بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله به بررسی تاثیرات متقابل جهانی شدن شهرها و حاکمیت شهري میپردازد. تحولات دهههاي گذشته در ساختار اجتماعی، اقتصادي و فضایی نواحی شهري، با تغییر در شیوة ادارة شهرها همراه شده که این تحول اغلب به عنوان حرکت از حکومت به حاکمیت تعریف میشود. این پژوهش نقش حاکمیت شهري را در فرآیندهاي جهانی شدن شهر به طور مستقیم و غیر مستقیم بیان میدارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش مروري به توصیف و تحلیل، تاثیرات متقابل جهانی شدن و حاکمیت شهري پرداختهاست و در همین راستا از نمونهها و تجارب شهرها و کشورهاي مختلف در این زمینه بهره برده است. براساس مطالعات این مقاله حاکمیت شهري نقش بسزایی در فراهمآوردن عرصههاي مورد نیاز و شرایط مناسب جهت حضور شهر در صحنه اقتصاد جهانی و جذب شرکتهاي بینالمللی و رونق کسبوکار دارد و از سوي دیگر بایستی، متضمن خواستهاي ساکنان محلی و تهدیدها و فرصتهاي پدیده جهانی شدن در سطوح محلی باشد که این موضوع در بعضی موارد اثري عکس داشته است.

واژههاي کلیدي: حاکمیت، دیپلماسی، جهانی شدن، شهر.

-1 مقدمه

شهرها تجسمبخش و انعکاسگر جهانی شدن هستند، به گونهاي که پویاییهاي شهري معاصر ترجمان فضایی جهانی شدن میباشند، در عصر جهانی شدن، شهرها به سرعت اقتصادهاي خود را به منظور سازگاري با شرکتهاي چند ملیتی، رسانه هاي بینالمللی و گردشگران خارجی تغییر دادهاند؛ و مراکز تجارت جهانی، فستیوالهاي بینالمللی و اجتماعات مهاجر بر چشماندازهاي شهري حاکم شدهاند - مشکینی و همکاران، . - 1389جهانی شدن منجر به تشدید یکپارچگی و در همتنیدگی، افزایش حجم مراودات، فراسرزمینی شدن نیازها و اثرگذاري، همگرایی هرچه بیشتر فرهنگ، اقتصاد و زیرساختهاي جهانی، چند فرهنگگرایی، جهانِ وطنگرایی، دموکراسی و اهمیت یافتن روزافزون حقوق بشر شده است.

در این میان، شهرهاي جهانی را میتوان آیینه تمام نماي جهانی شدن دانست، که به مرکز کنترل و فرماندهی، انباشت تجارت، سرمایه، موسسات و سازمان مالی، شرکتهاي متعدد، سازمانهاي غیردولتی، نخبگان، مرکز توزیع دانش و اطلاعات، خدمات حرفهاي پیشرفته، مراکز تجاري، بانکداري سرمایه، بیمه و خدمات مالی، مراکز اصناف و اتحادیهها و شرکت هاي بزرگ، مهاجران، تنوع فرهنگهاي مختلف، مکان برگزاري موسیقی، فستیوالها و رویدادهاي ورزشی و هنري تبدیل شدهاند - همان - .تحولات اخیر در ساختار اجتماعی، اقتصادي و فضایی نواحی شهري، با تغییر در شیوة ادارة شهرها همراه شده که در متون مرتبط با تجدید سازمان سیاسی شهرها، این تحول اغلب به عنوان حرکت از حکومت - Government - به حکمروایی - Governance - تعریف میشود.

با شناسایی نارساییهاي گذشته در فرآیندهاي برنامهریزي و مدیریت توسعه شهري در انگارههاي جدید توسعه شهري، تاکید بر تمرکززدایی در سطح ملی و تمرکز در سطح محلی، نظام باز و کثرت طلبی در جامعه مدنی، اقدامات ابتکاري و تسهیلکننده وضع مطلوب، عمل اجتماعی و مشارکت فراگیر است که خود الگوي جدیدي از اداره شهرها با عنوان حکمروایی شهري را شکل میدهد. اصل اساسی در حکمروایی توزیع قدرت، صلاحیت و مسئولیتها بین ذينفعان متعدد جامعه شهري است، که در شرایط کشورهاي درحال توسعه رسیدن به این هدف در گرو تقویت حکومتهاي محلی و تحولاتی در ساختار اداري سیاسی این کشورها در جهت مشارکت هرچه بیشتر مردم و بخش خصوصی در هدایت و مدیریت تحولات شهري است - لالهپور, . - 1386

