بخشی از مقاله

چکیده

حجاب و پوشش زنان امري است که از ناحیه پیامبران الهی در دین اسلام و مسیحیت و یهودیت تأکید شده است و در اسلام براي پوشش زنان حدود و چارچوبی تعیین شده است و این دستور مانند دستورهاي دینی دیگر، مبتنی بر مصالحی است که این مصالح با توجه به جنبههاي مختلف زندگی فردي و جمعی زنان تعیین میشود و موجب امنیت آنان است.در مقابل دیدگاه مسلمین، مستشرقین در دورههاي مختلف نظریاتی دادهاندکه برخی از آنان موافق حجاب و گروهی مخالف آن هستند. تصویرسازي از زنان مسلمان در غرب، پیشینهاي طولانی دارد که زندگی زنان را به عنوان پردهنشین در حرم و حرمسرا ترسیم کردهاند و راز پیشرفت را در حجابزدائی و دامنهاي کوتاه ذکر کردهاند. این مقاله با روش توصیفیتحلیلی به بررسی مطالب نویسندگان غربی که عمدتاً در قالب خاطرات سفر به مشرق زمین مطرح شده،میپردازد.

واژگان کلیدي: حجاب، زنان، مستشرقین، استشراق، ایرانی، اروپایی.

مقدمه

امنیت یکی از اصلیترین نیاز انسانها در زندگی فردي و اجتماعی است؛ چرا که در سایه امنیت و آرامش، زمینههاي تلاش و فعالیت و در ادامه آن، رشد و تکامل فراهم خواهد شد. در طرف مقابل، اضطراب و ناامنی، فعالیتهاي تکاملی انسان را در عرصههاي مختلف زندگی متوقف میسازد. از جمله آثار ارزشمندي که رعایت حجاب اسلامی به همراه دارد، امنیت براي بانوان است. از این رو در آیهاي از قرآن از تبرج نهی نموده و زنان را از خودنمایی و اظهار زیباییها منع مینماید. بنابراین زنان در معاشرت با مردان نباید بهگونهاي رفتار کنند که موجب تهییج و جلب توجه آنان گردند.
اینکه چگونه زنان به امنیت دست یابند، قطعاً یکی از راههاي مهم آن حجاب است و اینکه حجاب و پوشش از کجاي قرآن افاده میشود و چه واژههایی این معانی را در پی دارد، سؤال و مسألهاي است که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم.

مفهومشناسی حجاب

حجاب به لحاظ لغوي به معنی پوشش و فاصله بین دو چیز است و استعمال آن بیشتر به معنی پرده و فاصله میان دو چیز بوده است. در کتاب »التحقیق فی کلمات القرآن« در توضیح معانی ریشهاي حجاب آمده است: »حجاب حایل و جدا کننده و مانع تلاقی دو چیز یا اثر دو چیز است1.« این کلمه در قرآن، هشت مورد بهکار رفته که بیشتر به معناي حاجز، مانع و حایل است. فقها در تعریف حجاب گفتهاند:»الحجاب ما تلبسه المرأة من الثیاب لستر العورة من الأجانب«٢؛ »حجاب لباسی است که زن برای حفظ عورت از اجانب میپوشد.«بنابر این کلمه در طول زمان از واژة ستر و پوشش، به حجاب تغییر یافته است.

در قدیم و مخصوصاً دراصطلاح فقها کلمه »ستر« که به معنی پوشش است، به کار رفته است. معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر به پوشش تغییر یافته به این دلیل میباشد که زن در پس پوشش مانند حجاب در جامعه ظاهر شود. البته شهید مطهري معتقد است:» بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه پوشش را بهکار میبردیم؛ زیرا چنانکه گفتم معنی شایع کلمه حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش بهکار برده میشود، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عدة زیادي گمان کنند که اسلام خواسته است که زن همیشه پشت پرده در خانه محبوس باشد و بیرون نرود3.«

