بخشی از مقاله
چکیده:
در فضای پسابرجام ضرورت دیپلماسی انرژی در راستای توسعه اقتصادی و ارتقاء جایگاه کنونی ایران در منطقه و جهان قابل تأمل است. در این رابطه و در پرتو سیاست خارجی توسعهگرا، دولت یازدهم با تاکید بر تعاملگرائی و همزیستی سازنده با جهان، اعتدالگرای و تنشزدائی، اعتمادسازی، و چند جانبهگرایی، بستر را برای پیشبرد بهینه از دیپلماسی انرژی فراهم کرده است. به عبارت دیگر دولت خواهد توانست در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا و با لحاظ کردن واقعیتهای داخلی و موقعیتی - هارتلند انرژی - ، به شکار فرصتهای پدیدار شده در فضای پسابرجام، به منظور توسعه اقتصادی بپردازد.
حال این پرسش مطرح است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا با چه سازوکاری زمینه را برای توسعه اقتصادی فراهم خواهد کرد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا، موجبات توسعه اقتصادی کشور خواهد شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قدم نهادن در مسیر توسعه اقتصادی و داشتن رویکردی آینده نگرانه به جایگاه ایران در منطقه و جهان، ضرورت اتخاذ دیپلماسی انرژی را در فضای پسابرجام برجسته ساخته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدفی کاربردی و به منظور سنجش رابطه بین سیاست خارجی توسعهگرا، توسعه اقتصادی و دیپلماسی انرژی نگاشته شده است.
واژگان کلیدی: سیاست خارجی توسعهگرا، دیپلماسی انرژی، پسابرجام، توسعه اقتصادی، اقتصاد نفت محور، نئولیبرالسم.
مقدمه:
پترودلارهای حاصل از فروش و مبادله منابع انرژی برای کشورهای که داری موقعیت و منابعهیدروکربُنیسم1 هستند، میتواند تاثیر مستقیمی بر رفاه، صنعت، معشیت و در یک کلام توسعه اقتصادی2 داشته باشد. اهمیت بحث تاثیر انرژی و به تبع آن دیپلماسی انرژی بر توسعه اقتصادی وقتی دو چندان میشود که بدانیم امروزه با حاکمیت منطق وابستگی متقابل3 در اقتصاد بینالمللی نئولیبرال4، بسیاری کشورها در صدد هستند با اتخاذ سیاست خارجی توسعهگرا و کاربرد سنجیده ابزار دیپلماسی انرژی5 ، زمینههای توسعه اقتصادی داخلی خویش را مهیا نماید. بعلاوه بدیهی است، کشورهایی که به لحاظ اقتصادی داخلی و بینالمللی توسعه یافته باشند، توان »قاعدهسازی« بیشتری در عرصه جهانی خواهند داشت. امروزه در چارچوب اقتصاد جهانی نئولیبرال، دولتهای توسعهگرا اقتصاد داخلی خویش را به گونهای هدایت می کنند که بتوانند از فرصتهای جهانی به منظور توسعه اقتصادی خویش استفاده نمایند.
ضروریات اقتصاد سیاسی بینالمللی و تجاربنسبتاً موفق کشورهای مانند؛ مالزی، کره جنوبی در زمینه سیاست خارجی توسعهگرا و توسعه نسبی اقتصاد ملی این کشورها، نشان دهنده اهمیت و جایگاه سیاست خارجی توسعهگرا می باشد. فواید اتخاد سیاست خارجی توسعهگرا برای این کشورها عبارت است از توسعه اقتصاد برون گرا، جلب سرمایهگذاری خارجی6، خصوصی سازی، رقابتی شدن اقتصاد ، ورود تکنولوژیها ی جدید و به تبع آن رشد اقتصاد داخلی بوده است. نکته قبال ذکر دیگر، این است که اگر چنانچه امروزه تغییر در توان اقتصادی کشورها را پیششرط تغییر در توان سیاسی نظامی آنها فرض کنیم و نیز بپذیریم که در فضای پساجنگ سرد، روشهای اقتصادی تجاری جایگزین روشهای سیاسی- نظامی شده است، در این صوت به کاربرد سیاست خارجی توسعهگرا و دیپلماسی انرژی در راستای تقویت و توان اقتصادی کشورهایی نظیر ج.ا.ایران بیشتر پی خواهیم برد.
از این رو پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا با چه سازوکاری زمینه را برای توسعه اقتصادی فراهم خواهد کرد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح است که اتخاذ دیپلماسی انرژی در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا، موجبات توسعه اقتصادی کشور خواهد شد. در مجموع بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، توسعه اقتصادی - به عنوان هدف پژوهش - با اتخاذ دیپلماسی انرژی - به عنوان ابزار رسیدن به هدف - در چارچوب سیاست خارجی توسعهگرا - منطبق با اقتصاد سیاسی نئولیبرال - محقق می شود. در مورد ضرورت پژوهش باید گفت آنچه موجب نگارش این پژوهش شد، فقدان اثر جامع و راهگشا بود که به تبیین و تحلیل مفهوم دیپلماسی انرژی و رابطه آن با رشد و توسعه اقتصاد ملی بپردازد.
