بخشی از مقاله
چکیده
حجه الاسلام محمد غزّالی، متکلّم، عارف و فقیه شافعی مذهب، اما دل آگاه و ژرفکار سده ي پنجم هجري، ضمن دو اثر برجسته ي خود، کیمیاي سعادت و احیاء علوم الدین، که به دوره ي پس از تحول روحی وي مربوط می شود.
به دوراز قشري گري ها و حمیت هاي کور، ارادت و اخلاص خود را به امامان معصوم - ع - به ویژه مولاي متقیان علی - ع - ابراز داشته و با اشاره به برجستگی هاي اخلاق فردي آن حضرت چون؛ زهد، حسن خلق، صبر، توکل و ... و شایستگی هاي اخلاق اجتماعی آن امام همام، نظیر؛ حسن خلق، ایثار،قضاوت عالمانه و عادلانه، اخوت برادري و مواردي از این دست، آزاد اندیشی و حق جویی خود را آشکار نموده است. جستار پیش رو که ناظر به آرمان مقدس ایجاد وفاق هر چه بیشتر اهل سنت و پیروان خاندان رسول االله - ص - سامان یافته، به تحلیل نمونه هاي یاد شده، دائر بر اخلاق اجتماعی پرداخته است.
کلید واژه:غزّالی، علی - ع - ، احیاء علوم الدین، اخلاق فردي، اخلاق اجتماعی.
مقدمه
اندیشمند بلند آوازه و آزاد اندیش جهان اسلام، در عصري می زیست که به یکی از دوره هاي تابنده ي تاریخ ایران موسوم است، در این دوره علوم و ادبیات ترقی کامل داشت و علما و دانشمندان بسیار از هر گوشه و کنار ظهور کردند و در تعلیم و تربیت و تألیف و تصنیف کتب و رسایل بی اندازه پیشرفت نمودند. در طابران توس دیده به جهان گشود. نوجوانی را چندي در همین شهر از احمد بن محمد رادکانیتلمذ علم فقه نمود .
در جرجان نیز از محضر امام ابونصر اسماعیلی بهره مند گردید. در نیشابور سرآمد شاگردان امام الحرمین جوینی گشت و بعد از وفات استاد خود به سال در لشکرگاه ملکشاه سلجوقی، واقع در نزدیکی نیشابور به خدمت خواجه نظام الملک توسی درآمد. وي در سال از جمله بزرگانی بود که با لقبحجه الاسلام و استاد برجسته ي مدرسه ي نظامیه ي بغداد در مراسم نصب المستظهر باالله، بیست و هشتمین خلیفه ي عباسی شرکت نموده، با وي بیعت کرد.
سال را سال انقلاباتونیدر غزّالی برشمرده اند، از آن رو که جملگی عقاید و افکار امام ابوحامد، دستخوش اضطراب و تشویش گردید. وي در این آشفتگی احوال روحی، تنها راه رهایی را انزواي از درگاه ارباب قدرت و مکنت دانسته، و در پی دریافت این حقیقت به بهانه ي زیارت خانه ي خدا سفري ده ساله را با هدف ریاضت و خلوت آغاز نمود. در حقیقت این عزیمت غزّالی را می توان مهاجرتی روحانی تلقی نمود، چرا که براي او دستاورد عظیم روحی به همراه داشته است.
به تعبیري دیگر او پس از ده سال با دگرگون نمودن روش و شیوه ي زندگی پیشین در هیأتی نورانی به دیار خود بازگشت و دیگر هرگز نه به دربار و درباریان توجهی نشان داد و نه زیر بار تقاضاهاي پیاپی آنها براي تدریس در نظامیه هاي بغداد و نیشابور رفت. و در حقیقت او با کناره گیري از مقامات رسمی و با تأملات دراز آهنگ، تکلیف خودش را با جهان معنا و معناي جهان روشن کرد وي سرانجام پس از چند سال انزوا به سال در بیرون قریه ي طابران توس روي در نقاب خاك کشید.
جایگاه ائمه ي اطهار - ع - در میان اهل سنت با محوریت غزّالی
صرف نظر از ماجراي خلافت پیامبر گرامی اسلام - ص - و دیدگاه متفاوت در اولویت شایستگی خلفاي راشدین، و به عبارتی باورمندي به واقعه ي غدیر خم و یا ترجیح رأي حاصل از شوراي سقیفه، در تعظیم و توقیر پیشوایان مطهر، میان اهل سنت و شیعه، امتیازي وجود ندارد؛ اهل سنت نیز امام علی - ع - را نه تنها مولود کعبه، بلکه پسر عمو، دست پرورده، برادر و داماد پیامبر - ص - می دانند، همچنین به شهادت تاریخ بسیاري از بزرگان اهل سنت به هواخواهی از خاندان علوي در برابر بنی امیه و بنی عباس برخاسته اند که از جمله ي آنها می توان از امام شافعی، امام مالک، امام حنبل و ابوحنیفه یاد کرد که بدون تقیه و ترس و بیم از أمراي روزگار خود در محبت و ارادت مخلصانه نسبت به خاندان رسول خدا - ص - مبالغه روا داشته اند.
اگر بخواهیم جایگاه امام علی - ع - را از چشم انداز صوفیان اهل سنت مورد ارزیابی قرار دهیم، ذکر حقیقت ذیل می تواند ما را از بسط کلام، بی نیاز سازد: »در عالم تسننریباًتق همه ي سلسله هاي صوفیان، نسب معنوي خود را به آن حضرت ختم می کنند و او را پس از پیامبر خاتم، برترین مرجع معنوي مؤمنان می دانند.
مذهب و مرامغزّالی
هر چند روزگار غزّالی دوره ي اختلافات و جدل هاي علمی و مذهبی از جمله منازعات شدید میان تشیع و اهل سنت در سراسر سرزمین هاي اسلامی به شمار می آید، همچنین درگیري فرقه هاي اهل سنت با هم، نیز زد و خوردهاي اشاعره و معتزله، اختلافات فرق اسلامی را به اوج رسانیده بود، اما غزّالی در این گیرودار راه خود را می پویید و در پی چاره اي می گشت تا از زلزله هاي روحی و بی تابی هاي روانی و تلاطم هاي فکري و فرهنگی خود بکاهد.
وي که دو دوره زندگی را از سر گذراند، هرچند پایبند به اصول عقاید اشعري و در فروع مقید به فقه شافعی بود، هرگز اسیر تعصبات جاهلانه ي روزگار خود نگشته، چرا که وي شخصیتی نازل نبوده که براي مدت زمان طولانی منفعلانه و متأثرانه در جریان سیل آساي رود خانه ي خروشان تعارضات مذهبی مقهور و مغلوب شود. در واقع از شخصیتی چون او که در جایگاه یک فقیه مبرّز و متکلّمی ژرف اندیش توانست با نفوذ و قدرت استدلال، فلسفه ي مشائی را تضعیف و کلام اشعري را تقویت کند و در سیر اندیشه ي فلسفی قرون پس از خود آثار مثبتی بر جاي بگذارد. جز این نیز انتظار نمی رود.
آثار احیاء علوم الدین و کیمیاي سعادت غزّالی از جمله نویسندگان پرکاري شمرده می شود که آثار بسیاري به عربی و فارسی نگاشته است. هر چند شمار آثار وي را تا 457 تألیف برشمرده اند، اما پژوهشگر نامی، عبدالرحمن بدوي، 72 اثر را بی تردید از آن او دانسته است. که البته غزّالی در یکی از نامه ها اعتراف نموده که در سن پنجاه و سه سالگی، قریب هفتاد کتاب را در زمینه ي علوم دینی قلم زده است.
از میان آثار غزّالی دو اثر احیاء علوم الدین و کیمیاي سعادت حائز منزلتی ویژه اند. کتاب احیاء که براساس کتاب رساله ي قشیریه در تأیید ارتباط تصوف با تسنّن نوشته شد در چهار ربع عبادات، عادات، مهلکات، و منجیات در حوزه ي اخلاق و مسائل دینی نگاشته شده، مهمترین و بزرگترین اثرغزّالی است. این کتاب که مجموعه اي بزرگ از علوم دینی است، حاصل اندیشه ها و افکار بلندغزّالی و ره آورد ارزشمند دوران مردم گریزي و خلوت گزینی وي به حساب می آید. در اهمیت و عظمت آن همین بس که گفته اند؛ اگر همه ي کتب اسلامی از بین می رفت و تنها احیاء باقی می ماند، مسلمانان را از آنچه نمانده بود، کفایت می کرد و افزون بر آن؛ »هرکه پسغزّالیاز در علم اخلاق چیزي نوشته از این کتاب استفاده و اقتباس یا تقلید صرف کرده است.
مؤید الدین محمد خوارزمی نیز در اواخر سال به فرمان و حمایت پادشاه فارسی دان هند، شمس الدین ایلتُتمش و وزیر دانشمندش، ابوسعد محمد جنیدي، به ترجمه ي فارسی احیاء پرداخته، تا عامه ي فارسی زبانان بتوانند از این اثر ارزشمند استفاده نمایند. شایان ذکر است که این اثر تنها یک بار به فارسی برگردانده شده است. غزّالی در آخرین سال هاي قرن پنجم هجري به تألیف بزرگترین و مهم ترین اثر فارسی خود، کیمیاي سعادت مبادرت ورزید. این اثر در حقیقت تلخیصی است از کتاب احیاء و با همان شکل و ساختار که غزّالی علت تألیف کتاب یاد شده را بهره مندي فارسی گویان ناآشنا به زبان عربی از محتویات احیاء ذکر کرده است.