چالش اصلی در این میان این پرسش است که آیا شهر جهانی در حال گذار از حکومت به حاکمیت شهري است و یا این دو با هم نسبت عکس دارند؟ برخی اعتقاد دارند لازمه حضور در عرضه جهانی برنامهریزي و حاکمیت قدرتمند دولتها با نهادهاي سرمایهداري جهانی و پیوند و همکاري تنگاتنگ این دو با هم است که طبیعتاً در این بین نیازها و خواستهاي ذينفعان و مردم محلی نادیده انگاشته میشود. نگرش دیگر اعتقاد به نقش مثبت همه ذينفعان، شرکت ها و موسسات، نهادهاي دولتی و خصوصی و مردم محلی در ارتقاء جایگاه جهانی شهر و یا جهانی شدن شهرها میباشد. به عبارت دیگر سوال اصلی در این زمینه این است که چه میزان جهانی شدن بر مدیریت و حاکمیت شهرها تاثیر گذاشته است و چه میزان حاکمیت شهري میتواند بر روند جهانی شدن و یا حتی جهانی نشدن کلانشهرها تاثیر بگذارد؟ به صورت خلاصه این پژوهش قصد دارد تا با بررسی متون علمی و تجارب کشورهاي مختلف به این دو نگرش مختلف بپردازند.

-2 مبانی نظري پژوهش

جهانی شدن اقتصاد و شهرهاي جهانی

یکی از پدیدههاي بسیار قابل توجه دههاي اخیر در اقتصاد جهانی، درهمآمیزي و ادغام متزاید اقتصادهاي ملی در اقتصاد جهانی است که آثار آنرا میتوان در افزایش بازرگانی بینالمللی، جهانیشدن تولید و جریان سرمایهگذاري مستقیم خارجی ملاحظه کرد. در نیمه دوم دهه 1980 متوسط رشد سالانه مبادله کالا در سطح جهان دو برابر رشد تولید جهانی بوده که این نسبت در نیمه اول دهه 1990 به سه برابر افزایش یافته است. سرمایه گذاري مستقیم خارجی نیز شاهد رشدي چشمگیر بوده است و در سال 1997 به 400 میلیارد دلار بالغ گردیده که هفت برابر میزان آن در دهه 1970 است.

متعاقب مقررات زدایی در بازارهاي مالی در سراسر جهان و تحول رو به گسترش تکنولوژي اطلاعات، بازارهاي مالی نیز به سرعت آزادسازي شدهاند و با بین المللی شدن روز افزون خدماتی چون بانکداري، بیمه، تبلیغات، حسابداري، ارتباطات و رسانههاي همگانی الگوهاي مصرف و تقاضا در سراسر جهان دگرگون گشته و با حضور گسترده شرکتهاي چندملیتی، وسایل ادغام هرچه بیشتر در اقتصاد جهانی فراهم گردیده است - بهکیش, . - 1380 از دهه 1980 به بعد "شهر کینزي" جاي خود را به "شهر کارآفرین" داده است. به دنبال پیدایش شهر کار آفرین، رویهها، اهداف و سیاست شهري از اهداف رفاه به سمت اهداف رقابتجویی اقتصادي تغییر پیدا کرده، و همچنین ایده "شهرها به عنوان مکان زندگی جمعی" به ایده "شهرها به عنوان مکان هاي مزایاي اقتصادي رقابتآمیز" تغییر یافته است - مشکینی و همکاران، . - 1389

مفهوم شهرهاي جهانی به عنوان یک گفتمان علمی در اواخر دههي هشتاد و اوایل دههي نود میلادي با آثاري از فریدمن - 1986 - ، کاستلز - 1989 - و ساسن 1991 - ، - 1994 عمومیت یافت. تأکید این نوشتهها بر شهرهایی بود که به عنوان گرههایی ضروري در اقتصاد جهانی عمل میکردند و لندن، نیویورك و توکیو نمونههایی اولیه از آنها بودند. نقطهي قوت این شهرها در مؤسسات مالی، دفتر مرکزي شرکتها و بخشهاي وابسته به خدمات بود که در عین حال تأثیرات زیادي نیز بر جمعیت و بازار املاك آن شهرها داشتند. شهرهاي جهانی نیاز به زیرساختهایی بسیار قوي به ویژه ارتباطات مخابراتی و حملونقل دارند. همچنین لازم است تا از نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادي باثباتی برخوردار باشند تا به عنوان قطبهاي اقتصادي مطرح شوند.