مفهومشناسی استشراق

استشراق یعنی شرق شناسی و خاورشناسی که معادل انگلیسی آن orintalism است. البستانی می نویسد: الاستشراق العلم باللغات و الاداب و العلوم الشرقیه.4تعریف جامع و عام استشراق: مجموعه تلاشهاي علمی غربیان براي شناسایی و شناساندن کشورها و شرایط جغرافیایی و منابع و معادن، تاریخ، قومیتها، ادبیات، هنر، آداب، سنت ها، عادات، فرهنگ، باورها، ادیان، حساسیتهاي روحی، شناخت نقاط آسیبپذیر شرق با هدف کشف ثروتهاي مادي و معنوي آنان براي تأمین منافع غربیان.5

تعریف خاص استشراق یعنی اسلامشناسی توسط غیر مسلمانان6

برخی دیدگاهها مستشرقین را خادم و برخی آنها را خائن دانستند. البته نباید از نظر دور داشت که تلازمی میان غربی بودن و خیانت وجود ندارد هر چند که بر اساس آیات قرآن باید به دشمن نگاه خوشبینی نداشته باشیم اما آنکه مصداق دشمن است دول غربی و کلیساهاي آنهاست ولی خاورشناسان و پژوهشگران در فرهنگ کشورهاي شرقی و عالمان غربی که به شناسایی معارف اسلامی پرداختهاند همگی دشمن نیستند بلکه عدهاي از آنها بدون مأموریت از جانب دو قدرت سیاسی و مذهبی بلکه با انگیزه شخصی کنجکاوي و حقیقتجویی به اسلامشناسی پرداخته چنانکه خیراالله مردانی در کتاب اعترافات دانشمندان بزرگ جهان به معرفی صدها تن از مستشرقان منصف پرداخته است.

نظیر ریچارد سیمون که در کتاب تاریخ نقادانه عقاید و عادات امتهاي شرقی که سال 1684 میلادي چاپ کرد عقاید و عادات مسلمانان را تحسین کرده و نیز گوستا و فلوگل مؤلف مسیحی معجم قرآن کریم و ژول لابوم فرانسوي مؤلف معجم موضوعی آیات قرآن و جرج جرداق مسیحی نویسنده کتاب الامام علی صوت العداله الانسانیه و ایزوتسو اسلامشناس و قرآنشناس ژاپنی کتاب خدا و انسان در قرآن چاپ 1964 توکیو و نیز آندره ریپین که تاکنون 110 مقاله تحقیقی با موضوع قرآن و اسلام در نشریات دنیا منتشر کرده،7 از این نمونه است.

حجاب زن مسلمان در نگاه مستشرقین

رویکرد شرقشناسان و آثارشان در خصوص حجاب را باید در بستر نگاه آنان به زن مسلمان شرقی مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بازنمایی و تصویرسازي از زنان مسلمان در غرب، پیشینهاي طولانی دارد و نقش مهمی در توسعه و تقویت استعمار داشته است. به عقیدة ادوارد سعید، شرق شناسان بین شرق و غرب تمایزي جنسیتی قائل بودهاند. بر این اساس در ادبیات، هنر و آثار سیاسی و فرهنگی، شرق مؤنث، ضعیف و قابل تسخیر و غرب مذکر، قوي و مسلّط بازنمایانده میشد. در عین حال اغلب با تأکید بر جذابیتهاي ظاهري و جنسی زن شرقی، او را از یک سووسوسهانگیز و از سوي دیگر تهدید کننده و هراسآور بازنمایی کردهاند.