پیشینه پژوهش
محمدی و رضایی در مقاله لاتین خود با عنوان »تبیین سیاست خارجی ج.ا.ایران در دروه حسن روحانی«7 بر اساس تئوری جیمز روزنتا، به تحلیل سیاست خارجی دولت یازدهم می پردازند. و به این نتیجه می رسند که دو متغیر فردی و بینالمللی در میان دیگر متغیرها، بیشترین تاثیر را بر تغییر سیاست خارجی ایران داشته است. - . - Mohammadian& Rezaei, 2016 فرهاد دانش نیا، در مقالهای تحت عنوان:»دیپلماسی اقتصادی و سیاست خارجی توسعهگرا؛ ابزارهای موفقیت راهبرد توسعهای ج.ا.ایران در اقتصاد جهانی«، در» فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی:« بر این مسئله تاکید دارد که دغدغهی کانونی و گفتمان حاکم بر ساختار اقتصاد سیاسی ج.ا.ایران در برههی کنونی باید مسئلهی توسعهی اقتصادی باشد. او تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که چه رابطهای بین دیپلماسی اقتصادی و توسعه در چارچوب اقتصاد سیاسی جهانی وجود دارد و راهبرد توسعهی صادرات غیر نفتی چه الزاماتی را فراروی دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه ج.ا.ا قرار میدهد - دانش نیا،. - 1391
حسین پور احمدی و مهدی ذوالفقاری در مقالهای تحت عنوان»دیپلماسی انرژی و منافع ملی ج.ا.ایران«، در»فصل نامه دانش سیاسی:« به این نتیجه می رسند که در فضای جهانی شدن اقتصاد، کشورها در سیاست خارجی خود با بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و انرژی ملی و در چارچوب دیپلماسی انرژی، راهبرد نوین رشد و توسعه اقتصادی و تأمین منافع و امنیت ملی را در پیش گرفتهاند. اما غالباً در خطمشی خارجی ایران، نگاه اقتصادی از موضوعیت کمتری نسبت به ملاحظات سیاسی برخوردار است. - پوراحمدی و ذوالفقاری ،. - 1388 سید جلالالدین دهقانی فیروز آبادی در مقالهای بنام »ضرورت وکاربرد دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی توسعهگرا«، در»فصلنامه روابط خارجی«، به این نتیجه می رسد که در شرایط وابستگی مقابل و جهانی شدن؛ دیپلماسی اقتصادی بهتر می تواند ج.ا.ایران را در ثمر بخشی اهداف و منافع ملی یاری رساند - دهقانی فیروز آبادی،. - 1388 علیرضا رضایی و قاسم ترابی نیز در مقاله خود بنام»سیاست خارجی دولت حسن روحانی، تعامل سازنده در چارچوب دولت توسعهگرا«، در »فصلنامه تحقیقات سیاسی بینالمللی«، سیاست خارجی دولت یازدهم را تعامل سازنده با جهان و دولت او را دولت توسعهگرا معرفی می کنند
بعلاوه به این نتیجه رسیدند که وظیفه اصلی دولت توسعهگرا فراهم نمودن شرایط و فضا برای رشد و توسعه اقتصادی در عرصه داخلی و بینالمللی است - رضایی وترابی،. - 1392 بیشتر پژوهشهای مذکور بر اهمیت سیاست خارجی توسعهگرا برای رشد و توسعه اقتصادی تاکید دارند. اما بجای دیپلماسی انرژی بیشتر به دیپلماسی اقتصادی متمرکز بودهاند. می توان گفت ضعف مشترک همه آنها غفلت از بیان چگونگی تاثیرگذاری دیپلماسی انرژی بر توسعه اقتصادی و بیان مکانیسمهای این تاثیرگذاری است. از این رو نقطه قوت و نوآوری پژوهش حاضر نسبت به پژوهشهای قبلی در سه نکته اساسی می باشد. یکیریا، تاکید بر دیپلماسی انرژی به جای دیپلماسی اقتصادی دوم، بیان رابطه دیپلماسی انرژی با سیاست خارجی توسعهگرا و سوم، و از همه مهمتر تاکید بر مکانیسم هایی که از طریق آن دیپلماسی انرژی می تواند بسترها را برای توسعه اقتصادی فراهم کند.
روش پژوهش:
در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی بهره گرفته می شود. در این چارچوب تلاش می شود ضمن ادراک مسائل مورد بحث، زمینه های فکری - تحلیلی لازم برای چرایی و چگونگی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. در این راستا از منابع کتابخانه ای - اسنادی1 به عنوان شیوه گردآوری مطالب بهره گرفته می شود؛ بنابراین، روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری مطالب کتابخانهای مبتنی بر منابع درجه اول منابع درجه دوم خواهد بود.