جهانی بودن یک شهر، همچنین بر شبکه هایی که کالا، اطلاعات، مردم و پول در میان شهرهاي مختلف جهانی در جریاناست، متکی است - . - Lemanski, 2007اثرات جهانی شدن در توسعه شهرهاي معاصر نقش مهمی دارد، و به طور عمدهاي موجب انسجام اقتصادهاي ملی و تغییر بنیادي شهرهاي قدیمی میگردد. آن دسته از عناصر جهانی شدن که در توسعه شهري نقش دارند، عبارتند از: "جهانی شدن مکان هاي تجاري و تولیدي، پیشرفت زیرساختهاي فیزیکی براي انتقال اطلاعات؛ سهولت پردازش معاملات مالی و انتقال جهانی سرمایه؛ اهمیت روزافزون پیشرفت فناوري در توسعه مناطق شهري" و مقدار عظیم فعالیت هاي اقتصادي که هماکنون در بسیاري از مرزهاي چند ملیتی صورت میپذیرد . - Scott, et al, 2001 -

در آثار و کارهاي - خانم ساسن - شهر جهانی - 1991 - 2 و شهرها در اقتصاد جهانی - 1994 - 3،ساسن با استفاده از خدمات تولیدي - تبلیغات، حسابداري و خدمات حقوقی - به رتبه بندي شهرهاي جهانی پرداخته و نشان دادهاست که نیویورك، لندن و توکیو - نسبت به بقیه شهرها - در راس میباشند. این شهرها به عنوان نقاط بسیار متمرکز فرماندهی در سازمان اقتصاد جهانی نشان داده شدهاست. آن ها به عنوان نقاط کلیدي براي شرکتهاي خدمات مالی و تخصصی شناسایی شدهاند و در همان زمان، محل تولید خلاقیت و نوآوري بودهاند. او همچنین یک سلسله مراتب از شهرهاي جهان با عملکردهاي مختلف اما مکمل در حمایت از اقتصاد جهانی، شناسایی کردهاست . - Mattingly, 2007 & Keivani -

در این فرآیند بسیاري از شهرهاي جنوب در حال ظهور و تبدیل به محل کسبوکار بین المللی و گرههاي صنعتی با جذب مقدار زیادي از صنایع داراي ارزش افزوده پایینتر، به دلیل مزیت نسبی خود در کاهش هزینه هاي نیروي کار و زیرساخت هاي توسعهیافته بهتر و ظرفیتهاي حمل و نقل براي حمایت از تولید غیر متمرکز و دسترسی به بازارهاي جهانی، هستند. در همین زمان بسیاري از این شهرها نیز به سرعت در حال توسعه سازمانی، زیرساخت ها و ظرفیتهاي منابع انسانی براي حفظ و بهبود موقعیت رقابتی خود، نه تنها در رابطه با سرمایهگذاري مستقیم خارجی صنعتی - FDI - ، بلکه براي بالا رفتن در سلسله مراتب - رتبهبندي - و تبدیل شدن به گرههاي بین المللی با عملکردهاي با ارزش افزوده بالاتر در خود هستند - Parsa and. - Keivani, 2002

نمونه نخست سنگاپور و هنگکنگ است که پایههاي اقتصادي خود را، در مراحل موفقی از کارگاههاي دهه1960 به مراکز بینالمللی و منطقهاي با تکنولوژي بالا و اقتصاد اطلاعاتی و HQ4 منطقهاي و مراکز خدمات صادرات آسیا، تغییر دادند. شهرهاي کوچک نفتخیز در خلیج فارس، به ویژه دبی در امارات متحده عربی و منامه در بحرین، زیرکانه از ثروت عظیم و موقعیت استراتژیک خود براي استراتژي توسعه موثر جهت تبدیل به مراکز منطقهاي عملکردهاي HQ، IT، گردشگري و خدمات مالی و اداري براي بخش بزرگی از خاورمیانه، استفاده کردند، که این موضوع تا حد زیادي با استفاده از تجربه و تخصص وارداتی و تامین سریع زیرساخت ها و توسعه اموال و داراییها، بوده است.

به علاوه شهرهاي اشاره شده، بسیاري از کلان شهرهاي بزرگ جنوبی نیز به سرعت در حال رشد به سمت تجارت و تبدیل به مراکز صنعتی بینالمللی هستند. در کشورهاي دیگر آسیایی، جهان شاهد تحول سریع ناشی از جهانی شدن تعداد زیادي از شهرهاي بزرگ از بنگلور تا شانگهاي، شامل جاکارتا، کوالالامپور، مانیل، بمبئی و تایپه؛ به مراکز منطقهاي تجارت، امور مالی، فناوري اطلاعات و یا صنعت است. این امر منجر به تغییرات عمده در وضعیت اجتماعی، اقتصاد، جمعیتی و کاربري اراضی این شهرها و مناطق اطراف آن ها شدهاست - همان - .

حرکت به سوي حاکمیت شهري

در آغاز دهه 1980 روایت کلان جدیدي به نام نئولیبرالیسم در جهان سرمایهداري حکفرما شده، که محدودیت بودجه هاي دولت به ویژه بر روي برنامههاي رفاهی، کاهش یارانههاي اجتماعی، آزادي بازارها، جهانی شدن اقتصادي و تحمیل محدودیت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید