها میتوانند از امکانات تولیدی یکدیگر استفاده کرده و از انزوای تجاری خارج شوند و به این ترتیب از سطح کارایی تولید و رفاه اجتماعی برخوردار شوند. برای بررسی علل و عوامل موثر بر رفاه، الگوهای فراوانی طراحی شده است. رانجان - 2014 - 4 رفاه و پیامدهای سیاست جهانیشدن را هنگامیکه کارگران با ریسک بیکاری روبرو میشوند، بررسی کرده است. اگر مشاغل با استفاده از کارگران داخلی انجام شوند، میتوانند جایگزین واردات شوند، در این حالت جهانیشدن دستمزدها را کاهش و بیکاری را افزایش میدهد. در این شرایط در غیاب هرگونه مداخله دولت، جهانیشدن نهتنها رفاه کارگرها را کاهش میدهد بلکه میتواند رفاه اجتماعی را مشابه زمانی که کارگران بسیار ریسکگریزند کاهش دهد.
هنگامیکه توزیع مجدد بهینه و سیاست های حمایت اجتماعی وجود دارند، جهانیشدن رفاه اجتماعی را بهبود میبخشد. آنتراس و همکاران - 2016 - 5 پیامدهای رفاهی تجارت باز در جهان را بررسی کردهاند، که در آن تجارت نه تنها درآمدکل بلکه نابرابری درآمد را افزایش داده است و باید توزیع مجدد از طریق یک نظام انتقال مالیات بر درآمد اختلالزا اتفاق بیفتد. نتایج این مدل نشان داده است که افزایش در نابرابری درآمد ناشی از تجارت آزاد، میتواند تا 20 درصد منافع تجارت آزاد را کاهش دهد. همچنین با توزیع مجدد درآمد از طریق روشهای غیراختلالزا میتوان تا 15 درصد بر منافع ناشی از تجارت آزاد افزود.
به طور کلی جهانیشدن میتواند از جنبههای مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر رفاه تاثیر بگذارد. براساس مطالعات یانگ - 2000 - 6 تاثیر جهانیشدن اقتصادی بر دولت رفاه بهخاطر تفاوت در سیاستهای اقتصادی دولتهای رفاه، نه میتواند به یک شکل و نه میتواند یکطرفه باشد. رودرا - 2002 - 7 ثابت کرد که جهانیشدن اقتصادی با هزینههای رفاهی در کشورهای توسعه-یافته دارای رابطه ی مثبت است اما در کشورهای درحال توسعه دارای رابطهی منفی است.
علاوه براین، رودرا و هاگارد - 2005 - 8 با تجزیه و تحلیل 57 کشور درحال توسعه نشان دادند که هزینهی رفاه به جهانیشدن اقتصادی در کشورهای طرفدار استبداد سیاسی نسبت به کشورهای دموکراتیک بسیار حساس است. این نتایج دلالت میکند که واکنش به تاثیر جهانیشدن اقتصادی متناسب با برنامهی رفاه متفاوت و شرایط اجتماعی و اقتصادی میان کشورهای توسعهیافته می-تواند تغییر یابد. استیگلیتز - 2006 - 9 معتقد است جهانیشدن شامل جنبههای وسیعی از شبکههای ارتباطی جهانی، یک جریان بین-المللی از دانش و اطلاعات و جوامع مدنی جهانی است. موثرترین جنبه ی جهانیشدن وابستگی نظامهای بازار جهانی است.