امروزه دیدگاه اکثر کارشناسان غربی این است که براي تسلّط بر کشورهاي اسلامی بایستی آنها را از نظر فرهنگی مورد هجوم قرار دهیم. به عبارت دیگر جنگ و تهاجم از حیطه جنگ سرد و نظامی خارج شده و به عرصههاي فرهنگی کشیده شده است. یکی از مهمترین اهداف دشمنان این است که حجاب و پوشش را در جوامع اسلامی کمرنگ کنند.بدون استثنا همه مستشرقان بر اهمیت نقش زن در ساختن تمدن تأکید دارند و بسیاري از ایشان میکوشند زنان ایرانی را متقاعد به پیروي از فرهنگ غرب نمایند. در قبال حجاب زن ایرانی، مواضع متفاوتی از تعریف و تمجید بسیار زیاد تا بدگویی و اهانت به پوشش زن ایرانی در نوشتههاي مستشرقان دیده میشود. همچنین نوعی آشفتگی در نوشتههاي آنها به وضوح دیده میشود. آنان نتوانستهاند موضع گیري جمهوري اسلامی را در قبال تشویق زنان ایرانی به شرکت در عرصههاي سیاست و اجتماع با حفظ شئونات اسلامی توجیه کنند و آن را ناشی از ضرورت حکومت یا نوعی سرپیچی از اصول اولیه انقلاب قلمداد کردهاند.

با تغییر رابطه سیاسی بین شرق و غرب، بازنمایی حجاب زنان در ادبیات غرب دستخوش تغییرات زیادي شد. میتوان ادعا کرد که حجاب از اواخر قرن هجدم و اوایل قرن نوزدهم در ادبیات غرب تبدیل به نمادي براي حقارت و زیردستی زن مسلمان تبدیل شد. تا پیش از این دوره، نوع پوشش زنان چندان مورد توجه قرار گرفته نشده بود. این ادبیات را اغلب میتوان در سفرنامههاي مستشرقان به سرزمینهاي مسلمان مشاهده کرد. در این ادبیات تغییرات حجاب و انواع مختلف آن در طول هزاران سال،در این حوزه کاملاً نادیده گرفته میشود و حجاب به عنوان مظهري از عقبماندگی زنان در این ادبیات تثبیت میشود؛ درحالیکه در برخی روایات که به پیش از قرن هجده باز میگردد. بسیاري از مستشرقان در مورد لباس و رفتار آزادانه و حتی غیر اخلاقی زنان مسلمان داستانها و روایاتی اغلب ساختگی بیان میکردند تا بر بیاخلاقی شرقی صحه بگذارند و یا میزان قدرت زنان در حوزه خانواده را با حیرت توصیف می کردند.

در روایات جدید، شرق سرزمینی بود که تحت سلطه مردان وحشی مسلمان قرار داشت - ریشه این تصویر به زمان جنگهاي صلیبی باز میگردد - و مردان مسلمان تمام قدرت مردانه خود را از رفتار غیر انسانی با زنان خود کسب میکردند و آنها را با حجاب به انزوا کشانده و به بردههاي جنسی تقلیل داده بودند. در این دوره، وضعیت زنان مسلمان تبدیل به عنصري اساسی در نوشتههاي شرق شناسان شد و رابطه نزدیکی با سیاستهاي استعمار به خصوص استعمار فرانسه و بریتانیا داشت.یکی از حوزههاي مهم ادبیات در قرن هجدم و نوزدهم، ادبیات مربوط به داستانهاي حرمسرا و زندگی زنان به اصطلاح پردهنشین مسلمان در حرم بوده است. حرم به عنوان نمادي شهوانی و منطقهاي ممنوعه براي مردان غربی و در عین حال نشانی از انزواي زنان مسلمان و بردگی جنسی آنها به شمار میرفته است.

بازنمایی جنسی و شهوانی از زن مسلمان در حرم، هم او را به سوژهاي جنسی تقلیل میداد و هم براي غرب به اصطلاح مأموریتی اخلاقی به وجود میآورد تا زن شرقی را از مرد شرقی نجات دهد و در حقیقت توجیهی بر استعمار غرب بود.این نکته باید تأکید شود که قرن 19 همزمان با تحولات اخلاقی در اروپا و تأکید بر اخلاقیات دورة ویکتوریایی بود و هدف اصلی این کتابها به تصویر کشیدن عقب ماندگی مسلمانان و اعراب بود تا این تصور به وجود آید که شرق به شدت نیازمند پیشرفت غرب است. یکی از کتابهاي بسیار معروف در این دوره که تا به امروز نیز از محبوبیت خاصی برخوردار است، کتاب هزار و یک شب است که هر چند نویسندة آن ادعا میکند که کتاب

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید